- 2025-10-19
- 2 بازدید
- 0 دیدگاه
- سلامت
افزایش موارد ابتلای زنان زیر 40 سال به سزطان سینه
به گزارش سلامت نیوز به نقل از شرق، زنان ایرانی دیر متوجه ابتلای به سرطان پستان میشوند؛ اغلب در مرحله دوم بیماری، زمانی که توده سرطانی بیش از دو سانتیمتر است، یعنی اندازه یک گردو. معاینات ماهانه و سالانهشان را پشت گوش میاندازند، ماموگرافی بعد از ۴۰سالگی در اولویتشان نیست و این ناآگاهی منجر شده موارد ابتلا افزایش پیدا کند. زنان جوان بیشتری مبتلا به سرطان پستان میشوند؛ قبلا اگر مراجعهکنندهها بالای ۵۰ سال بودند، حالا سنشان کمتر شده است. آمار دقیقی در دست نیست، اما آمارهای جهانی از ابتلای ۱۵هزارو ۷۰۰ مورد جدید در سال ۲۰۲۳ در ایران حکایت دارد.
پیشبینی برای سال ۲۰۳۵، ۲۶ هزار مورد و سال ۲۰۵۰، ۳۵ هزار مورد است. از آخرین باری که اداره سرطان پستان وزارت بهداشت کتاب مفصلی درباره شیوع سرطان در کشور منتشر کرد، سالها میگذرد؛ تا جایی که استنادها به آمار ابتلا در ایران براساس برآوردهای مؤسسهها و سازمانهای جهانی است نه داخلی. به همه اینها محدودیت اطلاعرسانی را هم باید اضافه کرد.
نام عضو درگیر سرطان، مهمترین محدودیت است؛ تلاش میشود بهجای سرطان پستان از سرطان سینه استفاده شود. در مصاحبهها و اطلاعرسانیها از نامبردن اسم علمی عضو خودداری میکنند؛ حتی گاهی از سرطان بانوان بهجای سرطان پستان استفاده میشود و این شروع ماجراست. صداوسیما اطلاعرسانی دقیق و شفافی در این زمینه ندارد. اطلاعرسانی گسترده نیست و حتی به گفته آسیه الفتبخش، معاون پژوهش پژوهشگاه سرطان معتمد جهاد دانشگاهی و از باسابقهترینها در جراحی سرطان پستان، گاهی برای نصب بنرهای اطلاعرسانی محدودیت دارند و ناچارند از سرطان بانوان بهجای سرطان پستان استفاده کنند؛ درحالیکه سرطان سینه یک ارگان است و سرطان پستان ارگان دیگر و سرطان بانوان مجموعهای از سرطانهای مربوط به زنان را شامل میشود.
مجموعه این عوامل در کنار پشت گوش انداختن معاینات و بیتوجهی به غربالگریها در نبود غربالگریهای رایگان سالانه، دلیل افزایش روند مراجعه زنان جوان برای درمان شده است؛ زنانی که دیگر وارد مرحله جدی درمان شدهاند و مرحله اول را رد کردهاند. دغدغه اصلی دکتر الفتبخش، اطلاعرسانی درباره سرطان پستان است. بیش از ۲۴ سال است در این حوزه فعالیت میکند. او کارش را در این حوزه از سال ۸۰ آغاز کرد و هفت سال بعد وارد کار پژوهشی شد.
او متخصص جراحی عمومی است. تخصص اصلیاش هم پستان و دیگر سرطانهاست. او در ماه اکتبر، ماه جهانی اطلاعرسانی درباره سرطان پستان، توضیحات مفصلی درباره وضعیت شیوع این بیماری در زنان ایرانی، پیشگیری و درمان آن میدهد.
درحالحاضر چه وضعیتی از ابتلا به سرطان پستان در کشور داریم؟ البته خیلی از افراد از جمله مسئولان حوزه سلامت بهجای سرطان پستان، از واژه سرطان سینه استفاده میکنند. درحالیکه این سرطان در مردان هم دیده میشود و به همین نام «پستان» شناخته میشود، درست است؟
بله، در مردان هم سرطان پستان گفته میشود. اگر میخواهیم علمی صحبت کنیم، بهتر است هر ارگانی را با اسم علمی آن به کار ببریم. سرطان سینه و پستان با یکدیگر متفاوت هستند. ما در قفسه سینه ریه را داریم و وقتی گفته میشود سرطان سینه، ما را به سمت سرطان ریه میبرد. حتی ترجمه این واژه به فارسی میشود سرطان پستان، نه سرطان سینه. اما به هر حال به دلیل نگاه فرهنگی که در جامعه وجود دارد، اغلب از واژه سینه بهجای پستان استفاده میشود.
درباره سؤال اولی که پرسیدم، آیا ما آمار دقیق و بهروزشدهای از ابتلا به سرطان پستان در کشور داریم؟
اول ببینیم در دنیا چه وضعیتی داریم، بعد برویم سراغ ابتلا به این بیماری در کشور. چون ما همواره میشنویم که در ایران با سونامی سرطان پستان مواجهیم. حتی شنیده میشود که به جایی خواهیم رسید که از هر دو نفر در دنیا، یک نفر مبتلا به سرطان پستان میشوند. آنچه میتوان گفت، این است که ابتلا به سرطان در دنیا رو به افزایش است و ایران هم از این قاعده مستثنا نیست اما ما نمیتوانیم بگوییم که بروز سرطان در ایران در مقایسه با کشورهای دیگر خیلی زیاد است. درحالحاضر کشورهایی که بالاترین شیوع سرطان پستان را دارند، کشورهای اروپایی و ایالات متحده آمریکاست. حتی وقتی به آخرین آمارهای گلوبالکنسر یا آمارهای جهانی ابتلا به سرطان نگاه میکنیم که مربوط به سال ۲۰۲۳ است، باز هم این را نشان میدهد. البته این آمارها با فاصله دو سال منتشر میشود. با استناد به همین آمارهای جهانی، اگر در ایران از هر صد هزار زن، ۳۵ زن مبتلا به سرطان پستان میشوند، این آمار در فرانسه صد نفر در صد هزار نفر است؛ یعنی میزان ابتلا در فرانسه سه برابر ماست. یا در آمریکا میزان ابتلا ۹۵ نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر است. در کشورهای اطرافمان مثلا در پاکستان آمار ابتلا ۳۴ در صد هزار نفر و در ارمنستان ۳۹ است. درباره افغانستان این عدد ۲۹ است اما نمیتوان استنادی روی آن داشت چون دقیق نیست، به این دلیل که ممکن است بسیاری از زنان در این کشور تحت تأثیر مسائل فرهنگی برای تشخیص و درمان مراجعه نکنند. البته به طور کلی میزان بروز سرطان پستان در کشورهای آسیای میانه بسیار کمتر از کشورهای اروپایی و آمریکایی است اما روند رو به افزایشی نشان میدهد که در بعضی کشورها این شیب کندتر و در برخی تندتر است.
میزان ابتلا به سرطان پستان به صورت سالانه چقدر است؟
در ایران براساس آمار سال گذشته، ۱۵هزارو ۷۰۰ مورد ابتلای جدید داشتیم. میتوان آمار داد که از هر صد هزار نفر چند نفر مبتلا میشوند.
آمار سال ۱۴۰۲ چقدر بود؟
این آمار را دقیق نداریم. آخرین آمار ابتلای به این سرطان مربوط به سال ۲۰۲۳ است، یعنی حدود دو سال پیش. اما آمارهای پیشبینیشده نشان میدهد که برای سال ۲۰۳۵ این عدد به ۲۶ هزار مورد جدید در سال و سال ۲۰۵۰ به ۳۵ هزار مورد زنده، میرسد؛ بنابراین شاهدیم که روند رو به افزایش است. اینها پیشبینیهای سازمان بهداشت جهانی است. اما خودمان آمار دقیقی در کشور نداریم.
مشخص است که به صورت سالانه چند نفر به این آمارها اضافه میشوند؟ و آیا موارد ابتلا با کاهش سن مبتلایان همراه است؟
سالانه حدود دو هزار نفر اضافه میشوند. اما موارد ابتلای جدید آنطور که بررسیها نشان میدهد، با کاهش سن همراه نیست. میانگین سنی در کشورهای مختلف، متفاوت است. در کشورهای غربی یعنی اروپا و آمریکا میانگین سنی ۵۰ تا ۶۰ سال است. در کشور ما این عدد ۴۰ تا ۵۰ سال است. دلیل آن هم این است که ما یک دهه از این کشورها جوانتریم.
از این ۱۵هزارو ۷۰۰ مورد ابتلایی که به آن اشاره کردید، مشخص است که چه تعداد جانشان را از دست میدهند؟
این آمار ۱۵هزارو ۷۰۰ نفر، سالانه و مربوط به ابتلای جدید هستند اما میزان مرگومیر هفت هزار مورد است که میتواند مربوط به ابتلای سالهای قبل باشد؛ یعنی کسانی که قبلا مبتلا شدهاند، در یک سال جانشان را از دست بدهند.
میانگین سنی ابتلا به سرطان پستان در ایران چقدر است؟
حدود ۴۶ تا ۴۷ سال است؛ یعنی ۵۰ درصد افراد در این سن به سرطان پستان مبتلا میشوند. الان تعداد بیماران زیر ۴۰ سال ما در مقایسه با قبل خیلی زیاد شدهاند. البته در سن بالای ۶۵ سال هم داریم. اما همانطور که گفتم، جوانی جمعیت روی این آمار تأثیر گذاشته است. نمیتوان گفت که در ایران بیشتر جوانها مبتلا به سرطان پستان میشوند؛ چون آمار دقیقی وجود ندارد اما آنچه دیده میشود، این است که میانگین سنی کمی در حال افزایش است اما همچنان موارد جدیدی در جوانان میبینیم.
الگوی ابتلا به این نوع سرطان در ایران با دیگر کشورها متفاوت است؟
ما شبیه کشورهای همسایهمان مثل ترکیه، عراق و عربستان هستیم. نمیتوان گفت که تفاوتهای زیادی با این کشورها داریم. درحالحاضر میزان ابتلا در کشورهای مانند عربستان ۲۵ در هر صد هزار نفر است، در کویت این عدد ۴۹ است و در پاکستان ۳۴. بنابراین در این قسمت از آسیا، میزان ابتلا همینقدر است که نسبت به اروپا، عدد کمتری را نشان میدهد.
شما نزدیک به ۲۴ سال است که در این حوزه فعالیت میکنید. با توجه به نبود آمارهای دقیق داخلی، براساس مشاهدات و تجربیات خود، چه روندی را درباره ابتلا به سرطان پستان شاهد هستید؟
از نظر میزان ابتلا که باید بگویم ما شاهدیم میزان بروز، هر سال افزایش پیدا میکند. همانطور که گفتم، نموداری داریم که شیبش رو به افزایش است. از سوی دیگر موارد ابتلا در دوره جوانی را هم زیاد میبینیم. در ابتدای کارم، مراجعهکننده زیر ۵۰ سال خیلی زیاد نداشتیم اما الان نسبت به قبل زیاد شدهاند؛ یعنی بیماران جوانتر شدهاند. البته این را هم باید بگویم که ما در پایتخت زندگی میکنیم و مرکز ما هم ریفرال یا ارجاعی است، بنابراین بیمار مبتلا به سرطان پستان به ما مراجعه میکند. قطعا اگر کلی در نظر بگیریم، مثلا در استانهای دیگر یا دورافتاده شاید آمار ابتلا به سرطان در افراد جوانش کمتر باشد. اما به هر حال در جمعیت جوان موارد ابتلا بیشتر از قبل دیده میشود. چون آمار دقیقی نداریم، بنابراین نمیتوانیم دقیق هم دراینباره اظهارنظر کنیم. ولی شاید نسبت به خیلی از کشورها، میزان ابتلا به سرطان پستان جوانان ما، بیشتر به نظر برسد.
جوان یعنی در چه سنینی؟
زیر ۴۵ و ۴۰ سال که بهتازگی موارد مراجعهشان با این سرطان بیشتر شده است. البته بررسیها نشان میدهد که بیشترین علت ابتلا ژنتیکی است، اما باید مطالعه شود که آیا در جمعیت جوان ما اختلالات ژنتیکی رخ داده است یا این اختلالات بیشتر شدهاند. الان آماری در این زمینه نداریم. مثلا کشوری مانند ترکیه اعلام کند که جمعیت زیر ۴۰ سالش چقدر درگیر شده یا مثلا عراق این آمار را اعلام کند. متأسفانه ثبت سرطان در کشور مشکل دارد اما دادههای موجود حکایت از افزایش ابتلا در این گروه سنی است.
قبلا گفته میشد که حدود ۱۵ درصد از ابتلا به سرطان پستان ارثی است. آیا این عدد تغییری کرده است؟ و اینکه ابتلا به سرطانهای همگروه در یکی از اعضای خانواده میتواند ریسک ابتلا به سرطان پستان را بالا ببرد؟ مثلا معادل سرطان پستان در مردان سرطان پروستات باشد که بگوییم ژن تأثیرگذار بوده است؟
بله، نقش ارث ۱۵ درصد است. یعنی چه؟ یعنی فرد یک ژنی را به ارث میبرد که او را مستعد ابتلا به سرطان میکند. مثلا اگر فردی ژن سرطان داشته باشد، حدود ۸۰ درصد در طول زندگیاش ممکن است مبتلا به سرطان شود. مهمترین این ژنها BRCA1 و BRCA2 هستند. ممکن است به این افراد درمانهای پیشگیرانه توصیه شود. مثلا پیشنهاد شود که تخمدانها را دربیاورند یا اقدامات درمانی دیگر.
به چه کسانی توصیه میشود تست ژنتیک انجام دهند؟
ما زمانی به مراجعهکننده میگوییم مشاوره ژنتیک انجام دهند که یک نفر در خانواده زیر ۵۰ سال یا دو نفر بالای ۵۰ سال مبتلا به سرطان پستان باشد. فرد مبتلا باید فامیل درجه یک باشد یا اینکه یک نفر در خانواده مبتلا به سرطان تخمدان شده باشد. بخش زیادی از سرطان تخمدان هم ارثی است، بنابراین اگر یک زن مراجعه کند و بگوید که خواهرم سرطان پستان دارد، ما به او توصیه میکنیم به مشاور ژنتیک مراجعه کند. اگر تست ژنتیک مثبت شد، درمانهای پیشگیرانه توصیه میشود و اگر منفی بود، از آنها میخواهیم که در فواصل نزدیک پیگیریهای درمانی داشته باشند. البته گاهی هم ما نوعی از سرطان پستان را داریم که به آن فامیلی میگوییم؛ یعنی مادر و خواهر فردی مبتلا به سرطان پستان شدهاند اما ژن فرد مثبت نشده است.
به این افراد، هایریسک گفته میشود.
بله. ریسک ابتلا در این افراد بالاست اما نه مانند گروه قبلی که ژن آن را دارند. اینها ریسک متوسطی دارند. ما به این افراد توصیه میکنیم که معاینات یا به اصطلاح غربالگریهایشان را در فواصل نزدیک انجام دهند. البته گاهی هم پیش میآید که فرد با همان ریسک متوسط هم به سرطان پستان مبتلا میشود و شانس ابتلا در این افراد بیشتر از مردم عادی باشد. یا افرادی که تودههای خوشخیم دارند اما سلولهای این تودهها، بدشکل شدهاند. این افراد هم ریسک متوسطی نسبت به افراد عادی دارند و جزء فاکتورهای خطرناک به شمار میرود. البته زمانی که یک مرد در خانواده مبتلا به سرطان پستان بوده، ریسک ابتلا را در زنان آن خانواده بالا میبرد. اگر دو نفر از اعضای خانواده مبتلا باشند، یا کسانی که در خانواده سابقه ابتلا به سرطان تخمدان، پروستات یا پانکراس دارند، خطر ابتلا را برای اعضای درجه یک بالا میبرند؛ درجه یک یعنی پدر، مادر، خواهر و برادر. اگر فامیل درجه دو یعنی دایی، خاله، عمو و عمه مبتلا به این سرطانها هستند، باز هم ریسک ابتلا را بالا میبرد و اعضای خانواده باید مشاوره ژنتیک شوند.
البته اینکه از هر دو سمت پدر و مادر سابقه ابتلا به سرطان داشته باشند، ریسک ابتلا را تشدید نمیکند.
شما صحبت از مشاوره ژنتیکی و اقدامات پیشگیرانه کردید. پیشگیرانه یعنی انجام ماموگرافی و سونوگرافی؟ این اقدامات از چه سنی باید شروع شود و اساسا غربالگری سرطان پستان معمولا با چه روشی انجام میشود؟
روش ارجح ما برای غربالگری، ماموگرافی است، اما برای زنان بالای ۴۰ سال. یعنی ما به زنان بعد از ۴۰سالگی توصیه میکنیم حتی اگر ریسک ابتلا ندارند، باید سالانه ماموگرافی انجام دهند. البته گاهی ما به افراد زیر ۴۰ سال هم ممکن است تجویز ماموگرافی بدهیم، بهویژه برای افرادی که مثلا خواهرشان مبتلا به سرطان پستان بوده. گروه دیگری هستند که مثلا به دلیل ابتلا به بیماری لنفوم به قفسهسینهشان اشعه تابیده شده؛ این افراد هم در معرض خطرند و باید زودتر از موعد غربالگری را شروع کنند. هرچند درباره این موضوع هم در فضای مجازی اخبار نادرستی منتشر میشود که ماموگرافی را زیر سؤال میبرد. مثلا میگویند در کشورهای پیشرفته، ماموگرافی را هر دو سال یک بار یا سه سال یک بار توصیه میکنند. یا در کشور سوئیس این روش منسوخ شده و یک اقدام جنایتکارانه در پزشکی است. در حالی که این اطلاعات اشتباه است. ما بر اساس آخرین پروتکلهای بینالمللی عمل میکنیم. اشعه آن هم به اندازه دو بار سفر هوایی است، نه بیشتر. بنابراین اگر فاصله زمانی آن که یک سال است رعایت شود، نهتنها خطرزا نیست، بلکه فایده هم دارد؛ فایده آن تشخیص زودرس سرطان پستان است. البته باید گفت روش غربالگری کشورها با هم متفاوت است. در این کشورهای پیشرفته غربالگری سیستماتیک است. یعنی دولت فراخوان میدهد و از زنان میخواهد غربالگری از نوع ماموگرافی انجام دهند، هزینه آن را هم بر عهده میگیرد. اساسا روش غربالگری بستگی به بودجه کشورها دارد. شاید یک کشوری بگوید که با توجه به بودجهاش، دو سال یک بار میتواند غربالگری از طریق ماموگرافی انجام دهد. مثلا در آمریکا هر سال غربالگری سرطان پستان انجام میشود. اما سؤال این است که آیا در کشور ما غربالگری سیستماتیک با روش غربالگری وجود دارد؟ خیر. باز هم دولت بر اساس سیاستها و بودجهاش تصمیم میگیرد که از روش دیگری استفاده کند و آن هم غربالگری فرصتطلبانه است. یعنی زنی به پزشک زنان مراجعه میکند و آنجا به او پیشنهاد غربالگری داده میشود. در این روش، مراجعهکننده هزینه غربالگری را به عهده میگیرد.
آیا در کشور ما تشخیص ابتلا به سرطان به دلیل انجامندادن غربالگریها و ناآگاهی دیرهنگام صورت میگیرد؟
به طور کلی سرطانها مراحلی دارند که مرحله صفر، ابتداییترین آن است که بیماری تشخیص داده میشود و مرحله چهارم که سایر ارگانها را درگیر میکند. اگر فرد در مرحله صفر تشخیص داده شود، درمانش قطعی است. اما وقتی که چیزی در پستانش احساس کرده که زیر یک سانتیمتر باشد، یعنی به اندازه یک فندق، او در استیج یک قرار گرفته است، اگر آنچه احساس کرده به اندازه یک گردو باشد، یعنی بالای دو سانتیمتر، یعنی فرد در استیج دو قرار گرفته است. در علم پزشکی قرارگرفتن در استیج یک، با بقای حدود پنجساله و ۹۷ درصد قرار میگیرد اما تشخیص در استیج صفر بقای پنجساله ۱۰۰ درصد دارد. در ایران متأسفانه سرطان پستان اغلب در استیج دو تشخیص داده میشود که تا حدود زیادی به دلیل ناآگاهی و بیتوجهی بیمار و همچنین انجامندادن غربالگری است.
چقدر برای انجام غربالگری اطلاعرسانی و آگاهیدهی صورت میگیرد؟
همین که تشخیص سرطان پستان در استیج دو صورت میگیرد، نتیجه اطلاعرسانیهاست. قبلا اغلب در استیج سه تشخیص داده میشد که بررسیها نشان میدهد که یک مقدار سیر نزولی گرفتهایم. البته اگر کل کشور را در نظر بگیریم، در مناطق محروم زنان اطلاعات کافی در این زمینه ندارند و از نظر فرهنگی هم برای مراجعه خجالت میکشند. در این مناطق آنقدر دیر مراجعه میکنند که تشخیص در استیجهای سه و چهار اتفاق میافتد. حتی برای این گروه از افراد، غربالگری فرصتطلبانه صورت نمیگیرد. باید به زنان این مناطق آموزش داده شود که سرطان پستان چه علائمی دارد و برای مراجعه خجالت نکشند. حتی در برخی از این مناطق وقتی متوجه ابتلایشان میشوند فکر میکنند دیگر پایان راه است و خواهند مرد. یا حتی برای درمان به سمت درمانهای سنتی میروند.
اطلاعرسانیای که صورت میگیرد تأثیرگذار هم بوده است؟
من اطلاعرسانیها را کافی نمیبینم. مثلا در رسانه ملی در این زمینه اطلاعرسانی زیادی نمیبینم. شاید فقط در همین ماه اکتبر که ماه اطلاعرسانی درباره سرطان پستان است درباره آن بیشتر میشنویم.
به نظرتان مسئله فرهنگی است؟ بهویژه که سرطان پستان یک سرطان اغلب زنانه است و حتی ترجیح میدهند بگویند سرطان سینه تا سرطان پستان.
بله. به هر حال گاهی ما در نصب بنرهای اطلاعرسانی هم با مشکل مواجهیم و بهجای سرطان پستان از سرطان بانوان استفاده میکنیم. به هر حال در اطلاعرسانی محدودیتهایی وجود دارد؛ به همین دلیل است که معتقدم اطلاعرسانی ضعیف است. همانطور که در رسانه ملی تابوی ناباروری شکسته شد و در تلویزیون بیشتر درباره آن صحبت میشود، باید تابوی سرطان پستان هم شکسته شود. برآورد من این است که ۷۰ درصد زنان حتی از خودآزمایی اطلاعی ندارند و در بهترین حالت در شهری مانند تهران، نزدیک به ۶۰ درصد زنان درباره غربالگری آگاهی داشتند اما فقط ۱۶ درصد از آنها برای این کار اقدام میکردند که نشان میدهد هم اطلاعرسانی مشکل دارد و هم اینکه افراد از نظر مالی توانایی مراجعه برای غربالگری را ندارند. البته بیشتر تشخیصهای ما از سوی خود زنان درگیر این ماجرا اتفاق میافتد. مثلا زن در حمام بوده که متوجه یک تودهای در سینهاش میشود. ۷۰ درصد زنان به این شکل به ما مراجعه میکنند. این مرحله یعنی استیج دو. وقتی علائم دیده میشود دیگر از مراحل اولیه گذشته است. قبل از رسیدن به این مرحله باید معاینات صورت گیرد. اینکه بافت پستان به چه شکل است و در معاینه بعدی چه تغییراتی داشته است. قدم بعدی غربالگری است. حالا آنچه همه این اقدامات را مهمتر میکند، سابقه فامیلی ابتلاست.
در مصاحبهای که با رئیس اداره سرطان وزارت بهداشت در دورههای قبل داشتم اعلام شد که ۷۰ درصد سرطانهای پستان دیر تشخیص داده میشود.
تشخیص دیرهنگام، یعنی قرارگرفتن در استیجهای سه و چهار. ما چندین سال است که از وزارت بهداشت آمار ابتلا به سرطان نداریم. این اتفاق هم از سال ۹۵ به بعد افتاد. آمارهایی که ما به آن استناد میکنیم، جهانی و بر اساس اطلاعات سازمانهای بینالمللی مثل گلوبال کن و سازمان بهداشت جهانی است که بخشی از آن بر اساس پیشبینیهاست. یعنی زمانی که ایران یا کشورهای دیگر آمار دقیق از ابتلا ندهند، آنها طبق منحنی که دارند، وضعیت را برآورد میکنند. مثلا میگویند ایران امسال فلان تعداد ابتلا داشته بنابراین برای چند سال آینده تعداد ابتلایش به فلان میزان خواهد رسید.
خاطرم است که قبلا این آمارها به صورت یک کتاب قطور به تفکیک استانها با جزئیات بسیار دقیق منتشر میشد. البته این موضوع مربوط به اواسط دهه ۹۰ است. دیگر این سالنامه آماری منتشر نمیشود؟
چندین سال است که اداره سرطان وزارت بهداشت آماری منتشر نکرده است. نمیدانم شاید خودشان این آمار را دارند اما منتشر نکردهاند. به هر حال ما آمار دقیقی نداریم که بگوییم میانگین استیج شناسایی بیماری چقدر است یا میانگین سایز تومور سرطانی چقدر است. آمار دقیق ندارم اما میتوانم بگویم مرحله تشخیص ابتلا کمی پایین آمده است. مثلا از استیج سه به استیج دو رسیده است. اما نکته اینجاست که در استانهای محروم، شاید ۷۰ تا ۸۰ درصد موارد شناساییشده مربوط به استیجهای سه و چهار است. استیج سه یعنی سایز توده بزرگ و حدودا پنج سانتیمتری است، غده لنف زیر بغل درگیر شده و استیج چهار به معنی متاستاز است؛ یعنی انتشار سرطان در بدن.
موارد ابتلا به تفکیک استانها مشخص است؟
آمار ثبت سرطان در برخی استانها کمتر است، مثل سیستانوبلوچستان. اما نکته این است که کمبودن آمارها به معنی کمتر مبتلاشدن نیست، بلکه اساسا افراد مراجعه نمیکنند که آمار ثبت شود. اما در کلانشهرها مردم بیشتر مراجعه میکنند، مثل تهران، کرمان، یزد و… طبیعتا موارد ثبت سرطان پستان در این استانها بیشتر هم است.
در این زمینه پژوهشگاه سرطان پستان کار تحقیقاتی انجام داده است؟
معمولا از نظر میزان بروز کشوری سرطان پستان، وزارت بهداشت مسئولیت جمعآوری این اطلاعات را از آزمایشگاهها دارد؛ بنابراین آمار کشوری را فقط وزارت بهداشت میتواند جمع و منتشر کند. اما اگر بخواهیم بگوییم که کدام استانها بشترین میزان ابتلا را دارند، مشکلی پیش میآید و آن هم شکل ثبت موارد ابتلا به سرطان است. با این حال استانهای تهران، اصفهان و مازندران موارد ابتلای بالاتر و استانهایی مانند سیستانوبلوچستان و خوزستان موارد کمتری از ابتلا ثبت کردهاند. البته یکی از عوامل کاهش ابتلا به سرطان پستان، شیردهی است و با توجه به بالابودن زادوولد در استانی مانند سیستانوبلوچستان ممکن است موارد ابتلا کمتر هم باشد.
یعنی نداشتن شیردهی میزان ابتلا را افزایش میدهد؟
شیردهی میتواند ریسک ابتلا به سرطان پستان را کاهش دهد. بارداری هم در این ماجرا نقش دارد و باردارنشدن ریسک ابتلا را افزایش میدهد. بارداری یا باردارنشدن در سنین بالای ۳۵ سال، میتواند از دلایل افزایش سرطان پستان باشد. به هر حال سبک زندگی تغییر کرده و به کشورهای غربی نزدیکتر شده است. منظور از سبک زندگی هم فقط بارداری و شیردهی نیست؛ عوامل هورمونی، نداشتن فعالیت و تغذیه را نیز شامل میشود.
آیا رسیک ابتلا در افرادی که باردار نشده یا شیردهی نداشتهاند بالاتر از کسانی است که در معرض آلودگی و اشعهها و… قرار دارند یا ژن ابتلا به سرطان را دارند؟
خیر. کسانی که ژن سرطان را در بدنشان دارند، چهار برابر افراد عادی به سرطان مبتلا میشوند. اما کسانی که بارداری ندارند، یکونیم برابر بیشتر مبتلا میشوند. سرطان یک بیماری چندعاملی است. ما نمیتوانیم تعیین کنیم افراد در چه سنی ازدواج کنند یا باردار شوند. اما میتوانیم از آنها بخواهیم که مراقب تغذیهشان باشند، فعالیت فیزیکی داشته باشند و… .
این مسائل مربوط به همه سرطانهاست یا مشخصا درباره سرطان پستان؟
ما درباره سرطان پستان صحبت میکنیم؛ سرطان پستان وابسته به هورمون استروژن است. این هورمون در بافت چربی ذخیره میشود و هرچقدر یک زن چربی بیشتری داشته باشد، بهویژه بعد از یائسگی، این استروژنها میتوانند فرد را در معرض ابتلا به سرطان پستان قرار دهند.
قبل از اینکه سراغ سؤال بعدی بروم، خود پژوهشگاه سرطان پستان آمارهای جداگانهای از وزارت بهداشت در زمینه میزان شیوع تهیه کرده است؟
بله ما واحد اپیدمیولوژی داریم، در حال حاضر اطلاعات مربوط به هفت هزارو 900 بیمار مبتلا به سرطان پستان که از سال ۷۵ به ما مراجعه کردهاند جمعآوری و تبدیل به یک بانک اطلاعاتی شده است. روی این آمارها میتوان مطالعات متدولوژیک انجام داد و ما هم در حال انجام هستیم، بهطوریکه مشخص شده میانگین استیج تشخیص این نوع سرطان، دو با ۸۵ درصد حفظ پستان است. میزان بقای بیمار مبتلا به سرطان پستان در کشور حدود ۷۵ درصد است اما در مرکز تخصصی مثل مرکز ما این میزان بقای پنجساله، حدود ۹۰ درصد است که نشان میدهد وقتی خدمات به صورت تخصصی ارائه میشود، میزان بقا را بالا میبرد. در استیج یک، میزان بقای ما ۹۵ تا ۹۷ درصد و در استیج دو، حدود ۹۳ درصد است؛ منظور افرادی است که بعد از بهبودی پنج سال عمر میکنند. ما در این مرکز همچنین توانستهایم از طریق هوش مصنوعی کمک دستیار رادیولوژیست باشیم، یعنی نرمافزارهایی تولید کنیم که بتوانند در تشخیص تصویر ماموگرافی به پاتولوژیستهای ما در تشخیص تومورها کمک کند.
سرطان پستان در پاسخ به درمان متفاوت از سایر انواع سرطانهاست؟
کلا سرطان پستان را اگر بتوان در مراحل اولیه تشخیص داد و درمان را کامل کرد، نتایج خوبی دارد. برخی سرطانها مانند معده کشندهتر است یا حتی سرطان تخمدان؛ چون این سرطانها اغلب دیر تشخیص داده میشوند. در مقایسه با این نوع سرطانها، سرطان پستان در درمان موفقتر است.
موفق با حفظ پستان؟
بله با حفظ پستان.
بالابودن بافت پستان میتواند تشخیص را سختتر کند؟ یعنی افراد با پستانهای بزرگتر دیرتر هم به پزشک مراجعه کنند؟
نه اینطور نیست. اما بهطورکلی در علم پزشکی گفته میشود که بافت پستان دِنس یا متراکم، کمی ریسک ابتلا به سرطان را بالا میبرد. اتفاقا کسانی که بافت پستان بزرگی دارند، اگر از چربی باشد، شانس ابتلایشان بیشتر از بقیه نیست در مقابل کسانی که بافت پستانشان فشرده و متراکم باشد، در معرض خطر بیشتری قرار دارند.
اولین چیزی که برای زنان پس از ابتلا به سرطان پستان نگرانکننده است، ازدستدادن پستانشان و تخلیه آن است. گاهی هم شنیده میشود به دلیل ترس از این اتفاق، برای معاینات دورهای اقدامی نمیکنند. ظاهر بدن و نگرانی ازدستدادن پستان، چقدر روی مراجعه زنان تأثیرگذار است؟
زنان باید این را بدانند که هرچقدر زودتر مراجعه کنند، شانس حفظ پستانشان بیشتر است. ۸۰ درصد پستان بیماران حفظ میشود. شاید برای ۲۰ درصدشان نمیتوان کاری انجام داد.
اخیرا در خبرها خواندیم که اگر زنان ۸۰ سال عمر کنند از هر چهار نفر، یکی مبتلا به سرطان پستان میشود. این آمارها از کجا آمده است؟
آمارها نشان میدهد که از هر ۱۰۰ هزار نفر در ایران، ۴۰ نفر مبتلا میشوند. هر طور حساب کنید از این آمار نمیتوان به این نتیجه رسید که از هر چهار زن یک نفر مبتلا میشود. حتی اینکه میگویند از هر هشت زن یک نفر مبتلا میشود مربوط به آمریکاست؛ میزان بروز سرطان در این کشور، سه برابر ایران است. بنابراین این آمار بههیچوجه متعلق به ایران نیست؛ حتی نمیتواند متعلق به کشورهای دیگر باشد.
در بحث درمان، مشکلی که اغلب بیماران دارند تهیه داروهای خارجی است. به دلیل تحریمها این داروها پیدا نمیشوند. برخی از پزشکان هم تأکید میکنند بیماران داروهای شیمیدرمانی خارجی استفاده کنند که تهیه آن هم از نظر قیمت و هم دسترسی بسیار سخت است. از طرف دیگر هم گفته میشود عوارض داروهای ایرانی زیاد است و بیماران را آزار میدهد. الان در چه وضعیتی از نظر دارویی قرار داریم و تحریمها چقدر شرایط را بحرانی کرده؟
در حال حاضر بسیاری از داروها در کشور تولید میشوند. همچنین خیلی از داروهایی که تا چند سال پیش باید مشابه خارجی آن را تهیه میکردند، هماکنون توسط شرکتهای دارویی تولید میشود و خیلی از اینها تحت پوشش بیمه قرار دارند. درباره عوارض هم من نفی نمیکنم که برخی از داروهای ایران عوارض بیشتری دارند اما به هر حال مشکل مردم را حل کردهاند. تهوع بیشتر یا اسهال و درد مفاصل شاید در داروی مشابه خارجی کمتر باشد و من این مسئله را رد نمیکنم، اما برای تهیه مشابه خارجی آن باید چندین برابر هزینه کرد و قطعا هم بیمه نیستند. اما اگر این داروها عارضه کشندهای داشته باشند حتما از بازار جمع میشوند.
اگر بخواهید به زنان توصیه کنید، از چه سنی برای معاینات دورهای باید اقدام کنند؟
برای انجام معاینههای دورهای ما اصلا به این موضوع توجه نمیکنیم که آن زن ازدواج کرده یا فرزندآوری داشته یا خیر. ما توصیه میکنیم که زنان حداقل در ۳۰سالگی یک بار به پزشک متخصص مراجعه کنند، اگر بیمار هیچ سابقه خانوادگی ابتلا ندارد، تا ۴۰سالگی هر دو، سه سال به متخصص زنان مراجعه کند. اما اگر سابقه خانوادگی دارند موضوعش متفاوت میشود. ممکن است براساس شدت شیوع در خانواده، لازم باشد بین شش ماه تا یک سال مراجعه شود. زنی که خواهر مبتلا به سرطان پستان دارد باید شش ماه یک بار معاینه شود. شاید یک بار هم برایش سونوگرافی تجویز شد و یک بار امآرآی. بعد از ۴۰سالگی هم اگر زنی هیچ فاکتور خطری نداشته باشد، باید سالانه برای معاینات و انجام ماموگرافی مراجعه کنند.
ارسال دیدگاه