- 2025-01-29
- 5 بازدید
- 0 دیدگاه
- اخبار مهم
آیا دموکراسی کره جنوبی میتواند زنده بماند؟ / درسهایی از حکومت نظامی اخیر برای دموکراسی
به گزارش اقتصادآنلاین، نشریه “فارن افرز” با اشاره به پیامدهای اعلام حکومت نظامی از سوی “یون سوک یول” رئیس جمهور کره جنوبی در تاریخ سوم دسامبر برای چشم انداز دموکراسی در آن کشور مینویسد: “یون سوک یول” رئیس جمهور کره جنوبی در تاریخ سوم دسامبر تلاش کرد تا دموکراسی کشورش را از بین ببرد. او در جریان یک سخنرانی تلویزیونی شوکهکننده در اواخر شب، “حکومت نظامی اضطراری” را اعلام کرد و کشورش را تحت حاکمیت نظامیان قرار داد. او تمام فعالیتهای سیاسی را ممنوع کرده و آزادی بیان و مطبوعات را به حالت تعلیق درآورد. او به فرمانده ارتش خود دستور داد تا مجلس ملی را که تحت کنترل حزب اپوزیسیون “دموکرات” است تعطیل کرده و پلیس و نیروهای ویژه را برای جلوگیری از ورود قانونگذاران به ساختمان مجلس اعزام کرد. او برای توجیه اقدام خود با وام گرفتن اصطلاح “وضعیت استثنایی” که سالها پیش از سوی “کارل اشمیت” نظریه پرداز سیاسی مطرح شده، اعلام کرد که برای نجات لیبرال دموکراسی دست به براندازی زده است. شهروندان کرهای، اما واکنشی مهربانانه نسبت به تصمیم او برای اعلام حکومت نظامی نداشتند. انبوهی از مردم برای اعتراض به بیرون ساختمان مجلس هجوم آوردند. نظرسنجیها نشان میدادند که ۷۵ درصد از مردم کره جنوبی خواستار برکناری رئیس جمهور هستند و مجلس نیز با ۲۰۴ رای مخالف رئیس جمهور در مقابل ۸۵ رای موافق او به استعفای وی رای مثبت داد. این که آیا او به منصب خود بازخواهد گشت یا خیر بستگی به نظر دادگاه قانون اساسی کره جنوبی دارد که حداکثر تا شش ماه فرصت خواهد داشت در این باره تصمیمگیری کند. یون البته با چالشهای حقوقی دیگری نیز از سوی دادستانی مواجه شده است. دادستانها او را به “شورش” متهم کردهاند. این اولین بار در تاریخ کره جنوبی است که چنین اتهامی متوجه یک رئیس جمهور مستقر میشود”.
آن چه رخدادهای اخیر درباره دموکراسی کره جنوبی نشان داد؟
این نشریه تخصصی در حوزه علوم سیاسی و روابط بین الملل در ادامه با اشاره به آن چه از وقایع اخیر درباره دموکراسی کره جنوبی نمایان شد مینویسد: “وقایع دو ماه اخیر نشاندهنده انعطافپذیری دموکراسی کره جنوبی است که در اواخر دهه ۱۹۸۰ پس از دههها دیکتاتوری نظامی ایجاد شد. با این وجود، این واقعیت همچنین نشان میدهد که چرا مردم کره جنوبی همواره نگران آزادی خود هستند. واقعیت آن است که دموکراسی یک پروسه و فرآیند است. رخداد شب سوم دسامبر نشان داد که کره جنوبی آسیب پذیریهایی دارد. هم حزبیهای “یول” در حزب محافظه کار “قدرت مردم” که به طور کلی از او حمایت میکنند در میان خود عناصر افراطی را جای دادهاند. حزب “لیبرال دموکرات” جریان اپوزیسیون در تلاش است تا از این لحظه سیاسی به نفع خود استفاده کند با این وجود، رهبر آن حزب نیز به دور از جنجال نبوده است. در نتیجه، وظیفه اصلاح کشور در نهایت به جای رهبران سیاسی به دوش شهروندان عادی کرهای خواهد افتاد. برای انجام این کار، آنان باید بر شکاف جنسیتی، موانع نسلی، و حجم وسیع اطلاعات نادرست که به مثابه زمین لرزهای برای سیاست آن کشور بوده غلبه کنند. قانون کره جنوبی به روسای جمهور این امکان را میدهد که در زمان جنگ یا در شرایط اضطراری عمومی معادل آن، حکومت نظامی اعلام کنند. با این وجود، زمانی که “یون” بر روی صفحه تلویزیون ظاهر شد چنین شرایطی وجود نداشت. او به سادگی با اشارهای مبهم و بی اساس به وجود “تهدیدات از سوی نیروهای کمونیست کره شمالی” متعهد شد تا “نیروهای بی وجدان ضد دولتی طرفدار کره شمالی که آزادی و رفاه کره جنوبی را از بین میبرند را ریشه کن سازد” و “از نظم مبتنی بر قانون اساسی” دفاع کند. اکثر مردم کره جنوبی فهمیدند که آن حرفها صرفا بهانه جویی بودهاند. با این وجود، سخنان رئیس جمهور کره جنوبی مخاطبی داشت. یک جریان راست افراطی در حال ظهور در کره جنوبی معتقد است که کره شمالی در انتخابات آن کشور دخالت میکند. “یون” در مدت کوتاهی پس از اعلام حکومت نظامی، بر اساس این تئوری توطئه خاص با اعزام سربازان برای یورش به کمیسیون ملی انتخابات اقداماتی را انجام داد. این طیف از مردم کره جنوبی که عمدتا افراد مسن و سنتی و مردان جوان عصبانی هستند، اخبار خود را از طریق ویدئوهای راستگرایانه در یوتیوب دریافت میکنند. آنان نظر روزنامه نگاران رسانههای جریان اصلی و رهبران احزاب اصلی از جمله محافظه کاران که بعدا کودتای “یون” را محکوم کردند را نادیده میگیرند”.
تهدید راست افراطی در کمین سیاست کره جنوبی
“فارن افرز” در ادامه با اشاره به این که جریان راست افراطی نوظهور در سیاست کره جنوبی در حال تبدیل شدن به پایگاه حزب “قدرت مردم” یعنی جریان اصلی محافظه کار آن کشور است مینویسد: “در نتیجه، حزب “قدرت مردم” مانند احزاب محافظه کار در دیگر دموکراسیهای سالم به عنوان مانعی برای افراط گرایی عمل نکرده بلکه در عوض به رئیس جمهور و پیروان سرسخت او وفادار باقی مانده است. معدود قانونگذاران محافظهکار که به استیضاح رئیسجمهور رای دادند نیز خود به حاشیه رفتهاند. در نتیجه، حزب “قدرت مردم” به جای آن که “یون” را کنار بگذارد و به سمت جریان میانه حرکت کند از یک اقلیت پر سر و صدا و افراطی حمایت میکند”.
چرا زمان فعلی بدترین برهه برای وقوع بحران در کره جنوبی بود؟
این نشریه در ادامه به چرایی این موضوع میپردازد که زمان فعلی یکی از بدترین برهههایی بود که چنین بحرانی میتوانست برای کره جنوبی رخ دهد و میافزاید: “رئیس جمهور در هر صورت به اتهام شورش مورد بازجویی قرار میگیرد. با این وجود، او تمام تلاش خود را میکند تا با امتناع از همکاری در روند تحقیقات مانع تراشی کند و از حامیان خود خواسته تا “تا آخر بجنگند”. هنگامی که بازرسان و پلیس در تاریخ سوم ژانویه وارد محوطه ساختمان ریاست جمهوری شدند تا او را برای بازجویی پس از خودداری از پاسخگویی به احضارهای قبلی بازداشت کنند، “یون” از سرویس امنیتی ریاست جمهوری خواست تا جلوی آنان را بگیرند. او سپس در مواجهه با نیروی عظیم پلیس در تاریخ ۱۵ ژانویه بازداشت شد. او با اکراه در دادگاه قانون اساسی حاضر شد تا از خود در برابر استیضاح دفاع کند، اما هم چنان از پاسخگویی به سوالات دفتر تحقیقات فساد اداری خودداری میورزد. این بن بست به سختی میتوانست در زمان بدتری رخ دهد. کره جنوبی یکی از پویاترین اقتصادهای جهان و یکی از مهمترین متحدان ایالات متحده محسوب میشود. با این وجود، آن کشور با انبوهی از چالشهای ژئوپولیتیکی و اقتصادی مواجه است. ارزش وون (واحد پول ملی کره جنوبی) به سطوحی کاهش یافته که از زمان بحران مالی جهانی سال ۲۰۰۸ میلادی به این سو بی سابقه بوده است. همچنین، بازار سهام آن کشور سال ۲۰۲۴ میلادی را به عنوان یکی از بازارهای با بدترین عملکرد در میان بازارهای آسیایی به پایان رساند. اکنون که “دونالد ترامپ” رئیس جمهور آمریکا به کاخ سفید بازگشته است، رکورد مازاد تجاری کره جنوبی با ایالات متحده میتواند آن کشور را به هدفی برای تعرفههای آمریکا تبدیل کند. همچنین، اگر ترامپ جنگ تجاری خود با چین را از سر بگیرد، کره جنوبی ممکن است متحمل آسیبهای جانبی ناشی از آن شود. علاوه بر آن، ترامپ از سئول درخواست خواهد کرد که اسکان نیروهای آمریکایی در شبه جزیره کره را در زمانی که کره شمالی در حال تقویت روابط نظامی خود با روسیه است برعهده گیرد. اکنون در شرایطی که سربازان کره شمالی با پیوستن به نبرد روسیه علیه اوکراین تجربه جنگ در میدان نبرد را به دست میآورند کره جنوبی اساسا کشوری بدون فرمانده کل قوا قلمداد میشود”.
دموکراسی از پایین به بالا
این نشریه با اشاره به این که انتظار میرود دادگاه قانون اساسی کره جنوبی استیضاح “یون” را تایید کند که سبب میشود پس از آن کرهای پای صندوق رای بروند مینویسد: “انتخابات باید ظرف مدت ۶۰ روز پس از صدور چنین حکمی برگزار شود. در صورت پیروزی حزب لیبرال، رئیس جمهور آن حزب از اکثریت قابل توجهی (نزدیک به دو سوم) در مجلس قانونگذاری برخوردار خواهد شد و بر جامعه تشنه تغییر واقعی حکمرانی خواهد کرد. به عبارت دیگر، آن حزب موظف به رسیدگی به ریشههای مشکلاتی خواهد بود که به منفور شدن “یون” در جامعه و ایجاد ناامیدی در میان مردم منجر شد: افزایش هزینههای زندگی، اعتصاب طولانیمدت پزشکان، افزایش دستفروشی و فساد. در همین حال، حزب “قدرت مردم” پس از شکست انتخاباتی احتمالی باید بازسازی شود. در آن صورت آن حزب فرصت خواهد داشت تا به میانه روها فرصت دهد تا حزب را به سمت میانه بکشانند. با این وجود، لیبرالها نیز با مشکلات خود روبهرو هستند. “لی جائه میونگ” رهبر آن حزب با انبوهی از کیفرخواستها مواجه است که عمدتاً از یک پروژه توسعه بحثبرانگیز در طول سالهایی که شهردار بود ناشی میشوند. او در ماه نوامبر به دلیل اظهارات نادرست و برخلاف قوانین انتخابات در جریان کارزار انتخاباتی ریاست جمهوری گذشته محکوم شناخته شد. با این وجود، علیرغم مشکلات حقوقی و شهرت اغلب تفرقهانگیز حول محور “لی” بسیاری از لیبرالها هنوز هم او را دقیقا همان چیزی میدانند که کره جنوبی به ان نیاز دارد: مبارزی برای طبقه کارگر که از فقر برخاست تا به یک وکیل کارگری و سیاستمداری مترقی تبدیل شود کسی که گستاخی ترامپ را با سیاستهای مترقی برنی سندرز سناتور چپگرای آمریکایی ترکیب میکند. لی، به نوبه خود، ادعا میکند که اتهامات مختلف علیه او با انگیزههای سیاسی مطرح شدهاند و درخواست تجدیدنظر در حکم صادر شده علیه خود را ارائه داده است. با این وجود، اگر دادگاه عالی حکم به مجرم بودن او بدهد صلاحیت “لی” برای شرکت در رقابت انتخاباتی رد میشود و در آن صورت دموکراتها به طور ناگهانی فاقد یک نامزد پیشتاز خواهند بود”.
سرنوشت دموکراسی کره جنوبی در دست مردم آن کشور است
“فارن افرز” با اشاره به این که خوشبختانه سرنوشت دموکراسی کره جنوبی در دست هیچ فردی حتی رئیس جمهور بعدی نیست مینویسد: “این درس نهایی رخدادهای سوم دسامبر بود زمانی که در لحظهای بحرانی مردم عادی کره جنوبی گردهم آمدند. آنان در مقابل نظامیان ایستادند. حتی افسران پلیس و سربازانی که دستورات ظالمانه “یون” را اجرا میکردند، این کار را با فقدان قابل توجهی از اشتیاق انجام دادند. آنان جرات استفاده از قوه قهریه علیه مردم کشورشان را نداشتند. احیای سلامت دموکراسی کره جنوبی مستلزم دادن اختیارات بیشتر به جامعه مدنی آن کشور است. همان طور که “اریک موبرند” پژوهشگر علوم سیاسی در کتاب پیشگویانه اش با عنوان “دموکراسی از بالا به پایین در کره جنوبی” استدلال کرده دموکراسی نوپای آن کشور برای اصلاح از پایین به بالای نهادها برای افزایش مشارکت شهروندان دچار تاخیر تاریخی بوده است. موبرند خاطرنشان میسازد که نخبگان کرهای لحظههای پس از بحرانهای سیاسی را برای محدود کردن نفوذ نیروهای مردمی دستکاری کردهاند. در عوض، زمان آن فرا رسیده که مردم کره جنوبی خواستار یک فرآیند انتخاباتی بازتر و فراگیرتر و یک نظام حزبی با مشارکت عمومی بیشتر و مقررات قانونی کمتر باشند. شهروندان عادی کره جنوبی آماده ایفای چنین نقشی هستند، همان طور که آنان نه تنها از طریق اعتراضات گسترده بلکه با مشارکت مداوم در انتخابات این موضوع را اثبات کردهاند”.
مطبوعات و رسانهها میتوانند چه نقشی در تقویت دموکراسی کره جنوبی ایفا کنند؟
این نشریه در ادامه با ارائه توصیههایی به اهالی مطبوعات در کره جنوبی مینویسد: “برای تقویت مشارکت مدنی بیشتر، روزنامهنگاران باید کار بهتری به منظور دسترسی به گروههایی در جامعه انجام دهند که در دام تفسیرهای گمراهکننده در فضای مجازی میافتند. همچنین، نیاز است که آموزشهای مدنی و آموزش سیاست حل مسئله به جای حزب گرایی به جوانان داده شود. سازمانهای جامعه مدنی باید به مردم کره جنوبی کمک کنند تا واقعیت را از جعلیات به شکلی بهتر تشخیص دهند و با تاثیرات اکوسیستم اطلاعات جعلی ارائه شده در یوتیوب که باعث جسورتر شدن “یون” و حامیانش میشود مقابله کنند. همچنین، کره جنوبی باید برای پر کردن شکافهای اجتماعی-سیاسی خود، به ویژه شکاف میان پیر و جوان و بین زن و مرد، کار بیشتری انجام دهد. برای این منظور، دولت بعدی چه از حزب لیبرال یا از حزب محافظهکار، باید از ابتکار عمل بین نسلی حمایت کند که میتواند حیات مدنی را دوباره تقویت کند و برابری جنسیتی را ارتقا بخشد. در نهایت، کرهایها ممکن است تصمیم بگیرند که زمان بازنگری قانون اساسی کشورشان فرا رسیده است، قانونی که در سال ۱۹۴۸ میلادی در زمان اشغال نظامی آن کشور توسط ایالات متحده نوشته شد و آخرین بار در سال ۱۹۸۷ میلادی تحت دیکتاتوری نظامیان مورد بازنگری قرار گرفت. البته هیچ یک از این مراحل آسان و بدون چالش نخواهند بود”.
ارسال دیدگاه