مروری بر سکانس‌های خاطره‌انگیز مرتبط با مدرسه که نقشی تعیین کننده در درام فیلم داشتند به بهانه روز اول مهر | سه ، دو ، یک …. مدرسه

مرجان فاطمی | فرقی نمی‌کند چه سن‌وسالی داشته باشیم و چقدر از زمان مدرسه رفتن‌مان می‌گذرد. وقتی اسم اول مهر…

مرجان فاطمی | فرقی نمی‌کند چه سن‌وسالی داشته باشیم و چقدر از زمان مدرسه رفتن‌مان می‌گذرد. وقتی اسم اول مهر می‌آید هزارجور خاطره در ذهن‌مان می‌نشیند؛ خاطره‌هایی که لزوما خوب نیستند و حتی شاید بشود گفت که بخشی از آنها تلخ و دردناکند. بخش مهمی از خاطرات ما درباره مدرسه به فیلم‌های مهمی که در ذهن داریم برمی‌گردد؛ فیلم‌هایی که بعضی از آنها به‌صورت مستقیم در ارتباط با مدرسه‌اند و مدرسه محور اصلی شکل‌گرفتن درام در آنهاست و در بعضی دیگر با اینکه مدرسه محور اصلی نیست اما خاطره‌انگیز و به‌یادماندنی سکانس‌هایش پیرامون مدرسه شکل گرفته است. این سکانس‌های خاطره‌انگیز، در ذهن خیلی از ما باقی مانده است.

به گزارش فیلم‌نیوز، به بهانه روز اول مهر و بازگشایی مدارس، مروری داریم بر سکانس‌های به یادماندنی مرتبط با مدرسه در سینمای ایران.

خانه دوست کجاست | عباس کیارستمی | 1365

بررسی جذاب‌ترین سکانس‌های مرتبط با مدرسه در فیلم‌های مطرح ایرانی«خانه دوست کجاست؟» یکی از تاثیرگذارترین فیلم‌ها در ارتباط با مدرسه است.

ماجرا چه بود؟ پسر دانش‌آموزی در یک درگیری دفتر دوستش را به اشتباه برمی‌داشت و وقتی به خانه می‌رسید می‌فهمید دفتر او در کیفش جا مانده. آنهم در شرایطی که معلم دوستش را تهدید کرده بود که دیگر حق ننوشتن مشق‌هایش را ندارد. او به بهانه خرید نان از خانه خارج می‌شد و کل روستا را برای پیدا کردن خانه او می‌گشت.

اهمیت مدرسه در شکل‌گیری درام: گره اصلی داستان زمانی شکل می‌گرفت که پسربچه دانش‌آموز می‌دید به جای یک دفتر، دو دفتر به خانه برده و یکی از آنها متعلق به همکلاسی‌اش محمدرضا نعمت‌زاده است. او یاد تهدید معلم می‌افتاد و از ترس اینکه دوستش از مدرسه اخراج شود دنبال خانه‌اش می‌گشت. درواقع با اینکه بخش مهمی از داستان بیرن از فضای مدرسه روایت می‌شد اما ترس از مدرسه اهمیت زیادی در شکل‌گیری درام داشت.

سکانس اثرگذار: بعد از یک روز طولانی وقتی پسر نمی‌تواند محمدرضا نعمت‌زاده را پیدا کند، از ترس معلم می‌نشیند و مشق‌های او را هم می‌نویسد. وقتی معلم دفتر محمدرضا نعمت‌زاده را باز می‌کند تا باز هم او را بازخواست کند می‌بیند که مشق‌هایش را نوشته و اینجاست که همه همراه او نفس راحتی می‌کشند.

صبح روز بعد | کیومرث پوراحمد | 1371

بررسی جذاب‌ترین سکانس‌های مرتبط با مدرسه در فیلم‌های مطرح ایرانی«صبح روز بعد» یکی از بهترین قصه‌های مجموعه قصه‌های مجید است.

ماجرا چه بود؟ کیومرث پوراحمد بعد از ساخت قصه‌های مجید، سه داستان از این مجموعه را در قالب یک فیلم سینمایی سه‌اپیزودی به نام «صبح روز بعد» ساخت و اکران کرد. «اردوی مدرسه»، «تسبیح» و «امتحان» سه اپیزودی بودند که هرسه ارتباط مستقیمی با مدرسه داشتند. مهمترین آنها اما اپیزود «تسبیح» بود که هنوز هم از خاطرمان بیرون نرفته است.

اهمیت مدرسه در شکل‌گیری درام: «تسبیح» در ارتباط مستقیم با مدرسه و کلاس ریاضیات قرار داشت و بدون حضور مدرسه اصلا درام شکل نمی‌گرفت. مجید در جدول ضرب ضعیف بود و معلم او را مجبور می‌کرد هرطور شده جدول ضرب را حفظ کند و در این راه متوسط به خشونت هم می‌شد. معلم تسبیح سیاه رنگ دانه درشتی داشت که مقابل مجید می‌گرفت و هربار یکی از حاصل‌ضرب‌ها را اشتباه می‌گفت یک دانه می‌انداخت و آخرسر به تعداد دانه‌های تسبیح مجید را کتک می‌زد.

سکانس اثرگذار: یکی از جذاب‌ترین سکانس‌ها جایی بود که مجید برای اینکه ترسش از تسبیح معلم بریزد، تسبیحی مشابه آن می‌خرید و تمرین می‌کرد. وقتی معلم داشت دنبال تسبیح خودش می‌گشت مجید تسبیح را از جیبش درآورد و گفت آقا ما خودمان داریم. معلم چنان عصبانی می‌شد که بدترین نوع خشونت را در قبال مجید به کار برد. هم معلم و هم مجید به قدری قدرتمند و طبیعی این سکانس را بازی کردند که ما هم به عنوان مخاطب دردمان آمد. جدای از بحث سکانس، صدای دانه‌های تسبیح هم تا مدت‌ها در گوش مخاطبان مانده بود.

بچه‌های آسمان | مجید مجیدی | 1375

بررسی جذاب‌ترین سکانس‌های مرتبط با مدرسه در فیلم‌های مطرح ایرانیدر فیلم «بچه‌های آسمان» مدرسه نقشی دراماتیک در شکل‌گیری داستان دارد.

ماجرا چه بود؟ پسربچه‌ای به نام علی از طبقه فرودست جامعه، ناخواسته کفش خواهرش را گم می‌کرد و از آنجایی که وضع مالی خانواده‌شان خیلی بد بود خجالت می‌کشید از پدرش برای خرید کفش پول بگیرد. او و خواهرش مدت‌ها با یک کفش به مدرسه می‌رفتند.

اهمیت مدرسه در شکل‌گیری درام: «بچه‌های آسمان» روایت فقر بود که البته فقط بخشی از آن در فضای مدرسه روایت می‌شد. خواهر علی در زنگ ورزش می‌دید که همه کفش‌های قشنگ به پا دارند و خودش باید با کفش‌های برادرش ورزش کند و از این جهت آبرویش در مدرسه می‌رفت. از سوی دیگر علی برای اینکه کفش‌هایشان را با خواهرش عوض کند دیرتر به مدرسه می‌رسید و ناظم مدام او را دعوا می‌کرد. درواقع مشکل اصلی این خواهر و برادر نداشتن کفش برای رفتن به مدرسه بود چون در غیر این صورت با دمپایی مشکلشان حل می‌شد.

سکانس اثرگذار: «بچه‌های آسمان» فیلم اثرگذاری است و سکانس‌های مهم بسیاری دارد. در رابطه با مدرسه، یکی از مهمترین سکانس‌ها جایی است که خواهر علی برای اینکه بتواند کفش را به او تحویل دهد کل مسیر را می‌دود و از آنجایی که کفش برایش بزرگ است، لنگه کفش داخل جوب می‌افتد و آب آن را می‌برد. دختر تمام مدت دنبال کفش می‌دود تا اینکه بالاخره رفتگر آن را از آب می‌گیرد. علی با کفش خیس به مدرسه می‌رود و مدیر او را به خاطر شیطنت دعوا می‌کند.

ورود آقایان ممنوع | رامبد جوان | 1389

بررسی جذاب‌ترین سکانس‌های مرتبط با مدرسه در فیلم‌های مطرح ایرانی«ورود آقایان ممنوع» دنیای جذابی از فضای مدرسه و دانش‌آموزان پیش روی مخاطب می‌گذارد.

ماجرا چه بود؟ مدیری ضد مرد اجازه نمی‌داد پای هیچ معلم مردی به مدرسه‌ دخترانه‌اش باز شود اما به خاطر زایمان معلم شیمی، مجبور می‌شد بچه‌ها را برای المپیاد آماده کند و حالا باید به حضور یک معلم مرد در مدرسه‌اش تن می‌داد.

اهمیت مدرسه در شکل‌گیری درام: بخش مهمی از داستان در مدرسه‌ای با قوانین خاص پیش‌ می‌رفت. خانم دارابی با جدیت و بداخلاقی، نمونه واقعی یک مدیر بداخلاق و جدی بود. همه از او می‌ترسیدند و کسی اجازه نداشت یک کلمه حرف بزند. در این شرایط معلمی ساده و دست‌وپا چلفتی به اسم آقای جبلی به مدرسه می‌آمد و همه چارچوب‌ها را زیرپا می‌گذاشت. مواجهه خانم دارابی در دفتر مدیر و راهروی مدرسه با پدیده آقای جبلی موقعیت جذابی ایجاد می‌کرد. بخصوص اینکه دخترهای کلاس تصمیم می‌گرفتند کاری کنند خانم دارابی از آقای جبلی خوشش بیاید.

سکانس اثرگذار: «ورود آقایان ممنوع» یکی از جذاب‌ترین فیلم‌های کمدی سینمای ایران به حساب می‌آید و پر از سکانس‌های اثرگذار است. یکی از آنها جایی است که همه دخترهای مدرسه وانمود می‌کنند آقای جبلی جذاب است و مدام از او پیش خانم دارابی تعریف می‌کنند. سکانس اثرگذار دیگر جایی است که خانم دارابی و آقای جبلی در دفتر مدیر مدرسه باهم سر قدهایشان چانه می‌زنند و کفش‌هایشان را درمی‌آورند تا قدهایشان را اندازه بگیرند.

در دنیای تو ساعت چند است | صفی یزدانیان | 1393

بررسی جذاب‌ترین سکانس‌های مرتبط با مدرسه در فیلم‌های مطرح ایرانیمدرسه در فیلم «در دنیای تو ساعت چنده؟» بستری است با عاشق شدن فرهاد.

ماجرا چه بود؟ در فیلم «در دنیای تو ساعت چند است» با مردی عاشق‌پیشه مواجه بودیم که از دوران مدرسه به دختر همکلاسی‌اش علاقه پیدا کرده بود و هیچ‌گاه این عشق برایش کمرنگ نشده بود. او هیچ‌گاه به وصال گلی نرسده بود اما در دنیای او زندگی می‌کرد. حالا پس از سال‌ها این فرصت برایش مهیا شده بود که گلی را در محل تولدش ببیند.

اهمیت مدرسه در شکل‌گیری درام: مدرسه در درام این فیلم اهمیت چندانی ندارد  اما از آنجایی که عشق فرهاد به شیرین در مدرسه شکل می‌گرفت و از همان دوران کودکی و نوجوانی، زندگی سرشار از عشق فرهاد به شیرین شروع می‌شد، مدرسه اهمیت زیادی داشت.

سکانس اثرگذار: یکی از سکانس‌های جذاب فیلم «در دنیای تو ساعت چند است» به عنوان یک کلیپ عاشقانه در فضای مجازی مدام دست‌به دست می‌شود. جایی که فرهاد در خیالش به دوران کودکی و ایام مدرسه باز می‌گردد و سر کلاس درس تمام حواسش به گلی است. وقتی گلی می‌گوید زمستان را به خاطر بوی پوست پرتقال سوخته دوست دارد، زنگ تفریح پوست پرتقال را روی بخاری قدیمی می‌گذارد و برای اینکه مدرسه‌ها تعطیل شوند و بتواند گلی را در یک روز برفی ببیند، کاسه‌های آب را زیر نور خورشید می‌گذارد تا زودتر بخار شوند و ابرها شکل بگیرند.

بمب یک عاشقانه | پیمان معادی | 1396

بررسی جذاب‌ترین سکانس‌های مرتبط با مدرسه در فیلم‌های مطرح ایرانیپیمان معادی در فیلم «بمب یک عاشقانه» فضای ملموسی از مدرسه به تصویر کشیده است.

ماجرا چه بود؟ داستان درباره ناظم یک مدرسه پسرانه بود که بعد از شنیدن خبر شهادت برادرش با نامزد او ازدواج کرده بود حالا وقتی شنیده بود برادرش سالم است و دارد برمی‌گردد با همسرش قهر کرده بود. به موازات این داستان روایتی عاشقانه از پسربچه‌ای مدرسه‌ای را هم شاهد بودیم.

اهمیت مدرسه در شکل‌گیری درام: ایرج ناظم مدرسه بود و بخش مهمی از زندگی‌اش در ارتباط با مدرسه شکل می‌گرفت اما یکی از دلایل انتخاب مدرسه به عنوان کانسپت فیلم، تمرکز روی مقرراتی بودن ایرج بود. او در خانه هم مثل ناظم مدرسه جدی برخورد می‌کرد و قدرت بروز احساساتش را نداشت. همزمان در همان مدرسه، پسربچه‌ای بود که در همسایگی ایرج زندگی می‌کرد و به دختربچه‌ای علاقه داشت. خواندن نامه عاشقانه پسربچه باعث می‌شد ایرج هم یاد بگیرد احساساتش را بروز دهد.

سکانس اثرگذار: سعید پسربچه‌ای بود که در موشک‌باران تهران وقتی به پناهگاه می‌رفتند از دختری هم‌سن خودش خوشش می‌آمد. مداد او را برای خودش نگه داشته بود و سر کلاس به جای اینکه حواسش به درس باشد نامه عاشقانه می‌نوشند. یکی از جذاب‌ترین سکانس‌ها جایی بود که سر جلسه امتحان، سعید مداد دختر را بو می‌کرد و نامه عاشقانه را در می‌آورد تا چیزی بنویسد اما ناظم این صحنه را می‌دید و نامه را مثل تقلب از او می‌گرفت و از امتحان محرومش می‌کرد. ایرج پس از خواندن نامه احساساتی می‌شد و خودش برگه‌ امتحانی را برای سعید می‌نوشت تا تجدید نشود.

خورشید | مجید مجیدی | 1398

بررسی جذاب‌ترین سکانس‌های مرتبط با مدرسه در فیلم‌های مطرح ایرانیمدرسه در فیلم «خورشید» نقشی اساسی در درام فیلم دارد.

ماجرا چه بود؟ ماجرای فیلم «خورشید» درباره پسر نوجوانی به اسم علی است که در یک اوراقی لاستیک کار می‌کند و مادرش هم در بیمارستان روانی بستری است او از وجود یک گنج در زیرزمین مدرسه آگاه می‌شود و سعی می‌کند با کمک دوستانش سراغ این گنج برود. برای پیدا کردن گنج باید در مدرسه ثبت‌نام کند و پس از مدت‌ها سر کلاس بنشیند.

اهمیت مدرسه در شکل‌گیری درام: مدرسه به عنوان مکانی مهم برای دستیابی بچه‌ها به گنج معرفی می‌شود؛ گنجی که پس از تلاش‌های بسیار علی باز هم به دست نمی‌آید. علی و دوستانش برای رسیدن به این گنج مدام از کلاس خارج می‌شوند و وقت و بی‌وقت سراغ آب‌انبار می‌روند. حضور آنها که به عنوان کودکان و نوجوانان کار به حساب می‌آیند در مدرسه موقعیت‌های مهمی را رقم می‌زند. رابطه علی با آقای رفیعی ناظم مدرسه با بازی جواد عزتی هم جزو نکات مهم این فیلم است.

سکانس اثرگذار: یکی از جذاب‌ترین سکانس‌های فیلم جایی است که علی سه نفر را در دعوا کتک می‌زند. ناظم مدرسه او را به دفتر می‌برد و ازش می‌پرسد که چطور زورش به سه نفر رسیده است. می‌گوید کله‌زنی کرده و ناظم از او می‌خواهد این شیوه را یادش بدهد. علی با جزئیات به او آموزش می‌دهد که چطور باید با کله توی صورت یک نفر بکوبد. این سکانس به قدری جذاب است که بعد از نمایش فیلم مدام در فضای مجازی دست به دست می‌شد. نکته مهم اینکه ناظم همین ترفند را در پایان فیلم موقع پیش نرفتن کارش در یک اداره دولتی به کار می‌گیرد.

منبع خبر