• 2025-02-13
  • 4 بازدید
  • 0 دیدگاه
  • سلامت

اختلالات شخصیتی و تأثیر آن بر خشونت علیه فرزندان

به گزارش سلامت نیوز، دکتر فاطمه بدرزاده، روانشناس و استاد دانشگاه درباره ریشه بروز این خشونت می‌گوید: «والدی که نسبت…
اختلالات شخصیتی و تأثیر آن بر خشونت علیه فرزندان

به گزارش سلامت نیوز، دکتر فاطمه بدرزاده، روانشناس و استاد دانشگاه درباره ریشه بروز این خشونت می‌گوید: «والدی که نسبت به فرزند همسرش مرتکب خشونت می‌شود، دچار یکسری اختلالات است که آن را به این شیوه بروز داده است.

کودکان بزرگ‌ترین قربانیان ازدواج‌های شکست خورده هستند. وقتی یک زندگی مشترک به بن‌بست می‌رسد، سرنوشت فرزند یا فرزندان طلاق در مسیر آسیب‌هایی قرار می‌گیرد که تأثیر آن در زندگی‌های بعدی آنها نمود پیدا می‌کند. این موضوع در مورد خانواده‌های آسیب‌پذیر وخامت بیشتری دارد، از جمله اینکه والدین طلاق بخواهند همراه فرزندان خود وارد زندگی‌های مشترک دیگری شوند.

یکی از قربانیان همین ازدواج‌ها، دختربچه‌ای ۱۰ ساله در شهرستان سمنان است که به دست نامادری‌اش به قتل رسید. پدر حلما مدتی قبل از همسرش طلاق و سرپرستی حلما را هم به عهده گرفت. او با زنی که صاحب دختری ۱۲ ساله بود و از شوهرش طلاق گرفته بود، آشنا می‌شود و با او ازدواج می‌کند. اول بهمن‌ماه پدر حلما همراه همسر و دختر ۱۲ ساله از خانه بیرون می‌روند و شب که به خانه بر می‌گردند، متوجه می‌شوند حلما روی مبل فوت شده‌است. وقتی تحقیقات روشن می‌کند حلما به قتل رسیده، مادرخوانده‌اش مورد تحقیق قرار می‌گیرد و اعتراف می‌کند برای ساعتی به خانه برگشته و حلما را به قتل رسانده‌است. پدر حلما هم در تحقیقات به پلیس گفته است رابطه حلما و مادرخوانده‌اش اصلاً خوب نبوده‌است.

قربانیان یک انتخاب

روشن است در پس همین چند سطر روایت، اتفاق‌های بسیاری نهفته است. اینکه پدر و مادر حلما چگونه وارد زندگی مشترک شدند و چه دلایلی سبب شد زندگی آنها با داشتن دختری ۱۰ ساله به طلاق منجر شود. همین طور زندگی مادرخوانده او که چگونه وارد زندگی اول شد و چه دلایلی در آن زندگی سبب شد با داشتن دختری ۱۲ ساله، طلاق تنها راهی باشد که مقابلش قرار دارد. همین‌طور چه دلایلی باعث شد، پدر حلما و همسر تازه‌اش با وجود داشتن تجربه شکست زندگی‌های قبلی، وارد زندگی دیگری شوند که خیلی زود به قیمت جان یکی از بچه‌ها تمام شود. تا این جای کار دختربچه‌ای بی‌گناه قربانی شده‌است و مادرخوانده‌اش هم بی‌تردید قربانی دیگری است که حالا در زندان است و دختربچه ۱۲ ساله‌اش هم قربانی دیگری است که باید تا پایان زندگی‌اش رنج‌هایی را که در دو زندگی پرآشوب تحمل کرده به دوش بکشد و همه اینها به خاطر انتخاب‌های نادرستی رقم خورد که در پس هر کدام از آنها چرایی‌های بسیاری وجود دارد.

زندگی تاریک آنیلا

آنیلا ۹ ساله، دختربچه اهل سنندج هم یکی از قربانیان همین زندگی‌های شکست خورده‌است. چند روز قبل وقتی عکس صورت کبود شده او در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شد، تحقیقات برای چرایی وقوع حادثه به جریان افتاد. بررسی‌های بعد که با دخالت اورژانس اجتماعی همراه بود، نشان داد آنیلا قربانی یک ازدواج شکست خورده‌است. سرپرستی او و برادر ۱۵ ساله‌اش بعد از جدایی والدینشان به عهده پدرشان بود که پدر با زن دیگری آشنا می‌شود و با او ازدواج می‌کند. نامادری، اما رابطه خوبی با آنیلا ندارد و در حالی که خودش دوقلو باردار می‌شود، آنیلا را مورد ضرب و جرح قرار می‌دهد. وقتی ماجرا به رسانه‌ها راه پیدا می‌کند، پدر آنیلا همسر باردارش را کتک می‌زند و از خانه بیرون می‌کند. در حال حاضر نامادری برای وضع حمل در بیمارستان بستری است و احتمال دارد بهزیستی سرپرستی آنیلا را عهده‌دار شود.

آینده تاریک

آنیلا، برادر ۱۵ ساله‌اش، خواهر یا برادران دوقلوی ناتنی‌اش با چه سرنوشتی در جهانی که والدینشان آنها را از میان فقر و خشونت به ثمر رسانده‌اند، مواجه خواهند شد. روشن است رفتار کودکان زیادی مثل حلما و آنیلا در خشونت‌های خانگی سرکوب می‌شود و سازوکار درستی برای حمایت از آنها وجود ندارد. روشن است در چنین وضعیتی اختلال‌های رفتاری یا روانی در کودک شکل می‌گیرد و در وجود او رشد می‌کند.

بررسی ریشه خشونت

دکتر فاطمه بدرزاده، روانشناس و استاد دانشگاه درباره ریشه بروز این خشونت می‌گوید: «والدی که نسبت به فرزند همسرش مرتکب خشونت می‌شود، دچار یکسری اختلالات است که آن را به این شیوه بروز داده است. روشن است هیچ حیوان اهلی یا وحشی نسبت به بچه همنوع خودش مرتکب چنین خشونتی نمی‌شود که بخواهد آن را از بین ببرد. فقط انسان است که دست به چنین خشونتی می‌زند که این موضوع نشئت‌گرفته از اختلالات شخصیتی دوران کودکی است که شدت آن در در افراد متفاوت است. نامادری حلما گفته است که طفل را به دلیل فحاشی به قتل رسانده‌است. سؤال این است که آیا هر فردی را که فحاشی کرد باید به قتل برساند؟ روشن است این موضوع دارای ریشه‌هایی است که باید به آن پرداخته شود، بنابراین ابتدا باید آسیب‌هایی که این والدین به آن مبتلا هستند، بررسی شود. هر چند درمان اختلالات شخصیتی ممکن است به سال‌های زیادی نیاز داشته باشد.»

ریشه در دوران کودکی

این روانشناس با اشاره به وضعیت یکی از مراجعان خود ادامه می‌دهد: «زوجی به من مراجعه کرده‌بودند که مرد، همسرش را به شدت کتک زده‌بود. علت را که سؤال کردم گفت که همسرش به پدر او فحاشی کرده‌است. پرسیدم آیا هر کسی به پدر شما فحاشی کرد، باید او را کتک بزنید؟ این امر نشان می‌دهد الگویی از کودکی در فرد شکل گرفته است و این فرد هم شاهد ماجرا بوده‌است و آن الگو را در زندگی خود پیاده می‌کند. اگر وضعیت نامادری حلما بررسی شود، این احتمال وجود دارد که در کودکی مورد چنین آزارهایی قرار گرفته باشد و در زندگی مشترک خود آن را پیاده کرده‌است. روشن است کودکانی که مورد خشونت قرار می‌گیرند، هیچ گناهی ندارند، اما دچار آسیب می‌شوند. آنها در روابط والدینی زندگی می‌کنند، که این والدین بیمار هستند. البته این موضوع فقط شامل بچه‌های طلاق نیست و چه بسا بسیاری از والدین نسبت به فرزندان خودشان هم دچار خشونت می‌شوند و زمانی که ریشه این خشونت را بررسی می‌کنیم، متوجه می‌شویم که والد در کودکی مورد خشونت قرار گرفته و همان الگو را در زندگی خود پیاده کرده‌است، از همین رو بروز چنین خشونت‌هایی ریشه در کودکی مرتکبان دارد که این افراد باید از سوی سازمان‌های بهزیستی یا بهداشت سلامت روان تحت درمان قرار بگیرند تا کودکان آسیب کمتری ببینند و زندگی بعدی آنها هم بهتر شود.»

دکتر بدرزاده با اشاره به وضعیت یکی دیگر از مراجعان خود می‌گوید: «یکی از مراجعان من دختربچه‌اش را کتک می‌زد. بعد از چند جلسه مشاوره با گریه گفت که دوران کودکی‌اش شاهد بوده‌است که پدرش به شدت مادرش را کتک می‌زد و او و خواهر و برادرانش عاجزانه گریه و التماس می‌کردند او را کتک نزند. این مراجع با گریه به من گفت حالا متوجه شده‌است خشونتی که علیه فرزندش به کار برده‌بود، ریشه در خشونتی داشت که در خانه شاهد آن بوده و اینگونه خشونت در آن خانواده رواج پیدا کرده‌است، بنابراین بروز خشونت در خانواده‌هایی که از لحاظ فرهنگی یا مادی ضعیف هستند و از تحصیلات و آگاهی لازم برخوردار نیستند، شدت بیشتری دارد. موضوع دیگر تعداد اعضای خانواده است، چراکه روانشناسی جنسیت به ما می‌گوید پدران دهه‌های ۴۰ و ۵۰، بین فرزندان دختر وپسر خیلی فرق می‌گذاشتند. این پسر بود که حق داشت به دانشگاه برود و ادامه تحصیل دهد، از خانه بیرون برود و مواردی از این دست که دختر هیچ کدام از این حقوق را نداشت و خروجی آن نفرت است که این موضوع در بسیاری از رفتارها بروز دارد.»

مداخلات حقیقی نه شعاری

این استاد دانشگاه درباره مداخلات حقیقی هنگام بروز خشونت‌های خانگی می‌گوید: «برخلاف کشور ما، در کشورهای پیشرفته وقتی خشونت خانگی رقم می‌خورد، ارگان‌هایی که مسئولیت دارند وارد می‌شوند و از فرد آسیب‌دیده حمایت می‌کنند و حمایت هم به این شیوه است که افراد به صورت جداگانه و البته رایگان تحت درمان قرار می‌گیرند، اما ما در کشورمان چنین وضعیتی را نداریم. در این‌جا، نوجوان بزهکار برای مدتی در کانون اصلاح و تربیت تحت‌نظر قرار می‌گیرد و دوباره به جامعه برمی‌گردد. پرسش این است که آیا این نوجوان درمان شده‌است؟ البته بماند که این خشونت در تمام نقاط دنیا در حال افزایش است. موضوع دیگر در مورد مادرانی است که هدف آنها تولید مثل است و هیچ آگاهی از روابط بین مادر و فرزند ندارند. در چنین وضعیتی مراکز بهداشتی ما باید جلساتی را تحت عنوان آگاهی بخشیدن برای والدین اجرا کنند. در هنگام بلوغ بچه‌ها، خانواده‌ها باید تحت آموزش قرار گیرند، اما وقتی هیچ کدام از این خدمات انجام نمی‌شود، خروجی آن وضعیتی است که شاهد آن هستیم. در حال حاضر مراکز بهداشت در همه شهرها و روستاها برقرار است در حد واکسن زدن عمل می‌کنند، یعنی که حداقل امکانات را ارائه می‌دهند و خدمات روانشناسی آنها در حد صفر است.»

بی‌توجهی آموزش و پرورش

وی درباره نقش حمایتی مدارس از کودکان آسیب دیده در خشونت‌های خانگی می‌گوید: «اساساً در مدارس ما به موضوع مشاوره توجه نمی‌شود، چراکه مدارس ابتدایی اصلاً مشاور ندارد و اگر کسی خواست کمک کند، محض رضای خدا مداخله می‌کند و در پایه‌های بعد فقط یک مشاور دارد. این موضوع در حالی که است آموزش و پرورش باید از افراد خبره در این زمینه استفاده کند، اما وقتی اعلام می‌شود این سازمان برای پرداخت حقوق معلم‌ها با مشکل مواجه است، روشن است این موضوع در اولویت آن قرار ندارد.»

تأثیر خشونت روی زندگی کودکان

دکتر بدرزاده درباره تأثیر خشونت بر این کودکان می‌گوید: «دوران بلوغ این دسته از کودکان با آسیب‌های زیادی همراه است، از جمله اینکه دچار بلوغ زودرس می‌شوند. این دسته از کودکان در شاخص‌هایی که برای بزهکاری نوجوانان تعریف می‌کنیم به سرعت به این آسیب دچار می‌شوند، گرایش به مصرف سیگار و مواد مخدر در سنین پایین اتفاق می‌افتد. روابط جنسی در این دسته از کودکان در سن پایین صورت می‌گیرد. این دسته از کودکان آسیب‌دیده عمدتاً برای تشکیل زندگی افراد مشابه خود را انتخاب می‌کنند یا بعضاً، چون در نوجوانی دچار روابط جنسی نامشروع بوده‌اند، قائل به «باید»‌ی هستند که ازدواج باید شکل بگیرد، از همین‌رو زندگی آنها هم پرتلاطم است و خروجی آن مواردی است که در جامعه شاهد آن هستیم.»

سازوکار پیشگیری

این روانشناس با اشاره به افزایش نرخ طلاق در جامعه برای پیشگیری از بروز آسیب‌های بیشتر بر آگاهی بخشی عمومی برای پیشگیری از آسیب تأکید دارد و می‌گوید: اولین راه این است که زوج‌ها از این عدم آگاهی خارج شوند. به جرئت می‌توانم اعلام کنم تا ۸۰ درصد افراد در این‌باره آگاهی ندارند. من شاهد هستم وقتی به مراجعان زبان ارتباط آموزش می‌دهیم که حداقل موارد را در زندگی رعایت کنند، در جلسه دوم از کوتاهی‌های خود در همه زمینه‌ها گریه می‌کنند، از همین‌رو اگر افراد در همه مراحل زندگی از تولد نوزاد تا دوران کودکی، نوجوانی، جوانی و بعد از آن تحت آموزش قرار گیرند، روشن است که خشونت کمتر می‌شود. آگاهی که توام با سواد رابطه و کنترل خشم باشد، چراکه خشم هیجانی است که به صورت بالقوه در تمام افراد وجود دارد. خشم هیجانی، مثل غم و خنده است که خداوند در وجود انسان قرار داده‌است که باید دید چه اتفاقی رقم می‌خورد که خشم یک فرد در برخورد با یک رویداد مرتکب خشونت می‌شود، اما فرد دیگر مقابل همان رویداد خشم خود را کنترل می‌کند. بررسی این موضوع ما را به یک چارچوب می‌رساند که در بررسی ریشه‌های آن باید دید چه اتفاقی در کودکی وی افتاده‌است که دست به چنین خشونتی می‌زند. آیا این در حوزه وراثت است، ژنتیک یا چارچوب‌های اجتماعی است که باید بررسی شود. همین طور ما شاهد هستیم افرادی که در محیط‌های خشن و ضعیف زندگی می‌کنند، میزان خشونت‌ها و درگیری‌ها را تقلید می‌کنند. نوعی یادگیری محیطی وجود دارد که در آن محیط‌ها میزان خشونت و جدال خیلی بالا خواهد بود. پس برای اینکه خشونت در کودکان به صورت جامع بررسی شود سه عامل زیستی، همان بحث هورمون و عملکرد بدن، اجتماعی، بحث محل زندگی، یادگیری مشاهده‌ای از کودکی و شناختی ذهن را داریم که چه کنش و واکنش‌هایی اتفاقی می‌افتد که عمل خشم را انتخاب می‌کند.

منبع: روزنامه جوان

منبع خبر