- 2025-08-02
- 3 بازدید
- 0 دیدگاه
- سلامت
راهکارهایی برای افزایش تاب آوری نوجوانان در بحران
به گزارش سلامت نیوز به نقل از اطلاعات، هیچکس با دستورالعملی برای مواجهه با بحران به دنیا نمیآید. اما نوجوانان، در حساسترین دوران شکلگیری هویت خود، با چالشهایی روبهرو میشوند که گاه سنگینتر از توانِ روانیشان بهنظر میرسد. از بحرانهای خانوادگی و تحصیلی گرفته تا فشار همسالان، ناامنیهای اجتماعی، اضطرابهای اقلیمی و آیندهی نامعلوم. حال اگر این دوران با بحرانهای جهانی مانند پاندمی، جنگ، یا بحران اقتصادی همزمان شود، آنچه بر شانهی نوجوان مینشیند، صرفاً یک «دغدغه نوجوانانه» نیست، بلکه تجربهای عمیق از اضطراب، ناتوانی و حتی ازدستدادن اعتماد به جهان است.
در چنین شرایطی، بیش از هر زمان دیگر، سخن از «تابآوری» معنا پیدا میکند-نه بهعنوان شعاری برای قویبودن، بلکه بهعنوان توانایی بازگشت، رشد و معنادادن به تجربه در دل سختی.
اما چگونه میتوان تابآوری نوجوانان را بالا برد؟ آیا این ویژگی در آنها ذاتیست؟ یا میتوان آن را ساخت و تقویت کرد؟
۱. شنیده شدن، پیش از هر مداخلهای
بیشتر بزرگترها، وقتی نوجوانی را در بحران میبینند، بلافاصله به دنبال «راهحل» میگردند. پیشنهادهایی مثل «مثبت فکر کن»، «سرتو گرم کن»، یا «برو بیرون حال و هوات عوض شه» شاید از نیت خوب بیاید، اما اغلب نتیجهای عکس دارند. نوجوانی که در رنج است، پیش از هرچیز نیاز دارد که احساساتش شنیده و به رسمیت شناخته شوند.
تابآوری از جایی آغاز میشود که فرد احساس میکند در احساساتش تنها نیست، سرزنش نمیشود، و لازم نیست وانمود کند که همهچیز خوب است. اگر نوجوانی را میشناسید که درگیر رنج یا بحران است، پیش از گفتن هر جملهای، فقط «با او بمانید»-بدون قضاوت، بدون شتاب برای راهحل.
۲. ایجاد فضا برای تجربهی کنترل
یکی از ریشههای عمیق احساس ناتوانی، این است که فرد در برابر رویدادها خود را بیاثر و بیقدرت ببیند. نوجوانی که بحران را صرفاً بهعنوان چیزی بزرگتر از خود تجربه میکند، بهتدریج اعتماد به خودش را از دست میدهد.
کمک به نوجوان برای تشخیص آن بخش از موقعیت که میتواند در آن «انتخاب» داشته باشد حتی اگر کوچک باشد-بخشی از فرآیند رشد تابآوری است. مثلاً در مواجهه با افت تحصیلی، بهجای سرزنش یا دلسوزی صرف، میتوان او را همراهی کرد تا ببیند کجا میتواند تغییری ایجاد کند: زمانبندی بهتر، کمکگرفتن، یا حتی پذیرش یک شکست موقتی.
تابآوری، حاصل «احساس عاملیت» است-اینکه من میتوانم حتی در یک گوشهی کوچک از این بحران.
۳. الگوسازی نه از راه حرف، که از راه رفتار
نوجوانان، شنوندههای خوبی نیستند، اما مشاهدهگران فوقالعادهای هستند. اگر بزرگترها در مواجهه با بحران زندگیشان-چه مالی، عاطفی، یا شغلی-صرفاً دچار فروپاشی، انکار یا پرخاش شوند، نوجوان ناخواسته همین الگوها را جذب میکند.
وقتی والدین یا مربیان، با صداقت احساسات خود را بیان میکنند («منم نگرانم، اما دارم سعی میکنم با برنامهریزی جلو برم»)، یا از کمک گرفتن ابایی ندارند، نوجوان یاد میگیرد که رنجکشیدن ضعف نیست و مدیریت رنج، هنری آموختنیست.
۴. معنا بخشیدن به تجربه
تابآوری صرفاً «تحمل کردن» نیست؛ تابآوری یعنی تجربه را به چیزی تبدیل کردن. یعنی نوجوان بتواند در دل بحران، چیزی درباره خودش، جهان، یا روابط یاد بگیرد.
این اتفاق معمولاً با کمک گفتوگو، نوشتن، مشارکت در فعالیتهای اجتماعی، یا حتی هنر رخ میدهد. نوجوانی که بحران را تجربه میکند، اگر بتواند روایت شخصی خود را بسازد-نه صرفاً تقلیدی از بزرگترها-در مسیر رشد روانی عمیقتری قرار میگیرد.
۵. پیوند انسانی، بزرگترین پناهگاه
در همهی پژوهشهای روانشناختی دربارهی تابآوری، یک عامل مشترک وجود دارد: داشتن روابط امن و حمایتگر. نوجوانانی که حتی یک نفر در زندگیشان هست که به آنها باور دارد، آنها را میفهمد و در لحظههای سخت کنارش میماند، بهمراتب توان بیشتری برای بازیابی خود دارند.
اگر معلم، مشاور، مربی یا والد هستید، شاید مهمترین کاری که میتوانید برای تابآوری یک نوجوان انجام دهید، این باشد: بگویید «من هستم»، و در عمل هم همانجا بمانید.
نوجوانی، دورهای از طوفان است؛ هم در درون، هم در بیرون. ما نمیتوانیم طوفان را خاموش کنیم، اما میتوانیم به آنها بیاموزیم چگونه ریشه بدوانند، نه فقط برای بقا، بلکه برای رشد در دل سختی. و این، زیباترین شکل تابآوری است.
ارسال دیدگاه