• 2025-05-06
  • 3 بازدید
  • 0 دیدگاه
  • سلامت

انتقادها به ضعف واژه‌گزینی در زبان و ادب فارسی

به گزارش سلامت نیوز به نقل از همشهری، تلفن همراه، پیامک، یارانه، امتیاز، آگهی بازرگانی و حق نشر؛ اینها کلماتی…
انتقادها به ضعف واژه‌گزینی در زبان و ادب فارسی

به گزارش سلامت نیوز به نقل از همشهری، تلفن همراه، پیامک، یارانه، امتیاز، آگهی بازرگانی و حق نشر؛ اینها کلماتی است که جایگزین واژه‌های بیگانه‌ای شده‌اند که کمابیش بین مردم جا افتاده و در گفت‌وگوهای روزانه خود از آن استفاده می‌کنند؛ در مقابل خمیراک، پی غذا، پوشینه، پَرون جا، برگک و…؛ واژه‌هایی که به‌ترتیب جایگزین پاستا، دسر، کپسول، فایل و چیپس شده‌اند اما کمتر کسی، حتی آنها را شنیده است.

جدا از این واژه‌ها هر ماه، ده‌ها واژه دیگر نیز در گروه واژه‌گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی ساخته و اعلام عمومی می‌شود که تعداد اندکی از آنها بین مردم جا افتاده و بسیاری دیگر نه ‌تنها از آنها استفاده نمی‌شود، بلکه گاهی دستمایه طنز و شوخی قرار می‌گیرد.

درباره این واژگان، سرعت جایگزینی واژه‌های بیگانه و چالش زبان گفتاری و نوشتاری نسل جدید، با نسرین پرویزی، معاون گروه واژه‌گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت‌وگو کرده‌ایم که چکیده‌ای از آن را می‌خوانید.

چرخه‎ واژه گزینی فرهنگستان به‌چه شکل است؟

ما 30‌سال ممتد یعنی از اسفند1373 دست به واژه‌گزینی زده‌ایم. این واژه‌ها که به بیش از 65‌هزار واژه رسیده‌اند، در یک مجموعه منتشر خواهد شد. فرهنگستان در ابتدای کار دست به بررسی واژه‎هایی زد که عمومی بود و مردم با آنها سروکار داشتند اما مشخص شد که هر واژه عمومی در واقع سرنخی در واژه‎های تخصصی دارد؛ بنابراین گروه‎های تخصصی را تشکیل دادیم.

یکی از انتقاداتی که به فرهنگستان می‌شود، این است که گروه‌های  واژه‌گزینی برای کاربردهای عمومی از متخصصان عرصه‌های مربوط استفاده نمی‌کند؛ مثلا جامعه‌شناسان و متخصصان علوم ارتباطات.

 گروه واژه‎گزینی فرهنگستان دارای 120‌حوزه علمی است که با متخصصان همان رشته فعالیت می‌کنند. همچنین نزدیک به 60کارگروه متشکل از متخصصان در گروه واژه‎گزینی فعال هستند. ما با متخصصان علاقه‌مند به حفاظت زبان فارسی در حوزه‌های علمی مختلف مانند مهندسی مکانیک، برق، فیزیک، شیمی، زیست‎شناسی و… ارتباط برقرار کرده‌ایم. 300‌تا400 استاد در مراکز مختلف با فرهنگستان همکاری می‌کنند.

ما در فضای مجازی ضعف داشتیم و طبیعی است که مردم به فرهنگستان به‌عنوان نهاد دولتی نگاه مثبتی نداشته باشند و بد و بیراه بگویند؛ به‌عنوان مثال فکر کنند که کار واژه‎گزینی و به‌طورکلی کار فرهنگستان یک کار فرعی است.

حتی برخی می‌گویند که میان این همه مشکلات اقتصادی چرا دست به واژه‌گزینی می‌زنید!؟ در برابر این نگاه باید بگوییم که این کار پایه غنی‌سازی فرهنگ کشورمان است و کار فرعی نیست. ما در عرصه‌های مختلف با جامعه ارتباط برقرار کردیم اما در تلویزیون موفق نبودیم.

چرا تلویزیون با شما همکاری نمی‌کند؟

متأسفانه مجریان تلویزیون حتی مدعی شدند که چرا واژه‌گزینی باید انجام شود. خوشبختانه در رادیو برنامه‎های ما موفق بود اما در تلویزیون نتوانستیم برنامه‎های ثابت داشته باشیم. ظاهرا با بخش بازرگانی صدا و سیما در مورد واژه‎هایی که تبلیغ می‎کنند، مسئله ایجاد شده است. به‌طور نمونه ما خیلی سال قبل از اینکه پیامک مطرح شود، آن را ساخته بودیم  اما استفاده نمی‌شد یعنی در صداوسیما به‌کار نمی‎رفت و می‌گفتند «اس‌ام‌اس» اما وقتی صدا و سیما از پیامک استفاده کرد، بین مردم هم جا افتاد. در مورد یارانه هم همین‌طور؛ الان دیگر کسی نمی‌گوید سوبسید، می‌گوید یارانه و بسیاری از لغات دیگر.

یکی از نکاتی که متخصصان و غیرمتخصصان در مورد آن پرسش دارند این است که اساسا فرهنگستان در واژه‌گزینی برای بسیاری از واژه‎ها با تعلل رفتار کرده و همان به اصطلاح تعبیر «نوزاد مرده» را برایش به‌کار می‌برند. به‌عنوان مثال پس‌از اینکه واژه‌هایی مانند پیکسل، هشتگ و… در جامعه جا افتاد، تازه دست به معادل‌گزینی می‌زنند. چرا این تعلل اتفاق می‌افتد؟

زمانی که فرهنگستان تشکیل شد، بسیاری از واژه‎ها در زبان وارده شده بود. طبیعی است که باید اول به این واژه‌ها که در جامعه جا افتاده بود،‌ بپردازیم. در ابتدای کارمان جزوه‎ای تحت عنوان اولویت در واژه‎گزینی تهیه و قبول کردیم که بعضی از واژه‎ها در زبان فارسی آنقدر جا افتاده‌اند که نیاز به معادل‌گزینی ندارند مانند تلفن، تاکسی و تلویزیون.

تعدادی از واژه‎ها بین مردم و جامعه علمی مشترک هستند و بعضی از این واژه‌ها آنقدر رایج شده‌اند که ما فقط می‌توانیم یک پیشنهاد مطرح کنیم تا مردم بدانند زبان می‌تواند این واژه را ایجاد کند. بنابراین ما در مورد بعضی از واژه‎ها پذیرفتیم که هم واژه لاتین وجود داشته باشد، هم پیشنهاد فرهنگستان؛ به‌عنوان مثال در مورد واژه «کد» در ابتدا واژه «رمز»را انتخاب کرده بودیم اما بعد از مدتی تجدیدنظر کردیم و گفتیم که واژه «کد» آنقدر رایج است که نمی‌توانیم تغییرش بدهیم اما در بسیاری از مواقع این امکان وجود دارد که به جای کد بگوییم رمز.

بنابراین باید قبول کرد که چند سالی می‌شود که دیگر فرهنگستان در واژه‌گزینی تعلل ندارد. ما گمرکی نداریم که بدانیم این واژه از کجا می‌آید؛ ما ناچاریم فضای مجازی را رصد کنیم و نشریات را هم ببینیم. ما واژه‌هایی را تصویب می‌کنیم اما سازمان‌ها برای استفاده و رواج واژه همکاری نمی‌کنند.

شاید یکی از دلایلش این است که معادل‌ها به دلیل طولانی و خوش‌آوا نبودن، مورد اقبال قرار نمی‌گیرند. مثلا شما در فرهنگستان واژه خودروشویی را جایگزین کارواش کردید؛ الان چقدر مردم از این واژه استفاده می‌کنند؟ حتی ممکن است خود شما هم به‌جای ماشین نگویید خودرو.

بگذارید یک مثال بزنم؛ به هواپیما آن زمانی که تصویب شد، طیاره می‌گفتند. فرهنگستان واژه هواپیما را انتخاب کرد و بعد هم چون زور رضاخانی پشتش بود، همه موظف شدند که از این واژه استفاده کنند.
این نکته‎ای که گفتید بسیار مهم است و حتی برخی زبان‌شناسان، این دیکتاتوری‌زبانی را لازم می‌دانند، ولی مسئله‎ مهمی که وجود دارد، این است که در دوره‎ رضاخانی مگر تخاطب با چند رسانه ارتباط داشت؟ الان دیگر نوع مخاطب فرق دارد و باید با مردم گفت‌وگو کنیم. آیا در گروه‎های واژه‎گزینی، روانشناس، جامعه‌شناس و مردم‌شناس داریم؟

400 استاد با ما کار می‎کنند و هر گروه واژه‎گزینی متشکل از 5 استاد آن رشته است.

نه، منظورم گروه‌های تخصصی نیست؛‌ سؤال این است که این افراد بررسی می‌کنند که آیا یک واژه خاص، کارکرد اجتماعی دارد یا خیر؟

بله، در شورا به لحاظ روانشناسی آن را بررسی می‌کنیم.

من فکر می‎کنم یکی از  وظایف فرهنگستان این است که وقتی واژه‌ای را تجویز می‌کند، اول با نظرسنجی در گروه‌های هدف ببیند که چقدر این واژه مورد استقبال قرار می‌گیرد و بعد از اعلام عمومی هم دست به رصد بزند تا متوجه شود چرا واژه‌ای فراگیر می‌شود و برای واژه‌ای دیگر این اتفاق نمی‌افتد؛ واقعا به اینکه آیا جامعه این را می‎پذیرد یا خیر، توجه نداریم!

ما خواهان حفظ زبان فارسی هستیم و لازمه‌اش هم تقویت زبان است. واژه‎هایی که فرهنگستان تصویب می‌کند، نهایی نیستند، این واژه‌ها تا 3‌سال آزمایشی هستند و در فضاهای مختلف بررسی می‌شوند. به‌عنوان مثال، استادی که خودش واژه را می‌سازد، اول در دانشگاه و میان دانشجویانش این واژه را مطرح می‌کند. در برخی مواقع دانشجوها اعلام می‌کنند که با این واژه مشکل دارند و براساس تصمیم استاد، ما واژه را عوض می‌کنیم. اگرنقد درستی بشود، ما اعمال می‌کنیم اما متأسفانه نقدهایی که به ما می‌شود، بیشتر نقدهای احساسی است. بحث برسر  زیبایی و بدی واژه‌ها نیست، مسئله این است که نهادهای عرضه‌کننده واژه‌ها، درست کار خود را انجام نمی‌دهند، به همین دلیل وقتی 2 تا واژه را مطرح می‎کنیم و می‌گوییم این موارد تصویب شد، مردم شروع به بد و بیراه گفتن می‌کنند. ما معتقدیم واژه‎گزینی برای نسل آینده است.

یک نکته که باید بگویم این است که ما در هر گروه نمی‎توانیم روانشناس و جامعه‌شناس داشته باشیم اما در شوراهای واژه‎گزینی از افرادی مثل آقای هوشنگ مرادی کرمانی که به زبان بچه ها و زبان عمومی آشناست، استفاده می‌کنیم.
اما الان آقای هوشنگ مرادی کرمانی 80 سالشان است و قطعا نمی‌توانند  نماینده مناسبی برای نسل جدید باشند؛ یا بسیاری از دیگر بزرگانی که در فرهنگستان هستند، مانند استاد محمدعلی موحد که عمرشان دراز باد. ما باید فواصل نسلی را  به‌عنوان یک واقعیت بپذیریم.

 ما دوره‌هایی را می‌گذاریم و معمولا نظرخواهی می‎کنیم. در ضمن در گروه‌های مختلف هم پژوهشگران نسل جدید داریم؛ نسلی که فضای مجازی را می‌شناسند و  در فیسبوک یا اینستاگرام هستند و به دایره لغت این فضا اشراف دارند. واژه‎های عمومی‎مان با حضور این افراد ساخته می‌شود ولی واژه‎های تخصصی را خود علمای آن رشته‌ها می‌سازند.

در حال حاضر شاهد هستیم که اگر کسی بر بناهای تاریخی خطی بکشد، وزارت میراث فرهنگی می‌تواند این فرد را به قوه قضاییه معرفی کند؛ آیا چنین اتفاقی در مورد زبان می‌افتد؟

نه، چنین اتفاقی نمی‌افتد؛ این وظیفه را شورای پاسداشت زبان فارسی که زیر نظر وزیر ارشاد است، برعهده دارد و فرهنگستان هم یکی از اعضای مهم این شوراست. مدتی است که این شورا جلساتش را برگزار نکرده است و به صدا و سیما نمی‌تواند دستور خاصی بدهد. در واقع با صداوسیما جلسه هم می‌گذارند اما صدا و سیما خیلی راحت می‌گوید که به‌عنوان مثال 800‌میلیارد تومان از این پول درمی‌آورم و نمی‎توانم این تبلیغ را نکنم.

اما این موضوع دغدغه جامعه است. به‌طور نمونه ویدئویی از مدیر یک شرکت خصوصی منتشر شد که این مدیر از تعداد زیادی واژگان بیگانه استفاده کرده بود؛ جامعه سریع به این رفتار واکنش منفی نشان داد.

بله دقیقا، از طرف دیگر شاهد هستیم که جامعه نسبت به سخت سخن گفتن یک استاد اعتراض دارد. جامعه در مورد بعضی از پیشنهادهای فرهنگستان واکنش نشان می‌دهد و نسبت به برخی واکنشی ندارد.
 من عرضم این است که  مثلا واژه «تایم» در جامعه ما رواج یافته و ما هیچ کاری برایش نکرده‌ایم.

این کار فرهنگستان نیست، ما می‎فهمیم که آن نهادهایی که متولی فرهنگسازی هستند، کاری نکرده‌اند؛ در واقع برخی مردم ما ترجیح می‌دهند که به شکلی فرنگی تلقی شوند و فرنگی حرف بزنند. همه‌چیز را تغییر می‌دهند چرا که فکر می‌کنند، تفاخر به آن زبان، ارزش است؛ یعنی اگر می‌خواهم انسان شیکی باشم، باید به زبان بیگانه حرف بزنم.

 

منبع خبر

بیا تو صدا