- 2025-02-25
- 5 بازدید
- 0 دیدگاه
- سلامت
مرگ تدریجی زاگرس – سلامت نیوز

به گزارش سلامت نیوز به نقل از پیام ما، بومسازگان زاگرس بهعنوان بخشی مهم از هویت تاریخی و طبیعی این سرزمین، نقشی بیبدیل در پایداری حیات در کشور دارد. پهنه طبیعی، که توجهی همسنگ اهمیت خود از جانب کنشگران، دانشگاه، دولت و رسانه ندیده است و سالها است که با پدیده زوال روبهرو شده و پایداری آن در معرض خطر است.
در زاگرس فشار استفاده مردم محلی، تخریب در پروژههای توسعه و شرایط تغییراقلیم، سرعت تخریب این رویشگاه را تشدید کرده است. تغییر سبک زندگی مردم در گذار از زندگی و ارتباط سنتی با جنگل بهشکلی متفاوت از گذشته، باعث کاهش توجهات مردم به حفاظت از این جنگلها شده است که نتیجه آن، بهشکل استفاده بیرویه از این منابع، تغییر کاربری و تخریب جنگل، خود را نشان میدهد.
چرای بیشازحد، زراعت در یک میلیون هکتار از زیراشکوب جنگل، تغییر کاربری و گردشگری بیضابطه، با اختلال در زادآوری طبیعی جنگل، آینده این جنگلها در هالهای از ابهام قرار داده است. همراه با مرحله گذار سبک زندگی مردم، زاگرس در مرحلهای گذر بهسمت مدیریت پایدار است که نیازمند ملاحظاتی است که بتوان با در نظر گرفتن آنها، جنگل را بهصورت پایدار مدیریت کرد.
در گذار از ارتباط سنتی مردم با زاگرس و مدیریت برپایه اصول توسعه پایدار، شرایطی وجود دارد که در آن نه میتوان استفاده مردم از جنگل را نادیده گرفت و ممنوع کرد و نه میتوان اجازه داد شیوه ارتباط گذشته با فشار چندبرابری ناشی از نیازهای افزایشیافته انسان امروزی تداوم یابد. آنچه در زاگرس وجود دارد، گاهی برخلاف این اصل پیش میرود و در این میان بخش علمی و دانشگاهی، مردم محلی و سازمان منابعطبیعی هرکدام سهمی در این شرایط دارند. بهعنوان فردی که در زاگرس متولد شده و زیسته و امروزه فردی از جامعه دانشگاهی زاگرس است، نقد خود را از دانشگاه شروع میکنم.
دانشگاههای کشور و بهطورخاص دانشگاههای منطقه زاگرس، بهقدر اهمیت زاگرس به تحقیق و کنکاش در موضوع زاگرس و بهطور خاص موضوع ارتباط مردم با آن نپرداختهاند. در دانشگاه عوامل تخریب زاگرس همچون «گلازنی» و «زراعت در زیراشکوب» را با تعابیری همچون دانش سنتی و آگروفارستری تأیید میکنند و با تحقیق بر خوشخوراکی گونههای درختی زاگرس، ارزش آن را تا حد یک چراگاه کاهش داده و خدمات محیطزیستی و اجتماعی آن را کمتر مورد بررسی قرار دادهاند. اطلاق نادرست تعابیر علمی به اقدامات تخریب زاگرس، تنها زمینهساز تخریب گستردهتر با پوشش دانش است.
مردم محلی نیز در این دوران، از زندگی سنتی که وابسته به جنگل بود، در حال گذر هستند. این مرحله گذار که سالها است شروع شده است، تا ارتقای شاخصهای توسعه در زاگرس ادامه خواهد داشت. در این مرحله، مردم نه خود را نیازمند دائمی جنگل میدانند که برای رفع نیازها، خود را ملزم به حفاظت از آن کنند و نه از مزایای اقتصادی بهرهکشی از جنگل چشمپوشی میکنند. ازاینرو، تحت این استفاده بیرویه و غیرضابطهمند، فشار بیشتری بر زاگرس وارد و تخریب تشدید میشود.
سازمان منابعطبیعی کشور نیز از ۱۳۵۱ با طرحهای زغالگیری تا امروز، نگاهی مزرعهای و متکی بر بهرهبرداری از زاگرس بهعنوان بستری برای زراعت داشته است. تولید علوفه در زیراشکوب، توسعه باغات، کشت گیاهان دارویی و جنگلکاری اقتصادی از برنامههایی هستند که بیش از آنکه نگاهی حفاظتی داشته باشد، معطوف به استفاده ناپایدار از زاگرس بودهاند. تغییر کاربری بهبهانه مشارکت و بهرهمندی مردم محلی از زاگرس، یکی از عوامل تخریب است که درصورت بیتوجهی میتواند در قالب طرحهای رسمیسازمان منابع طبیعی رخ دهد.
وظیفه دانشگاه و سازمان منابعطبیعی این است که دولت و مردم را از مزایای غیربازاری زاگرس آگاه و ضرورت حفاظت از آن را تبیین کنند. سیل ۱۳۹۸لرستان که خسارت آن بالغبر ۱۰ هزار میلیارد برآورد شده بود، نمونهای بارز از عواقب تخریب پوشش گیاهی ناشی از استفاده ناپایدار از جنگل بهشکل چرای دام و تغییر کاربری است.
زاگرس بهعنوان تأمینکننده کالای گرانبهای آب در اقلیم خشک این سرزمین و فراهم کردن شرایط زیست، رویشگاهی باارزش است که حیاتبخش وسیعی از کشور ما وابسته به حفظ آن است. تلاش برای حفظ آن نه از عهده دولت بهتنهایی برمیآید و نه مردم زاگرسنشین بهتنهایی قادر به انجام آن هستند. لازم است همه از بخش دولتی، مردم ساکن در زاگرس، دانشگاهیان، رسانه و کنشگران دست به دست هم دهند تا جنگلهای بلوط زاگرس حفظ شوند. حفاظت از زاگرس حفاظت از حیات در ایران است. حفاظت از زاگرس یک وظیفه عمومی است که مشارکت در آن برای هر ایرانی ضرورت دارد.
ارسال دیدگاه