• 2025-10-18
  • 4 بازدید
  • 0 دیدگاه
  • سلامت

چگونه آرامش خانه را در آستانه بحران‌های اقتصادی حفظ کنیم؟

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اطلاعات، اغراق نیست اگر بگوییم در شرایط زندگی امروز، خانواده به عنوان…

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اطلاعات، اغراق نیست اگر بگوییم در شرایط زندگی امروز، خانواده به عنوان کوچک‌ترین و در عین حال بنیادی‌ترین واحد اجتماعی، تحت تأثیر نیروهای عظیم اجتماعی، روانی و تغییرات محیطی قرار دارد؛ چنانکه اعضای خانواده، در برخی شرایط، رنج‌‎های سنگینی را به دوش می‌کشند. اما هنگامی که چالش‌های مختلفی مانند مشکلات اقتصادی، فشارهای فرهنگی یا مسائل عاطفی بر دوش اعضای خانواده سنگینی می‌کند، چطور ارتباطات بین اعضای خانواده تحت تاثیر قرار می‌گیرد؟ به نظر می‌رسد که هرکدام ازما با رفتار صحیح و به عنوان عضوی از یک خانواده، می‌توانیم در کم کردن حتی یک رنج بر شانه‌های خانواده‌هایمان، موثر باشیم؛ چنانکه یک نفر دیگر هم می‌تواند رنجی از رنج‌های ما کم کند.

فشار اجتماعی و رنج‌های روانی صرفاً به معنای یک مشکل فردی نیست؛ اینها عوامل استرس‌زای سیستمی هستند که تمامی اجزای خانواده را تحت تأثیر قرار می‌دهند. درک اینکه چگونه این فشارها به رنج روحی تبدیل می‌شوند، اولین گام برای ایجاد راهکار است. مطالعات نشان می‌دهد که بی‌ثباتی‌های اجتماعی یا فشارهای روانی محرکی قدرتمند برای تغییرات منفی در تعاملات درون‌خانوادگی است.

مثلا زمانی که منابع عاطفی و روانی محدود می‌شوند، توانایی والدین برای تنظیم احساسات خود و فرزندان کم می‌شود و استرس مزمن باعث افزایش سطح کورتیزول می‌شود و واکنش‌های والدین سریع‌تر، شدیدتر و غیرمنطقی‌تر می‌شود. از طرف دیگر، نگرانی‌های ناشی از مسائل اجتماعی، فقدان امنیت شغلی یا بحران‌های فردی، فضای امن خانه را از بین می‌برد. در چنین شرایطی، والدین تحت استرس، حوصله کمتری برای صبوری در برابر چالش‌های رفتاری کودکان دارند و ممکن است این تنش‌ها، باعث افزایش تنبیه کلامی یا نادیده گرفتن نیازهای عاطفی کودکان شود. پس چه بهتر که در قدم اول، آن مشکلی که باعث حال بدمان شده و رنجی را بر دوش‌مان اضافه کرده را بشناسیم.

حرف بزن، حرف بشنو

تجربه نشان داده است که ارتباط سالم و گوش دادن واقعی اعضای خانواده نسبت به همدیگر، سنگ بنای تاب‌آوری را رقم می‌زند. در واقع ارتباط در زمان بحران باید هدفمند و سازنده باشد، نه صرفاً محلی برای تخلیه هیجانات منفی؛ ارتباطاتی که می‌تواند بخش قابل توجهی از رنجی که می‌کشیم را از شانه‌هایمان بردارد. هنگام گوش دادن به نگرانی‌های همسر یا فرزند، ذهن خود را از پیشامدها و پاسخ‌های احتمالی خالی کنید. گوش دادن باید با هدف درک باشد، نه با هدف آماده‌سازی برای دفاع یا حمله.

این فرصت را به طرف مقابل‌تان بدهید که فرصت کامل برای بیان نگرانی‌های خود را داشته باشد. فراموش نکنیم که در حین حرف زدن‌مان، چه به عنوان شروع کننده و چه به عنوان شنونده، به جای استفاده از جملاتی مانند «تو هرگز به احساسات من توجه نمی‌کنی»، بهتر است بگوییم که «من احساس تنهایی می‌کنم، این در حالی است که شدیدا نیاز دارم که درک شوم.» این کار، این احساس را منتقل می‌کند و اطرافیان متوجه می شوند که نباید احساسات فرد را نادیده بگیرند.

عدالت عاطفی و تقسیم مسئولیت‌ها

در این میان، احساس ناعادلانه بودن در تقسیم کارها، چه کارهای فیزیکی و چه کارهای عاطفی مانند حمایت از همدیگر، منبع اصلی فرسایش رابطه است. پس چه بهتر که یک جلسه اختصاصی برگزار کنید و تمامی وظایف مرتبط با مدیریت خانه و مدیریت بحران‌های عاطفی را لیست کنید؛ در مرحله بعد مشخص کنید چه کسی مسئولیت اصلی و چه کسی مسئولیت پشتیبانی را دارد.

البته که این تقسیم وظایف، در حوزه مسئولیت‌های عاطفی صدق نمی‌کند. عدالت عاطفی همیشه به معنای تقسیم ۵۰/۵۰ نیست؛ بلکه به این معناست که هر فرد متناسب با ظرفیت و توان فعلی خود سهمی در بار کلی داشته باشد و این توزیع توسط طرف مقابل منصفانه تلقی شود.

اهمیت مراقبت از خود

به عقیده قریب به اتفاق متخصصان حوزه خانواده، خود مراقبتی، مهم‌ترین اصل در حفظ سپر دفاعی در برابر رنج‌های پیش‌آمده است؛ چراکه یک ظرف خالی نمی‌تواند به دیگری آب بدهد. این در حالی است که در بیشتر مواقع، فشارهایی که بر فرد وارد می‌شود، باعث می‌شود افراد اولین چیزی که از برنامه خود حذف می‌کنند، زمان و کیفیت مراقبت از خود باشد.

هر فرد باید زمان ثابتی را در هفته به فعالیت‌هایی اختصاص دهد که او را از تنش‌ها جدا کند؛ فعالیت‌هایی مانند ورزش، مطالعه، مدیتیشن، یا حتی یک خواب طولانی. زمان‌هایی که اتفاقا باید توسط سایر اعضای خانواده محترم شمرده شود. ضمن اینکه بحران‌ها فرصت خوبی برای بازگشت به ارزش‌های اصلی خانواده است. صرف وقت برای فعالیت‌های مشترک خانوادگی، مانند پیاده‌روی، مطالعه کتاب مشترک یا تمرینات ذهنی، باعث می‌شود تمرکز افراد را از آنچه نداریم به آنچه هستیم تغییر ‌بدهد و شرایط را بپذیرد.

کمک بگیر

خانواده قوی لزوماً خانواده‌ای نیست که هرگز کمک نگیرد؛ بلکه خانواده‌ای است که می‌داند چه زمانی کمک تخصصی لازم است. بنابراین، اگر خانواده‌ای دچار فرسودگی عاطفی عمیق شده است، مداخله یک مشاور می‌تواند به خانواده کمک کند تا از الگوهای منفی خارج شود؛ چراکه درمانگر می‌تواند ابزارهایی برای مذاکره در مورد چالش‌ها بدون آسیب زدن به رابطه ارائه دهد. در این میان، به نظر می‌رسد که استفاده از منابع محلی، گروه‌های همیاری دوستان یا آشنایانی که تجربیات مشابهی دارند، می‌تواند به کاهش حس انزوا و تنهایی کمک کند.

مدیریت استرس در زمان بحران، اگر با آگاهی و مهارت انجام شود، می‌تواند بزرگترین فرصت برای رشد جمعی باشد. خانواده‌هایی که موفق می‌شوند در طول طوفان، ارتباطات خود را شفاف نگه دارند، یکدیگر را از لحاظ عاطفی حمایت کنند و تقسیم کار عادلانه‌ای را تجربه کنند، نه تنها از آن دوره عبور می‌کنند بلکه می‌توانند قوی‌تر شوند و خانواده را برای روزهای پیش‌رو،آماده نگه دارند.

منبع خبر