- 2025-07-15
- 4 بازدید
- 0 دیدگاه
- سلامت
ضربه جنگ به گردشگری کشور

به گزارش سلامت نیوز به نقل از اعتماد، وقتی صدای انفجار در شهری میپیچد، یکی از اولین چرخهایی که از حرکت میایستد، چرخ چمدان مسافران است. حال اگر این صدا از جنگی خبر داشته باشد که پایانش مشخص نیست، دیگر باید نام آن شهر را تا اطلاع ثانوی از فهرست مقاصد گردشگران خط زد. این همان اتفاقی است که در جنگ اخیر برای گردشگری ایران افتاد.
اما ضربهای که جنگ به گردشگری ایران وارد کرد، اولین آسیب نبود. سالهاست که این بخش درگیر بحرانهای مزمنی است که یکی پس از دیگری پیکرش را نشانه رفته است و جنگ مهلکترین ضربهای بود که بر تن زخمیاش وارد شد. حالا برخی فعالان این بخش معتقدند که دیگر کار گردشگری ایران تمام است و تا اطلاع ثانوی بازگشت به شرایط نسبتا عادی هم رویایی دور از دسترس برای گردشگری است.
با این حجم از بحرانهایی که هر کدام یک بخش از آن را هدف قرار داده، از مناسبات مالی بینالمللی تا از دست رفتن سرمایه انسانی از این بخش و قرار گرفتن ایران در فهرست قرمز سفارتخانهها همه کاری کرد که گردشگری ایران در آسیبپذیرترین روزهای خود با جنگ مواجه شود.
ایجاد صندوقهای حمایت از بخش گردشگری برای بحرانها
ارشک مسائلی، عضو هیات علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری درباره وضعیت گردشگری ایران بعد از جنگ میگوید: «گردشگری در هر بحرانی که رخ میدهد، اولین بخشی است که آسیب میبیند و آخرین بخشی است که از بحران خارج میشود. در سالهای اخیر، با بحرانهای متعددی مواجه بودهایم؛ از تحریمها که اثر غیرمستقیم بر گردشگری ورودی ما گذاشتهاند تا قرار گرفتن ایران در فهرست قرمز کشورهای مختلف، پاندمی هم که در سطح بینالمللی شرایطی خاص ایجاد کرد. مخاطرات طبیعی هم از بحرانهایی است که میتوانند در این بخش تاثیرگذار باشند. ما تقریبا با تمام این بحرانها مواجه شده بودیم که جنگ آغاز شد.
اما سوال مهم این است که در برابر چنین شرایطی چه باید کرد؟» به باور او نبود حکمرانی موثر در بخش گردشگری کشور یکی از مواردی است که باعث شده در بحرانهای پیش آمده گردشگری آسیبپذیرتر شود و با تاخیر بیشتری به شرایط عادی بازگردد، همان موضوعی که باعث شده گردشگری از بحرانی تا بحران بعدی مجال بازیابی توان خود را پیدا نکند. مسائلی در خصوص این موضوع میگوید: «بخشهای مختلفی در حوزه گردشگری فعالند، اما حکمرانی واحدی وجود ندارد که بتواند سیاستگذاری مناسب انجام دهد تا کسبوکارهای گردشگری در برابر بحرانها، تابآوری لازم را داشته باشند. متاسفانه هر چه جلوتر رفتهایم، این شرایط بدتر شده است.»
در جنگ اسراییل علیه ایران شاهد اتفاقاتی از جمله بروز مشکلات عدیده در خصوص بازپرداخت خسارات مردم از سوی ایرلاینها برای پروازهای لغو شده و همچنین تعدیل نیروی گسترده در بخش گردشگری بودیم، مسائلی به عنوان دانشآموخته اقتصاد و کارشناس و پژوهشگر گردشگری، برای پیشگیری از چنین مشکلات و همچنین مدیریت بحران اصولی در این بخش پیشنهاداتی دارد: «یکی از اقدامات ضروری، تشکیل صندوقهای حمایتی است.
این صندوقها میتوانند در بحرانهایی همچون وضعیت پیش آمده فعلی، از بروز بیکاری جلوگیری کرده و به کسبوکارها کمک کنند تا نیروهای آموزشدیده خود را حفظ کرده و از دست ندهند. این صندوقها میتوانند در مواقعی که دفاتر مسافرتی پول گردشگر را به ایرلاینها دادهاند، اما امکان بازپرداخت وجود ندارد، وارد عمل شوند. باید سازوکارهایی در کمیتههای بحران طراحی شود تا بازپرداخت پول مسافران بهطور شفاف و عادلانه انجام شود.» امهال مالیات و عوارض برای فعالان گردشگری، اعطای تسهیلات و وامهای کمبهره و بلندمدت، حمایتهای بیمهای از فعالان این بخش هم یکی دیگر از پیشنهادات او است. اما مساله اینجاست که بخش گردشگری ذینفعانی دارد که هر یک کلونیها و مدیریتهای جداگانه خود را دارند و مدیریت چنین مجموعهای نمیتواند با راهکارهای واحد صورت پذیرد. شاید بتوان گفت مساله اصلی همان است که در ابتدا مطرح شد: «نبود حکمرانی واحد و موثر در گردشگری کشور».
با بحرانهای مزمن نمیشود تابآور بود
مفهوم تابآوری در گردشگری به ویژه پس از پاندمی کرونا در سطح بینالمللی مطرح و مطالعات گستردهای در مورد آن انجام شد که کشورها چگونه میتوانند با پیشبینی بحرانها خود را در مقابل آسیب در بخش گردشگری تابآور کنند. پس از جنگ اخیر در ایران هم برخی کارشناسان این مساله را مطرح کردند از جمله حامد بخشی، عضو هیات علمی پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی در خصوص نقش تابآوری در صنعت گردشگری پس از جنگ، به مساله تنوعبخشی به خدمات اشاره کرده است، به باور او: «برای افزایش تابآوری در کسبوکارهای گردشگری یکی از مهمترین راهکارها تنوعبخشی به منابع درآمدی است. برای مثال هتلها میتوانند علاوه بر خدمات اقامتی، به ارائه خدمات جانبی همچون برگزاری کنفرانسها، اجاره سالنهای چندمنظوره و ارائه امکانات اقامت طولانیمدت با تخفیفهای ویژه بپردازند.
این اقدامات سبب میشود که حتی در دورههای رکود گردشگری، این مراکز با اندکی تغییر در مدل کسبوکار، تابآوری خود را حفظ کنند.» نگاه او میتواند در بخشی از گردشگری مصداق پیدا کند، اما در دیدگاه جامعتر، تقلیل بحرانی است که گردشگری ایران در حال تجربه آن است. از سویی ممانعت کشورها از ورود شهروندانشان به ایران و از سویی مسائل اقتصادی که باعث حذف سفر -و در مفهوم کلیتر گردشگری- از سبد خانوادهها شده است.
ارشک مسائلی در خصوص اینکه آیا اساس مفهوم تابآوری در گردشگری ایران مصداقی پیدا میکند یا نه، معتقد است: «تابآوری یعنی یک سیستم در برابر شوکهای وارد شده به بخش عرضه یا تقاضا بتواند خود را حفظ کرده و از هم نپاشد. مثل خمیری که فشرده میشود، اما به حالت قبل بازمیگردد. در دوران پاندمی، این مفهوم در سطح بینالمللی برای صنایع مختلف از جمله گردشگری مطرح شد. کسبوکارهای گردشگری تلاش کردند به مدت یک تا سه سال خود را حفظ کنند تا پس از بحران، به وضعیت عادی بازگردند. اما مساله این است که در ایران، ما همیشه در شوک بودهایم. شوکی که از سال ۱۳۸۸ با تحریمهای اولیه شروع شد و تا ۱۳۹۳ ادامه داشت. بعد از ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۶ دوره برجام بود که شرایطی نسبتا باثبات داشتیم. در سال ۱۳۹۶ با خروج امریکا از برجام، تحریمهای ثانویه اعمال شد.
در سال ۱۳۹۸ پاندمی کرونا آغاز شد. پس از آن هم در سالهای ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۳ به دلیل ریسکهای متعدد داخلی و بینالمللی، امکان بازیابی بخش گردشگری فراهم نشد. حالا هم با آغاز جنگ دوازده روزه، دوباره در شوک فرو رفتهایم.» مسائلی معتقد است برخلاف دنیا که یک شوک کوتاه را در یک بازه زمانی مشخص تجربه میکند و با انجام تدابیری دوباره به ثبات بازمیگردد، ما در هجده سال اخیر شاید تنها دو سال بدون شوک بودهایم و در همان دو سال هم امکان بازیابی و بازگشت به شرایط عادی در گردشگری نبود؛ چون بازیابی نیازمند زمان و ثبات است: «باید به این نکته هم توجه داشته باشیم که شوکهای مداوم باعث شده اثرگذاری هر اقدامی در راستای احیا و بازیابی کاهش پیدا کند. بسیاری از ظرفیتهایی که باید در زمان مناسب برای تابآوری استفاده میشد، پیشتر مصرف شدهاند و در جنگ اخیر که آسیب جدی وارد کرد، گردشگری ایران با تجربه بحرانهای متعدد، آسیبپذیرترین وضعیت را داشت. این تفاوت اصلی ما با گردشگری بینالمللی است.»
بخش خصوصی با ناامیدی صحبت میکند
مصطفی فاطمی، مدیرکل توسعه گردشگری داخلی وزارت گردشگری در خصوص آسیبهای جنگ به گردشگری ایران و مواجهه این وزارتخانه با این بحران با بیان اینکه هنوز برآوردی از خسارات مالی جنگ به این بخش در دست نیست، میگوید: «در معاونت گردشگری کمیته بحران در جریان کرونا تشکیل شد و در بحرانهای بعدی هم جلساتی با فعالان بخش خصوصی برگزار کردیم تا ببینیم چگونه میتوانیم از بحرانها عبور کنیم.
البته بخش خصوصی با ناامیدی صحبت میکند. ضمن اینکه ما در طول این سالها با حجم زیادی از بحرانها مواجه بودیم؛ حجم بحرانهایی که ما به طور همزمان و در حوزههای مختلف با آن روبهرو شدیم به ندرت در کشورهای دیگر اتفاق میافتد. با این حال با علم به اینکه برای هر بحران، یک راهحل وجود دارد، مطالعاتی انجام دادیم تا از دانش و تجربیات جهانی استفاده کنیم. برای هر نوع بحران، مدلهایی از راهحلها وجود دارد. اما این راهحلها قرار نیست بحران را از بین ببرند، فقط آثار و تبعات آن را کاهش میدهند. جنگ هم شدیدترین نوع بحران است. اولین مساله در جنگ، مدیریت بههمریختگی شرایط است. تعدادی از مسافران در مرزها ماندهاند، تعدادی پروازشان لغو شده، برخی سفرهای ضروری داشتند و مسائل دیگری که مطرح است. موضوع دیگر حمایت از فعالان بخش خصوصی است ضمن اینکه به حقوق و وضعیت مسافران هم باید توجه شود.»
فاطمی معتقد است شرایط پیچیده و دشوار است و برای بازگشت به شرایط عادی، پس از جنگ باید ابتدا تبعات و آسیبها را کاهش داد و بعد به سمت عادی کردن شرایط رفت: «ما برای این موضوع برنامهریزی کردهایم، اما شرایط بسیار سخت است. نمیتوانم وعدهای بدهم که به زودی شرایط عادی میشود؛ چنین چیزی صحت ندارد و امکانپذیر نیست. این وضعیت فقط هم مختص بخش خصوصی نیست. ما که در بخش دولتی هم همین شرایط را تجربه میکنیم. در حالی که برای یک مقصد گردشگری برنامهریزی و ایونت برگزار میکنیم، ناگهان با بحران جدیدی روبهرو میشویم و باید همه چیز را از نو شروع کنیم. این یک واقعیت است که ما شرایط را ایجاد نمیکنیم، بلکه شرایط بر ما تحمیل میشود.»
فاطمی همچنین در مورد اینکه چرا کشورهای همسایه پس از بحرانها زودتر از ما به وضعیت قبل برمیگردند، میگوید: «اگر شرایط برابر باشد، ما به راحتی میتوانیم حتی زودتر از آن کشورها به وضعیت نرمال برگردیم. اما منظور من از «شرایط برابر»، مجموعهای از زیرساختهای سیاسی، اقتصادی و غیره است. این شرایط در اختیار ما نیست و نمیتوانیم به تنهایی پاسخگوی آن باشیم. مسائل بسیار متنوعند.» او بر این باور است که اگر شرایط مساعدی برای گردشگری کشور به صورت کلان و از سوی حاکمیت و دولت فراهم شود، گردشگری ایران میتواند با سرعت بالا بازگشت به وضعیت مطلوب را آغاز کند.
آیا گردشگری ایران تمام شده؟
برخی فعالان گردشگری با شروع جنگ و شرایط تحمیل شده بر کشور و اقتصاد و گردشگری ایران، به این نتیجه رسیدهاند که دیگر امیدی به احیای گردشگری دستکم تا دو سال آینده نیست. بخشی که سالهاست با بحرانهای متعدد دست و پنجه نرم کرده و هر بار راهی برای شروع دوباره پیدا کرده و باز بحرانی دیگر آن را متوقف کرده است، حالا با جنگی مواجه شده که کسی میداند تبعات آن تا چه زمانی دامنگیر این بخش خواهد بود. لغو پروازها و پرداخت خسارات مردم یکی از مهمترین چالشهایی بود که این بخش در روزهای جنگ و پس از آن با آن روبهرو بود و همچنان مسالهای حل نشده است. بازداشت گردشگران از سوی دیگر منجر به بازتاب بینالمللی اخبار مربوط به آن شده و همه اینها ضرباتی است که بر پیکر گردشگری وارد میشود. اما هنوز هستند کسانی که معتقدند، نمیتوان با قطعیت گفت که گردشگری ایران تمام شده است.
ارشک مسائلی هر چند معتقد است که وضعیت فعلی گردشگری چندان قابل دفاع نیست که بخواهیم با تکیه بر آمار و ارقامی که مبنایی ندارند وضعیت گردشگری را عادی جلوه دهیم، اما معتقد است: «باید بپذیریم که امنیت و احساس امنیت در کشوری که درگیر جنگ است، وجود ندارد. حال اگر گردشگری بخواهد وارد کشور شود، در نبود احساس امنیت، بعید است این تصمیم را بگیرد. در کوتاهمدت، قطعا افت چشمگیری در گردشگری ورودی خواهیم داشت. اما این نکته را هم نباید فراموش کنیم که ما در این حوزه گردشگری قابل توجهی نداشتیم که بتوان از کاهش آن سخن گفت. بسیاری از آمارها غیرواقعی هستند. تا زمانی که حسابهای اقماری گردشگری وجود نداشته باشد، این آمارها دقیق نخواهند بود. مثلا گفته میشود هفت میلیون گردشگر وارد کشور شدهاند، اما واقعیت این است که اینها اغلب از مرزهای زمینی، برای خرید یا عبور ترانزیتی وارد شدهاند، نه برای گردشگری. ورود این افراد به کشور به بخش گردشگری سودی نمیرساند.
اما فکر میکنم گردشگری داخلی به حیات خود ادامه خواهد داد، زیرا شهروند ایرانی گزینه دیگری برای اوقات فراغت ندارد. تحریمها و مشکلات اقتصادی قدرت خرید خانوار را پایین آورده و امکان سفر خارجی برای برخی اقشار وجود ندارد. بنابراین سفر داخلی تنها گزینه باقیمانده برای آنهاست. هر چند در میان برخی اقشار هم شاهدیم که سفر از سبد خانوادهها حذف شده است. در اینجا میتوان گفت بحث اولویتها مطرح است.»
گردشگری ایران، در گردابی از بحرانها گرفتار شده و حالا با تبعات جنگ روبهرو است. برخی معتقدند این بخش دیگر رمقی برای بازیابی و احیا ندارد، متولیان اما بر توان بالقوه آن تاکید میکنند. اما آنچه مسلم است، نبود حکمرانی یکپارچه، زیرساختهای ارتباطی بینالمللی و انباشت بحرانهای حل نشده، فرصت تابآوری را از گردشگری ایران گرفته است. پایداری بحرانها و ناپایداری سیاستگذاریها باعث دلسرد شدن بخش خصوصی و فرسودگی فعالان و در سطحی گستردهتر کوچ اجباری شغلی در میان متخصصان این بخش شده است. گردشگری ایران در شرایطی است که مثل بنایی که در کنار گسل ساخته شده، هر بار لرزهای را تجربه کرده و پس از بازسازی باز با لرزه دیگری مواجه شده، بحران بعدی برای این بنا نه فقط یک لرزه و تلنگر که گامی بلند به سمت نابودی کامل آن محسوب میشود. این بخش نیاز به سیاستگذاری منسجم، اصولی، شفاف و فراگیر دارد. گردشگری ایران باید بیاموزد در زمینی که همیشه میلرزد، چگونه تعادلش را حفظ کند و زنده بماند
بیا تو صدا
ارسال دیدگاه