• 2025-07-07
  • 4 بازدید
  • 0 دیدگاه
  • سلامت

پیامدهای اضطراب جنگ – سلامت نیوز

به گزارش سلامت نیوز به نقل از آرمان ملی، بسیاری بر این گمان بودند که چون ایرانی‌ها تجربه جنگ 8…
پیامدهای اضطراب جنگ – سلامت نیوز

به گزارش سلامت نیوز به نقل از آرمان ملی، بسیاری بر این گمان بودند که چون ایرانی‌ها تجربه جنگ 8 ساله با عراق را تجربه‌ کرده‌اند پس می‌توانند در برابر رویدادهای این چنینی پایداری روانی داشته باشد ولی در ادامه شاهد تغییر چهره جنگ‌ از کلاسیک به مدرن بودند که عدم شناخت و آگاهی محیطی خود باعث افزایش اضطراب و استرس شد از سوی دیگر عدم اطلاع‌رسانی به شهروندان در روزهای جنگ دیگر چالشی بود که به شرایط روانی جامعه صدمه زد. بنابر گزارش‌ها و مشاهده‌های عینی می‌توانیم بگوییم آنچه انسجام ملی و مدنی نامیده می‌شود توانست انرژی نیروهای مسلح در تقابل با دشمن‌ها را تامین کند البته با در نظر گرفتن اینکه مطالبات و خواسته‌ها مدنی همچنان پابرجا باقی مانده است و در روزهای بعد از جنگ باید جواب این همبستگی و به‌تعبیری میهن‌دوستی را با تامین بخشی از خواسته‌ها بدهند.

 در مورد اینکه جامعه در این روزها چه شرایطی را تجربه کرده و همچنین چه مراقبت‌هایی برای بازگشت به روند عادی باید در دستور کار قرار بگیرد با «الهام فخاری»، روانشناس و عضو ادوار شورای شهر تهران گفت‌وگویی انجام داده‌ایم او با برشمردن تجربه‌های زیستی شهروندان در این دوره معتقد است با در کنار هم بودن می‌توانیم از این روزهای پراسترس و پراضطراب عبور کنیم. در ادامه این مصاحبه را می‌خوانید.

–    باتوجه به تحقیقات و بررسی‌های روانشناختی در مورد آسیب‌های بعد از جنگ، رخدادها و چالش‌های روانی که به شهروندان‌ها وارد می‌شود بفرمایید که چه تفاوتی با دیگر اتفاقات دارد؟

تاثیرهای اضطراب و استرس ناشی از جنگ بر جامعه را باید در تعریفی جامع به مخاطب ارائه دهیم و در این مورد باید بگوییم: جنگ رویدادی سنگین و آسیب‌زاست که با رویدادها و چالش‌های طبیعی مانند زمین‌لرزه، سیل و آتشفشان تفاوت‌های بنیادی دارد. جنگ پیامد تصمیم و رفتار آگاهانه و برنامه‌ریزی‌شده عده‌ای از افراد یا کشورها علیه دیگران است. از این‌رو آسیبی که جنگ به افراد می‌زند با تنش روانی رویدادهای طبیعی متفاوت است. بدبینی، بحران ناامن شدن زندگی و جهان پیرامون، بحران اعتماد به آدم‌ها، دولت‌ها و جامعه جهانی، از دست‌دادن افراد خانواده، دارایی‌ها، فرصت‌ها و برنامه‌ها و مکان‌ها فشار توان‌فرسایی بر آدمی تحمیل می‌کند. اضطراب جنگ برآمده از مواجهه با خشونت و بی‌رحمی و ناامنی انسان‌ها علیه انسان‌ها و زندگی است. از سویی تجربه ضربه اول بدون هشدار و بدون امکان پیش‌بینی تنش‌های بیشتر و تجربه اضطرابی پیچیده‌تری را رقم زده‌ است.

–    جامعه‌ای مانند ایران چه واکنشی به این رویداد نظامی داشت؟

در جنگ اخیر و حمله اسرائیل و آمریکا به کشورمان به‌ویژه ماهیت متفاوت جنگ الکترونیک و مبتنی بر فناوری‌های نوین، هوش مصنوعی، شتاب و فراوانی حمله‌ها موجب شده باتجربه مردم از دفاع در برابر عراق که یک جنگ کلاسیک و قدیمی بود، بسیار متفاوت باشد تا جایی که هنوز بسیاری از مردم در شوک جنگ هستند. وضعیت کسب‌وکارهای رٌوزمزد، خدماتی و کارهای مبتنی بر حضور اجتماعی مردم متوقف و بلاتکلیف شده، برخی کسب‌وکارها ناگزیر از کاهش نیرو برای برقرار نگهداشتن بنگاه کاری شده‌اند و همه اینها موجب فشار اقتصادی و افزایش ناامنی مالی بخشی از جامعه است که بر تنش و اضطراب افراد می‌افزاید. واقعیت پرفشار و سخت است، پذیرش واقعیت بخشی از سازوکارهای مدیریت روان‌شناختی بحران این است که بپذیریم با ماجرایی فراتر از خواست و اراده‌مان روبه‌رو شده‌ایم و آغاز این بحران از سوی مهاجم خارجی رقم خورده است. گام نخست این است که از انکار و مبارزه با واقعیت دست بکشیم و بپذیریم در داستان زندگی ما این جنگ هم است و پذیرش این واقعیت با خود احساس‌-هیجان‌هایی مانند ترس، خشم، تنیدگی(اضطراب) و اندوه به همراه دارد. این هیجان‌ها از نظر زیست‌شناسی برای زنده نگهداشتن ما کاربرد دارند، ترس و اضطراب برای دور ماندن از خطر، خشم برای واکنش‌های سریع یا بایسته و اندوه برای تاب‌آوری در برابر از دست‌دادن‌ها و شده و نرده‌ها نیاز است.

–    چگونه باید به این هیجان‌ها واکنش نشان داد؟

مهم است بدانیم نباید از هیجان‌هایمان بترسیم یا بخواهیم فوری آنها را پس بزنیم و ناپدید کنیم. این احساس‌ها نشانه‌های زنده بودن ما هستند، می‌توان با تجربه کردن‌شان از پس شرایط برآمد. در داستان زندگی ما امروز تجربه جنگ ایران با اسرائیل و آمریکا هم قرار دارد. رخدادهای منفی و مثبت، رفتارهای منفی و مثبت آشنایان و دوستان و افزایش گوش به زنگ بودن، برانگیختگی و تحریک‌پذیری می‌توانند آستانه تحمل افراد را کاهش دهد و برخوردهای میان افراد را بیشتر کند. با این همه باید توجه کرد که در پرداختن به پیامدهای روان‌شناختی جنگ آنچه بیش‌تر گفته شده آسیب‌ها و خطرها بوده‌اند در حالی که ما در کنار مفهوم یا نشانگان تنش پس از سانحه PTST، مفهوم بالندگی پس از سانحه PTG داریم. آدمی موجودی توانمند با مغز پیشرفته و برخوردار از زندگی گروهی است. همین ویژگی‌ها او را بر دیگر موجودات زمین برتری داده. در شرایط بحران از جمله جنگ هم باید در کنار پرداختن به آسیب‌شناسی، توانایی‌ها و بالندگی افراد را در نظر گرفت. در کنار تلخی‌ها و سوگ‌های تجربه هفته‌های گذشته، نوآوری‌ها، یاری‌رسانی و همکاری، سازگاری و تاب‌آوری، هشیاری سازنده و پیشگیری و درخشش میهن‌دوستی و هویت ملی چشمگیر بوده‌اند. ضربه‌ لزوما ما را از پا در نمی‌آورد، می‌توان از حادثه سخت ناگوار و تهدید، فرصتی خلاقانه برای حل مساله، شکل‌گیری و تقویت گروه‌های همکاری اجتماعی و افزایش همدلی و اعتماد بهره گرفت.

–    باتوجه به شایعات که می‌گویند جنگ قرار است ادامه داشته باشد، بسیاری نمی‌توانند به روند عادی زندگی و کار خود بازگردند این چه تاثیری بر روان جامعه دارد؟

بهبود و بازگشت به روال زندگی روزمره نیازمند گذشت زمان و دریافت نشانه‌های اطمینان بخش است. گمان نکنید که پس از یک رویداد بزرگ، چه تلخ چه شیرین، می‌توان زود و آسان به رویه روزمره بازگشت فرد یا جامعه نیازمند اقدام‌های ترمیمی، پشتیبانی، گفت‌وگوهای جمعی، برنامه‌های روزمره ساده و غیرفشرده، زمان‌های استراحت کافی و نشانه‌های کلی امیدآفرین است و ما در کنار هم از پس این روزها عبور خواهیم کرد. افراد دست کم به حدود یک ماه زمان برای تنش‌زدایی و بازگشت به آرامش هستند. برخی افراد ممکن است به زمان و اقدام‌های حمایتی و درمانی مشخصی هم نیاز داشته باشند. شرایط جنگی به‌ویژه برای افراد در حال درمان و کسانی که دچار اختلالت خلقی، مشکلات روان‌شناختی یا ارتباطی بودند، آسیب بیش‌تری داشته و ادامه روند درمانی آنها لازم و ضروری است. کمتر خود را در معرض جریان مداوم و پرتنش اخبار و به‌ویژه شبکه‌های مامور به تشدید و پیشبرد جنگ روانی و عملیات اجتماعی قرار دهید. جنگ‌های نوین جنگ الکترونیک و فناوری‌های نو مانند ریزپرنده‌ها همراه با ایجاد فشار روانی سنگین از طریق رسانه به‌ویژه رسانه‌های اجتماعی است که به‌طور یک‌طرفه و سیل‌آسا شما را دچار سوگیری و خطاهای شناختی و خستگی روانی می‌کنند. از سویی صداقت و اعتمادسازی میان مدیریت ملی و مردم کمک می‌کند تا افراد احساس بی‌پناهی و رهاشدگی در ابهام نداشته باشند. کاستن از زیاده‌روی در شعار و توجه به ضرورت همکاری برای بازسازی اجتماعی و فیزیکی امری لازم است.

–    وظیفه ارگان‌هایی مانند شهرداری و ریاست جمهوری برای کمک به بازگشت جامعه به روال عادی چیست؟

با وجود اینکه کشور ما در شرایط سخت اقتصادی و تحریمی بوده و سال دشواری می‌گذرانیم و با وجود حمله شدید و سختی که به‌ویژه به تهران و همچنین به شهرهای مختلف کشور شد، در مجموع اقدام‌های دولت به مفهوم کل و شهرداری‌ها جبرانی و حمایتی بود و لازم است از حفظ تعادل در تامین نیازها، تامین بازار، تلاش برای تداوم خدمت‌رسانی و رسیدگی به وضعیت بحرانی یاد و تقدیر کرد. اگر به‌عنوان پیشنهادهایی برای افزایش تاب‌آوری ملی و بازسازی توان جمعی بخواهم بگویم، از مهم‌ترین کارها توجه به چابک‌سازی و تحول در سازمان‌هایی مانند پدافند غیرعامل، مدیریت بحران و شبکه محله‌ها هستند. خوشبختانه پیشنهادهایی که در روزهای نخست جنگ به ریاست محترم جمهور و شهرداری تهران و رئیس ستاد سمن‌ها و و اعضای شورای شهر تهران و دیگر کلانشهرها ارائه شد و ایده و برنامه اقدام‌هایی که اجرایی شده است در راستایی پایدارسازی محله‌ها و بهبود توان اجتماعی در مقابله با بحران است. البته باید بگوییم آسیب‌شناسی کاستی‌ها، موازی‌کاری شوراهای عالی فراوان و فاقد خروجی‌های مشخص و عملیاتی، توجه به ترمیم اعتماد اجتماعی و اعتماد میان مردم و حاکمیت نکته‌های مهمی است که باید مورد توجه قرار داد. ایران ما حلقه وصل بوده و در این بحران بزرگ «ایران» ریشه و سنگر و جان جانان ما بوده است. این همبستگی را چون گوهری ارزنده پاس بداریم و از خطاهای گذشته بکاهیم و بگذاریم همه برای ایران در کنار هم کار کنند، بهره ببرند و پای ایران بایستند.

–    در این مورد بفرمایید که شهروندان چگونه می‌توانند از خود تا حدودی مراقبت کنند؟

برخی اقدام‌های ترمیمی می‌تواند به‌عنوان مهارت‌های زندگی اینجا به‌کار بیاید مانند: گفت‌وگو با دوستان و آشنایان، گفت‌وگوهایی که منجر به راه حل یا نتیجه مشخصی نیستند ولی فضای امن برون‌ریزی و بیان به افراد می‌دهند. در کنار آدم‌های امن از تجربه خود فکر و احساس‌هایتان بگویید و از تجربه هیجان‌های منفی خود نترسید. اگر نشانه‌های اضطرابی یا افسردگی یا وسواسی شدید در خود یا دیگران دیدید، حتما به متخصص روانشناس یا روانپزشک مراجعه کنید. تمیزکاری، مرتب کردن وسایل، نظم دادن به فایل‌های رایانه یا گوشی، یک پخت و پز ساده هم کمک کننده هستند، در بحران و پس از آن در پی برنامه‌های سنگین و مهم و پیچیده نباشید. همچنین از تجربه‌های آزاد هنری با دوستان یا در کنار کودکان بهره بگیرید. کارهایی مانند ماسه بازی، خط‌خطی کردن، الگوهای رنگ آمیزی، بازی با واژه‌ها و نام فامیل بازی کردن، یک قصه کوتاه گفتن یا خواندن، از کارهایی هستند به تمرکز زیاد نیاز ندارند، فرصت برون‌ریزی فراهم می‌کنند و نیازمند لوازم و شرایط خاص هم نیستند. از دوستان و آشناها سراغ بگیرید، دیدارهای کوتاه، قدم زدن‌های کوتاه یا گفتن و شنیدن در کنار هم سودمند است. لزوما دنبال کارهای پیچیده درمانی نباشید، اگر نشانه‌های شدید ندارید. یادتان باشد که از فرصت زندگی برای همین کارهای ساده چقدر می‌شود خوب استفاده کرد. در زمان‌هایی که تمرکز بهتری دارید تجربه زیسته خود را با نوشتن یا ضبط صدا یا ویدیو مستند کنید. از بچه‌ها و بزرگ‌ترها بخواهید نقاشی روایی بکشند. از اقدام‌های حمایتی محله‌ای بهره بگیرید و همکاری با هم با وجود و پذیرش تفاوت‌ها را تمرین کنید. کمک کردن برای خرید روز یک سالمند، مراقبت از فضای کلی ساختمان یا محله و مواردی از این دست می‌تواند به روند بهبود و بازگشت به شرایط عادی کمک کند. برخلاف باور مردم به مهارپذیر بودن زندگی که ناشی از پیشرفت فناوری هم بوده، همه داستان ما در اختیارمان نیست. پذیرش اینکه ما نمی‌توانیم همه‌چیز را مهار(کنترل) کنیم، در دل خود نوعی آرامش و پذیرش دارد. زندگی ما ترکیبی از کنش‌گری(عاملیت) و پذیرش(تسلیم) است. لزوما نمی‌توان همه زندگی خود و دیگران را کنترل و برنامه‌ریزی کرد. در داستان زندگی ما عامل‌های بزرگ‌تر و زیادی نقش دارند. یادمان باشد جهان پر از شعار است ولی بیشتر رخدادها و مناسبات جهانی نه عادلانه است نه اخلاقی. این خود ما هستیم که باید برای بهبود جهان دست‌کم پیرامون خود و در کشورمان تلاش کنیم. هم توانمند و هشیار باشیم هم امیددار و امیدساز. پیشینه فرهنگی ما سرمایه‌ای سترگ و جوانان و مردم‌مان جامعه‌ای بزرگ است.

منبع خبر

بیا تو صدا