- 2025-11-09
- 3 بازدید
- 0 دیدگاه
- سلامت
آب رویای مردمان تشنه این روستاست

به گزارش سلامت نیوز به نقل از پیام ما، در جنوبشرق کشور، در روستایی بهنام «کیکسوچ» در دشتیاری، مردم ۲۰ روز تمام آب نداشتند و خبرش جایی منتشر نشد. این وضع معمول کیکسوچ است؛ گاهی ۲۰ روز آب قطع میشود، گاهی هفتهای فقط ۲۴ ساعت آب هست. حتی وقتی آب میرسد، آبی گلآلود و تصفیهنشده از رودخانه است؛ آبی که برای آشامیدن مناسب نیست. چند کیلومتر آنسوتر، تأسیسات آبشیرینکن چابهار، آب شیرین را تا شهرهایی دوردست مثل اصفهان میفرستد، اما سهم مردم همین حوالی از آن آب، هیچ است.
مردم کیکسوچ گاه مجبور میشوند کیلومترها راه تا روستاها و باغهای اطراف پیاده بروند و از چاهها یا برکههای گلآلود آب بردارند. زنان در کنار این چاهها به دور از خانه، رختهای چرک را میشویند و هنگام برگشت، ظرفهای سنگین آب را روی سر میگذارند و راه طولانی را تا خانه برمیگردند.
برخی از روستاییان گالونهای آب را با الاغ یا قاطر جابهجا میکنند. در آن هوای گرموخشک حیوانات نیز در اثر بیآبی ضعیف شدهاند. مشکل آب سالهاست که گریبانگیر مردم این منطقه شده است.
روستای «کیکسوچ» در «دشتیاری»، جایی میان تپههای خشک و خاکهای ترکخورده جنوب سیستانوبلوچستان، سالهاست با تشنگی دستوپنجه نرم میکند. اینجا، آب رؤیایی دور و پرهزینه است. «جمیله بخشان»، مدیر دبستان دخترانه این روستا، میگوید: «خانوادههایی هستند که نمیتوانند به روستاهای اطراف بروند و از آبهای ذخیرهشده یا آبی که از رودخانه میآید، مصرف میکنند. همین آب رودخانه هم ۲۰ روز است قطع شده. آب رودخانه کثیف است و بو میدهد. مشکلات معده، سنگ کلیه و عفونت مثانه در روستا شایع است.»
مردم روستا میگویند تانکرهای آب به کیکسوچ نمیآیند، مگر کسی پیگیری کند و خودش هزینه را بپردازد. مبلغ تانکرهای آب متغیر است؛ لیتری ۱۵ تا ۲۰ هزار تومان، تانکری ۳ تا ۱۰ میلیون تومان. هر تانکر آب فقط برای مصرف یک هفته تا ۱۰ روز یک خانواده کافی است. خانوادههایی که از نظر مالی ضعیفترند، نه توان سفارش تانکر آب دارند و نه توان رفتن به روستاهای اطراف. آنها بیشتر از آبهای گلآلودی که گاه از رودخانه میآید و در حوضچههایی جمع میشود، استفاده میکنند که مناسب شرب نیست، آلوده و بیماریزاست.
«نوید بلوچزاده»، مدیر دبستان پسرانه کیکسوچ، میگوید: «۲۰ روز است که هیچ آبی نداشتیم. تانکر میآمد، اما با هزار منت و بدبختی. باید دائم برای تانکر زنگ زد، اما دو سه روز بعد میآید. در آن روزهای بیآبی، ذخیرهای که داشتیم را طوری مصرف میکردیم که آب برایمان باقی بماند.» جمیله بخشان هم میگوید: «مجبوریم برای دستشویی بچهها، از خانههای اطراف با آفتابه آب بیاوریم. اگر در مدرسه حوضچه آبی ساخته شود که برای شستوشو از آن استفاده کنیم، خیلی بهتر میشود.»
در این روستا آب شرب تصفیهشده وجود ندارد. بعضی از خانوادهها که وضعیت مالی بهتری دارند، دستگاههای تصفیه آب در خانه دارند، اما بسیاری دیگر به چنین امکاناتی دسترسی ندارند و از همان آب آلودهای استفاده میکنند که حیوانات هم از آن میخورند. این مدیر مدرسه میگوید: «دوست دارم روستای ما وضعیت بهتری داشته باشد و مشکل بیآبی حل شود. دلم میخواهد دشتیاری پیشرفت کند.»
آب سد پیشین چرا به روی مردم روستا باز نمیشود؟
«کلثوم بزی»، تسهیلگر اجتماعی اهل سیستان و بنیانگذار «مؤسسه توسعه پایدار اردیبهشت»، اخیراً برای پروژهای درباره مدیریت پسماند به روستای کیکسوچ رفته بود. «در مدرسه روستا شروع به حرفزدن که کردیم، اهالی روستا به ما گفتند «ما اینجا آب نداریم و آن وقت شما در مورد زباله با ما حرف میزنید؟» و بعد تعدادی با عصبانیت مدرسه را ترک کردند. اکثر افراد در این روستا احساس میکنند کسی صدای آنها را نمیشنود.»
بزی از شنیدههایش تعریف میکند: «اهالی روستا میگویند آب سد را شرکت ماهان به هوتکی بزرگ به وسعت کل روستا منتقل کرده و برای مصارف خود، از جمله باغهای موز، استفاده میکند.» اهالی کیکسوچ میگویند آب لولهکشی که از «سد پیشین» میآمد، نسبت به گذشته دیرتر به دستشان میرسد.
بهنظر میرسد شرکتهایی مثل «شرکت حملونقل ماهان» انشعابهای اصلی را برای باغهای موز و تأسیسات خود برده است. در مقابل، روستاییان ماندهاند و کانالهایی که دیگر آبی در آن جریان ندارد. «نوید بلوچزاده» درباره آب سد پیشین میگوید: «نزدیک به یک سال، این آب بهطور دائم برای شرکت ماهان میرود و به همین دلیل، برای روستاهای اطراف آب کم آمده. نزدیک به یک ماه است که آبی از این سد به روستای ما نیامده. اهالی درباره این مشکل به دهیار گفتند، به بخشدار گفتند، به فرماندار گفتند و اعتراض کردند.»
برخی رسانههای غیررسمی میگویند در سالهای اخیر با اجرای طرحهایی مانند توسعه سواحل مکران، شرکت ماهان با بهانه طرح کاشت موز، ساخت کارخانه آبشیرینکن و ساخت فرودگاه، از آب سد پیشین بهصورت اختصاصی بهرهبرداری میکند و سایر کشاورزان منطقه از آب محروماند.
در روزهای اخیر از طرحی برای انتقال آب از سد پیشین برای ۲۵۰ روستا در جنوب استان سیستانوبلوچستان خبر آمده. کیکسوچ هم یکی از این ۲۵۰ روستاهاست. «فرهاد سرگلزایی»، مدیرعامل شرکت آبوفاضلاب سیستانوبلوچستان، میگوید: «برای تکمیل خط انتقال آب از سد پیشین به خط شیرگواز و رفع مشکل آب آشامیدنی ۱۱۳ هزار نفر از ساکنان شهرستانهای راسک، دشتیاری و چابهار، تأمین اعتباری در حدود ۳۰۰ میلیارد تومان با استفاده از تمام ظرفیتهای ملی در دستورکار قرار دارد.» بااینحال، معلوم نیست چه زمانی روستاهای این منطقه از حق طبیعی خود در آب بهرهمند میشوند.
چاه نزدیک روستا پمپ میخواهد
«احمد یوسفزهی» حدود ۱۲ سال معلم ریاضی مدرسه روستای کیکسوچ بوده است. سه پسر ۱۲، ۱۰ و ۹ساله دارد. «در ابتدا برای خدمت به این کشور وارد این شغل شده بودم، اما سختیهای زیادی در مسیرم وجود داشت و خسته شده بودم از اینکه وضعیت بهتر نمیشود.» همین موارد باعث شد پارسال از شغلش استعفا بدهد.
او که در حال حاضر مشغول راهنمایی و مشاوره بچههای روستاست، میگوید: «گاهی خودم هم خجالت میکشم که توان حمایت کافی از خانوادهام را ندارم. این قسمت از ایران پتانسیلهای خیلی زیادی دارد، بهترین محصولات میتواند در این خاک کشت شود؛ از جمله میوههای گرمسیری استوایی. اما آب نداریم. دولت اگر بخواهد میتواند مشکل آب را هم حل کند. همانطورکه مشکل قطعی برق را حل کرد. اما تا الان نخواسته است. ما در ۶۰ کیلومتری دریا هستیم، اما آبی که در چابهار شیرین میشود، به دست ما نمیرسد. چهطور است که میتوانند تا اصفهان این آب را بفرستند، اما برای مردمی که در نزدیکی آن هستند، آبی ارسال نمیشود؟»
یوسفزهی راهکار را در این میبیند که دولت با توسعه آبشیرینکنها و تأمین آب این منطقه، برای جوانان شغل ایجاد کند تا آنها بهسمت مشاغل کاذبی مانند حمل سوخت نروند. «هر ماشینی که سوخت حمل میکند مانند بمبی متحرک است و هر لحظه ممکن است منفجر شود.» احمد میگوید: «هر ارگانی که به اینجا میآید، بهدنبال منافع خودش است تا مردم منطقه. در ظاهر میخواهند نشان دهند کارهای بسیاری در حال انجام است، اما در واقعیت وضعیت مردم تغییری نمیکند و ما همچنان آب نداریم.»
احمد این را هم میگوید که روستا لولهکشی دارد، اما آبی در لولهها نیست. «تعداد روستاهایی که به شبکه وصلاند، بسیار زیاد است و زمان زیادی طول میکشد تا نوبت روستای ما شود و آب را به این سمت باز کنند.» او درباره ذخیرهکردن آب توسط مردم روستا هم میگوید: «برخی اوقات در طول هفته ۲۴ ساعت تا ۳۶ ساعت آب میآید. اهالی روستا در خانههایشان مخازن آبی ایجاد کردهاند و این آب را ذخیره میکنند. برخی از این مخازن آب بهداشتی و اصولیاند، اما خانوادههای ضعیفتر مخزنهای بتنی دارند که درپوشی ندارد و در معرض گردوخاک و حشرات است.»
بااینحال، مردم این روستا به فکر راهحل بودهاند. اهالی از چاهی میگویند که نزدیکی روستاست و تا زمانی که آب داشته باشد، میتواند به این روستا هم آب برساند. «وحید بلوچزاده»، کشاورزی از روستای کیکسوچ، میگوید: «چهارپنج سال پیش در این منطقه طوفان شدیدی آمد و چاهی که در نزدیکی «سد شیرگواز» بود، در اثر طوفان دیگر قابلاستفاده نبود. حدود دو سال پیش این چاه را لایروبی کردند، اما برای آن پمپ جدیدی نگذاشتند. اگر برای این چاه بتوانیم پمپ جدیدی بگذاریم و لولهکشی کنیم، میتوان آب روستا را از شبکه قبلی خارج و به این چاه وصل کرد؛ آنوقت دیگر مشکل آب ما حل خواهد شد.»
او از همکاری مردم روستا میگوید و اینکه هر کسی هر اندازه که توانسته کمک کرده و مبلغی پول جمع شده، اما برای هزینه پمپ و لولهکشی کافی نیست. «تمامی کارهای لایروبی و نصب پمپ و لولهها را خودمان انجام میدهیم، فقط هزینهای حدود ۱۸۰ میلیون تومان برای پمپ و یک میلیارد تومان برای هزار متر لولهکشی لازم است. اگر خیری پیدا شود و این هزینه را بدهد، مشکل آب ما بهراحتی حل میشود.»
احمد یوسفزهی هم میگوید: «در روستای ما، مردم خودشان دست به کار شدند و نفری ۵۰۰ هزار تومان و حتی برخی بیشتر تا ۱۰ میلیون تومان روی هم جمع گذاشتند و حدود ۵۰ میلیون تومان جمع شد تا هزینه پمپ را تأمین کنند، اما کافی نیست. البته برای تغییر شبکه آب روستا به مجوز اداره آبوفاضلاب هم نیاز داریم.» آنها نامهای به برای فرمانداری نوشتهاند و منتظرند شاید به دادشان برسند.
«وقتی آب نیست چه کاری از دست دهیار و شورا برمیآید؟» «حنیف بخشان»، دهیار روستای کیکسوچ، میگوید. «سد شیرگواز آب دارد، اما ۱۲ روستا پشت سر هم از این سد آب میبرند. نوبت ما که رسید، فلکه آب خراب شد. هر روستایی که آب میخواهد، میرود فلکه را برای خودش باز میکند و همین فلکه را خراب کرده. مشکل اصلی بیآبی است. آب این سد هم تمام میشود. باید از چاه استفاده کرد. میخواهید کمک کنید؟ چاهی در نزدیکی این روستاست که دینامی بزرگ لازم دارد. فقط روستای ما نیست که این وضعیت را دارد، چندین روستا همینگونه هستند.»
مدیر مدرسه پسرانه درباره این چاه میگوید: «اهالی روستا دنبال خیری هستند تا آب روستا را به چاه وصل کند. مبلغی خیر کمک کند، مبلغی مردم روستا و مبلغی هم اداره آبوفاضلاب. این روستا پرجمعیت است. حدود سه هزار و ۵۰۰ نفر جمعیت دارد و به این دلیل میخواهند آب روستا را از دیگر روستاها جدا کنند. بعد از آن طوفانی که سالها پیش آمد، لوله این چاه را به داخل سد انداختهاند. آب رودخانه که از سد میآید، غیربهداشتی است. در این آب اهالی روستاها همهچیز میشویند و حیوانات هم از آن میخورند. این آب از سد پیشین میآید و تعداد زیادی روستا سر راه آن قرار دارد. برای حل این مشکل و ایجاد لوله از چاه برای کیکسوچ، اداره آبوفاضلاب بهانه میآورد و کاری انجام نمیدهد. شما هم اگر خیری میشناسید، معرفی کنید؛ مشکل زودتر حل شود.»
چرا دشتیاری محروم ماند؟
«معصومه اشتیاقی» پژوهشگر علوم اجتماعی است و در حوزههایی مانند جامعهشناسی محیطزیست، توسعه پایدار، مدیریت منابع آب فعالیت میکند. او میگوید: «سیستانوبلوچستان جزو مناطق محروم ماست. با اینکه دشتیاری یک طرفش دریای عمان و طرف دیگرش منطقه آزاد چابهار است، به آب آشامیدنی دسترسی ندارد. باید ببینیم چرا استانی که اینقدر ظرفیت دارد، در برنامه توسعه در دسته محرومیت قرار گرفته. چرا این ظرفیتها در سیاستگذاریهای توسعه دشتیاری دیده نشده؟ آیا دسترسی به آب حقی همگانی نیست؟ چرا وزارت نیرو که متولی این امر است و هر سال تعدادی پروژه انجام میدهد، نتوانسته مشکل را حل کند؟»
اشتیاقی بهدنبال جواب این سؤال است که چرا این طرحها موفق نشد و جواب را در الگوی توسعه میبیند. «در دشتیاری و حتی شهرهای اطرافش سیاستگذاری توسعه، ناپایدار است. تعدادی از استانها محروم مانده و تعدادی دیگر که مدل توسعه غلط بوده، بیشتر صنایع را برای خود بردهاند. ممکن است به این دلیل باشد که نمایندههای آنها اثر بیشتری در تصمیمگیریهای برنامه توسعه داشتهاند. در کشور ما، نمایندهها میتوانند مانند اهرم فشار عمل کنند و مدل توسعه مدنظر خود را ایجاد کنند.»
بهگفته او، در منطقه دشتیاری تعدادی طرح برای آبرسانی اجرا شده و کشاورزان از آن استفاده کردهاند، اما همین باعث شده انگشت اتهام مصرف بیشازحد را بهسمت کشاورزی در روستاهای محروم بگیرند. «کشاورز مقصر نیست. البته نقش مسئولیت اجتماعی آن کشاورز نباید سلب شود، اما باید پرسید نقش سیاستگذار و برنامهریز توسعه پس چیست؟ این استان از نظر آبی وضعیت خوبی ندارد و در همین حال اقتصاد این منطقه برپایه کشاورزی است. باید از سیاستگذار پرسید چه برنامهریزی اقتصادیای دارید؟ چه منبع درآمدی ایجاد کردید؟ چه اشتغال پایداری برای کشاورز ایجاد کردید که نخواهد از آن آب استفاده کند؟
کشاورز مجبور است حداقل آبی را که دارد برای باغهایش استفاده کند. آیا سیاستگذار در حوزه کشاورزی، در حوزه توسعه پایدار و حتی در حوزه وزارت کار که باید گفت خیلی از وزارتخانهها هم در این موضوع دخیل هستند، برنامهریزی کرده است؟ جامعهای که بر پایههای سستی قرار گرفته، چه چاره دیگری جز مصرف حداقل آب برای باغهای خود دارد؟»
اشتیاقی میگوید سدهایی که در دشتیاری ساختهاند، توزیع برابری ندارد، دادههای شفافی درباره آنها نیست و عدهای بیشتر سهم میگیرند. «فاکتورهایی مثل حکمرانی ناکارآمد آب و برنامهریزیهای مقطعی در تمام این سالها باعث شده مشکلات حل نشوند. در حال حاضر هم فقر آموزشی، اقتصادی و بهداشتی داریم. با این فقرهای چندگانه، قطعاً اتفاقات خوشایندی رخ نخواهد داد. منازعات بر سر آب رخ میدهد، تنشهای اجتماعی افزایش مییابد و همبستگی زیر سؤال میرود.»
بهگفته او، در اثر نبود آب، اقتصاد منطقه ضعیف شده و دیگر نهاد بازار وجود ندارد، جامعه توانمند نشده و دولت نیز توجه کمتری به توسعه دارد. همه این موارد باعث میشود اهالی این منطقه احساس جداافتادگی داشته باشند. «در دشتیاری مردم صدایی ندارند و جایی که مردم صدایی نداشته باشند؛ تغییری حاصل نمیشود و چرخه محرومیت دائم تکرار میشود.»

ارسال دیدگاه