- 2025-05-21
- 3 بازدید
- 0 دیدگاه
- اخبار مهم
فینتکهای ایرانی، از دام تقلید خارج میشوند؟

به گزارش اقتصادآنلاین، اکوسیستم فینتک ایران در سالهای اخیر پذیرای انواع استارتاپها در حوزههای متنوع بوده است. در بخش پرداخت آنلاین، شرکتهایی مانند زرینپال و پیپینگ از پیشگامان فراهمکردن درگاه پرداخت برای کسبوکارهای اینترنتی بودهاند. همینطور وندار و آیدیپی با ارائه کیفپول و راهکارهای پرداخت شخصی، خدمات پرداخت دیجیتال را تسهیل کردهاند.
این شرکتها در واقع نسخههای ایرانیشدهای از ایدههای جهانی مانند PayPal یا Stripe هستند که با توجه به نیازها و زیرساختهای بومی پیادهسازی شدهاند. در حوزه فناوریهای اعتباری و لندتک (وامدهی آنلاین) نیز چند بازیگر مطرح ظهور کردهاند. برای نمونه، «لندو» بهعنوان پلتفرم خرید اقساطی (BNPL) در همکاری با بانکها توانسته است رشد سریع تقاضا را تجربه کند. گزارش عملکرد لندو در سال ۱۴۰۰ نشان میدهد این کسبوکار طی آن سال با رشد ششبرابری در مبلغ وامهای پرداختشده و پنجبرابری در تعداد درخواست وام مواجه بوده است.
رکورد پرداخت لندو در بهمن ۱۴۰۰ به ۷۰۰ میلیارد تومان رسید و با تکیه بر الگوریتمهای هوش مصنوعی نرخ نکول وامها را به تنها ۰٫۵٪ کاهش داد. همچنین دیجیپی (وابسته به دیجیکالا) و اسنپپی (وابسته به اسنپ) با ارائه خدمات «الان بخر، بعداً پرداخت کن» و وام خرد، به سرعت کاربران زیادی جذب کردهاند. ازکیوام نیز به پشتوانه برند مقایسه بیمه ازکی و حمایت هلدینگ مکس وارد عرصه لندتک شده و روزانه میلیاردها تومان درخواست وام دریافت میکند.
تعدد این پلتفرمها نشان میدهد ارائه وام آنلاین و خرید اعتباری به یکی از ترندهای غالب بازار ایران تبدیل شده است؛ ترندی که عمدتاً پاسخ به چالش تورم و افت قدرت خرید مردم بوده است.
اما از نظر مدل کسبوکاری مشابه نمونههای خارجی (مانند Klarna و Afterpay) عمل میکند.
همچنین در فینتکهای بانکی و پرداختیاری، بلوبانک (بانک دیجیتال زیرمجموعه بانک سامان) مثال جالبی است. بلوبانک با حذف شعبه فیزیکی و ارائه کامل خدمات بانکی بر بستر موبایل، عملاً الگوی نئوبانکهای جهانی را در ایران پیاده کرده است. این نوآوری هرچند در ذات خود جدید نیست، اما به رفع کاستیهای بانکداری سنتی ایران کمک کرده و به همین دلیل در جشنواره نهال فینتک ۱۴۰۲ رتبه اول تأثیرگذارترین کسبوکار فینتک را کسب نمود.
در کنار بلوبانک، مجموعههایی مانند «بازارپی» و «پیمان» نیز راهکارهای جدیدی مثل پرداخت مستقیم دورهای (دایرکت دبیت) عرضه کردهاند که برای نخستینبار امکان پرداخت خودکار و دورهای را در ایران فراهم میکند. سرویسی که سالها در نظام بانکی ایران غایب بود و اکنون با الگوبرداری از سرویسهای خارجی (مانند Debit Direct اروپا) بومیسازی شده است. به طور کلی، روند کلی این نمونهها نشان میدهد استارتاپهای فینتک ایرانی توانستهاند در مدت کوتاهی بخش قابلتوجهی از خدمات مالی دیجیتال را بومی کنند و به مقیاس کاربر قابل توجهی برسند. با این حال، بیشتر این خدمات در دسته راهحلهای از پیش آزمودهشده در جهان قرار میگیرند که اکنون با چاشنی خلاقیت محلی عرضه شدهاند. نوآوری آنها عمدتاً در اجرا و بومیسازی است تا در اصل ایده.
مدلهای درآمدی تکراری و ریسکگریزی سرمایهگذاران
نگاهی به مدل کسبوکار بسیاری از فینتکهای ایرانی بیانگر آن است که منابع درآمدی مشابهی بارها مورد استفاده قرار گرفتهاند. اکثر استارتاپهای پرداختیاری از محل کارمزد تراکنشها یا سهم از تراکنش شاپرکی کسب درآمد میکنند که مدل رایج در صنعت پرداخت جهانی است. در حوزه لندتک و BNPL نیز درآمد عمدتاً از کارمزد فروش اقساطی یا بهره تسهیلات (در قالب کارمزد دیرکرد یا مدلهای شرعی) تأمین میشود. این شباهت مدل درآمدی خود به خود نکته منفی نیست، اما نشان میدهد که کمتر استارتاپی سراغ مدلهای کسبوکار بدیع (مثلاً اشتراکمحوری برای خدمات مالی شخصی، مانیتایز کردن دادههای مالی مشتریان با حفظ حریم خصوصی، یا ابتکاراتی مانند بازارهای اعتباری ثانویه) رفته است.
اغلب کسبوکارها ترجیح دادهاند همان مسیرهای امتحان پسداده را طی کنند و سودآوری خود را بر پایه همان الگوهای آشنا بنا کنند. یکی از دلایل این رویکرد محافظهکارانه، ضعف فرهنگ ریسکپذیری در سرمایهگذاری فناوری مالی در ایران است. سرمایهگذاران و صندوقهای جسورانه داخلی بهخاطر شرایط اقتصادی بیثبات و ریسکهای بیرونی (تحریمها، نوسانات نرخ ارز و …) عمدتاً تمایل دارند روی ایدههایی سرمایهگذاری کنند که نمونه موفق خارجی داشته و احتمال شکست کمتری داشته باشد. نتیجه آن شده که طرحهایی نظیر فروش آنلاین اقساطی، کیفپول دیجیتال، صرافی رمزارز یا درگاه پرداخت، به وفور تأمین سرمایه شدهاند، اما ایدههای جدیدتری مثل فینتکهای RegTech (تنظیمگری فناوری)، SupTech، مدیریت ثروت مبتنی بر Robo-Advisor یا پلتفرمهای DeFi محلی کمتر مورد توجه بودهاند.
به تعبیری، اکوسیستم ترجیح میدهد بهجای فتح خاکریزهای ناشناخته، در زمینهای از پیش فتحشده حرکت کند و صرفاً آنها را به شکل «هوشمندانه» بومی نماید. این نگاه محتاطانه، انتقاد برخی کارشناسان را نیز برانگیخته است. آنها معتقدند تداوم مسیر کپیکاری (هرچند به شکل هوشمند و منطبق با نیاز بازار ایران) در بلندمدت نمیتواند توسعه پایدار به ارمغان آورد. به گفته یکی از صاحبنظران حوزه فناوری، میتوان ایدههای موفق خارجی را اقتباس و با مدل بومی عرضه کرد، اما اگر تمرکز فقط بر کپیکاری باشد، توسعه پایدار محقق نخواهد شد.
چنین هشدارهایی بیانگر نیاز به تغییر پارادایم از «صرفاً الگوبرداری» به «نوآوری متناسب با مقتضیات آینده» در فضای فینتک ایران است.
رقابت محدود، مقررات دستوپاگیر و ساختار شبهانحصاری
یکی از چالشهای جدی اکوسیستم فینتک ایران طی سالهای اخیر، محدودیت فضای رقابتی بهدلیل چارچوبهای سختگیرانهی نظارتی و انحصارات نهادی بوده است. برای مدتها بانک مرکزی صدور مجوز جدید برای شرکتهای پرداخت (PSP) را متوقف کرده بود و شرط غیررقابتی مالکیت ۵۱٪ سهام توسط بانکها را برای اعطای مجوز جدید وضع کرده بود
این رویه عملاً یک انحصار دولتی/بانکی در صنعت پرداخت الکترونیک ایجاد کرده بود که جلوی ورود بازیگران جدید را میگرفت. خوشبختانه با پیگیریهای انجمن فینتک، شورای رقابت در سال ۱۴۰۱ این وضعیت را مصداق اخلال در بازار تشخیص داد و رأی به رفع انحصار مجوزهای پرداخت داد.
هرچند اجرای کامل این رأی زمانبر است، اما یک گام مهم در باز شدن فضای رقابت تلقی میشود. علاوه بر ساختار مجوزها، رفتار بازیگران بزرگ نیز گاهی فضای استارتاپی را به سمت شبهانحصار برده است. برای نمونه، اسنپپی بهعنوان بازیگر مسلط BNPL متهم شد که با قراردادهای انحصاری، همکاری فروشگاهها با رقبا را ممنوع کرده و شروط محدودکنندهای اعمال میکند. این پرونده نیز با شکایت یک رقیب (آزکیوام) به شورای رقابت رفت و نهایتاً اسنپپی به دلیل رویههای ضد رقابتی در قراردادهایش محکوم شد. کارشناسان از این رأی بهعنوان نقطه عطفی برای ایجاد فضای رقابتی سالمتر در بازار خدمات مالی دیجیتال یاد میکنند.
مواردی از این دست نشان میدهد حتی در غیاب انحصار قانونی، انحصار پلتفرمی میتواند تهدیدی برای نوآوری باشد؛ چرا که بازیگر مسلط تمایل پیدا میکند رقبای کوچکتر را از میدان بهدر کند. در کنار انحصارات، مقررات و نگاه سنتی رگولاتور نیز از موانع نوآوری در فینتک ایران بوده است. فعالان این حوزه سالهاست که از نگرش محدودکننده بانک مرکزی و نهادهای نظارتی گلایه دارند و آن را مانع خلاقیتهای نوآورانه میدانند.
عدم تدوین قوانین شفاف و جامع برای فعالیت فینتکها، بلاتکلیفی استارتاپها در حوزههایی، چون رمزارز، کراودفاندینگ یا نئوبانک، و بعضاً صدور بخشنامههای ناگهانی، همگی موجب کاهش چابکی و روحیه نوآوری در این صنعت شده است.
به عنوان مثال، بانک مرکزی تا مدتها هر طرح جدیدی (از کیف پول گرفته تا وثیقهگذاری رمزارز) را با بدبینی نگریسته و در ابتدا ممنوع اعلام کرده است. یکی از اعضای انجمن فینتک در این باره تصریح میکند که رویکرد بانک مرکزی معمولاً این بوده که «هر ایده نوآورانهای را ممنوع کند» و بهجای حمایت مدیریتشده از طرحهای نو، ترجیح داده ترمز آنها را بکشد.
این نگاه محافظهکارانه اگرچه با هدف حفظ ثبات پولی و حفاظت از مردم صورت میگیرد، اما در عمل فضای آزمون و خطا و رشد نوآوری را تنگ کرده و استارتاپها را به ارائه همان خدمات متعارف محدود ساخته است.
جشنواره نهال فینتک، ویترین ارزیابی نوآوری
جشنواره سالانه «نهال فینتک» که چهارمین دوره آن روز گذشته به پایان رسید، فرصت مناسبی برای ارزیابی وضعیت نوآوری در این صنعت به دست میدهد. در این رویداد، برترین راهکارها، محصولات و افراد تاثیرگذار فینتک معرفی و تقدیر میشوند.
بررسی فهرست برگزیدگان اخیر نشانگر آن است که ترندهای رایج جهانی در صدر موفقیتهای ایران نیز قرار دارند. برای مثال، در جشنواره چهارم، بلوبانک (نئوبانک مبتنی بر موبایل) رتبه اول، نوبیتکس (صرافی رمزارز) رتبه دوم و اسنپپی (پلتفرم BNPL) رتبه سوم تأثیرگذارترین کسبوکارهای فینتک سال را کسب کردند.
این انتخابها تأیید میکند که نوآوریهای مورد توجه، همان حوزههایی بوده که در دنیا هم داغ بودهاند؛ یعنی دیجیتالبانکینگ، رمزارز و خرید اقساطی آنلاین. البته هدف جشنواره نهال صرفاً رتبهبندی شرکتها نیست، بلکه محلی برای تبادل دانش و شبکهسازی و شناسایی استعدادهای نو نیز هست.
در حاشیه این جشنواره، پنلها و بحثهایی برگزار میشود که طی آنها چهرههای اکوسیستم به نقد وضعیت میپردازند. از خلال این گفتوگوها میتوان دریافت که نگاه انتقادی به وضع موجود نیز در حال شکلگیری است. بسیاری از منتقدان داخلی اذعان میکنند نوآوریهای فینتکی در ایران بیشتر به نوآوری در مدل ارائه محدود شده و در سطح مدل مفهومی، ایدهها اغلب تکراریاند. به بیان دیگر، استارتاپهای ایرانی در اجرای بهتر خدمات مالی موجود و بهبود تجربه کاربری موفق بودهاند (مثلاً کاهش زمان دریافت وام، سادهسازی پرداخت آنلاین، یکپارچهسازی خدمات مالی در یک اپلیکیشن و غیره)، اما اختراع ابزارهای مالی جدید یا راهحلهای بدیع کمتر دیده میشود. با این حال، همین اقتباسهای هوشمندانه تاکنون مزایای قابل توجهی برای اقتصاد دیجیتال ایران داشته است.
گزارشها حاکی از آن است که حجم تراکنشهای فینتک در ایران اکنون به حدود ۱۶۷ میلیارد دلار در سال رسیده و صنعت فینتک ایران رشد سالانه حدود ۳۰٪ را تجربه میکند.
این اعداد نشان میدهد تقاضای بازار برای خدمات مالی نوین بسیار بالا است و فضای رشد برای استارتاپها فراهم شده است. حتی اگر ایدهها برگرفته از نمونههای خارجی باشد، رفع نیازهای مغفول بازار داخلی خود نوعی نوآوری محسوب میشود که نمیتوان از ارزش آن چشمپوشی کرد.
گذار از کپیکاری به نوآفرینی
برآیند ارزیابیها نشان میدهد فینتکهای ایرانی در مرحله کنونی ترکیبی از نوآوری و الگوبرداری هستند. آنها با بومیسازی راهکارهای امتحانشده جهانی، توانستهاند خلاهای بزرگی را در نظام مالی کشور پر کنند و تجربه کاربری خدمات مالی را بهبود دهند؛ از آسانسازی پرداختهای آنلاین گرفته تا تسهیل وامدهی خرد و گسترش بانکداری دیجیتال. این نوآوریهای تدریجی اگرچه باعث رونق چشمگیر فینتک در ایران شده و ایران را به یکی از بازارهای مهم منطقه در این حوزه بدل کرده است.
اما برای جهش به مرحله بعدی کافی نخواهد بود. مرحله بعدی توسعه، مستلزم آن است که بازیگران اکوسیستم، از کارآفرینان گرفته تا سرمایهگذاران و رگولاتورها، شهامت خروج از منطقه امن مدلهای تکراری را پیدا کنند. ایجاد زیرساختهای قانونی و تکنولوژیک برای نوآوریهای واقعی (مثلاً بانکداری باز، ارز دیجیتال ملی، پلتفرمهای وامدهی همتابههمتا و …) نقشی کلیدی در این گذار دارد. در ماههای اخیر نشانههای مثبتی همچون کاهش انحصارات قانونی و توجه نهادهای حاکمیتی به اقتصاد دیجیتال دیده میشود که میتواند فضا را برای نوآوری بازتر کند.
به گفتهی فعالان این حوزه، اکوسیستم فینتک ایران با وجود همه چالشها زنده و پویا است و ظرفیت آن را دارد که در صورت رفع موانع، وارد فاز نوآفرینی شود. در نهایت میتوان گفت امروز استارتاپهای فینتک ایرانی در مرز میان «نوآوری واقعی» و «کپیکاری هوشمندانه» قرار دارند. آنها تاکنون بیشتر هنر خود را در پیادهسازی هوشمند ایدههای موجود نشان دادهاند. برای آنکه فینتک ایران در سالهای آتی حرف تازهای برای گفتن داشته باشد و حتی بتواند به بازارهای منطقهای خدمترسانی کند، باید از دل این الگوهای موفق کنونی، به فکر آفرینش راهکارهای نوینی باشد که متناسب با شرایط منحصربهفرد ایران توسعه یافتهاند. ترکیب نیروی انسانی متخصص، بازار بزرگ تشنه خدمات مالی دیجیتال و تجربه چندسال اخیر، سرمایه ارزشمندی است که اگر با جرأت نوآوری اصیل همراه شود، میتواند فینتکهای ایرانی را از سایه سنگین کپیبرداری صرف خارج کرده و وارد عرصه تازهای از خلاقیت و رشد پایدار کند.
بیا تو صدا
ارسال دیدگاه