داستان عجیبی از یک پرونده آدم ربایی

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایران،  پاسخ منفی دختر باریستاکار به خواستگار قدیمی‌اش، او را تا پای مرگ کشاند.

 روز گذشته دختر جوانی که سر و صورتش زخمی و خونین بود به مرکز درمانی در شرق تهران رفت.

او پس از بهبودی به پلیس مراجعه کرد و زمانی که مقابل افسر پرونده‌اش قرار گرفت، گفت: «من باریستاکارم و در کافه‌ای کار می‌کنم. چند سال قبل با یکی از هم‌محلی‌هایم به نام حامد دوست شدم. در این مدت رابطه ما ادامه داشت و قرار بود باهم ازدواج کنیم اما چند وقت قبل اختلاف پیدا کرده و دعوایمان شد. بعد هم به او گفتم می‌خواهم این دوستی را تمام کنم.

حامد از شنیدن این حرف خیلی ناراحت شد. روز حادثه به محل کارم می‌رفتم که ناگهان حامد با خودرواش مقابل پایم توقف و با تهدید و زور مرا سوار خودرواش کرد و آنقدر کتکم زد که دهان و بینی‌ام دچار خونریزی شد. یک ساعتی مرا کتک زد و زمانی که متوجه شد حالم وخیم است مرا مقابل مرکز درمانی برد و 
خودش رفت.

با شکایت دختر 35 ساله به دستور بازپرس عظیم سهرابی تحقیقات آغاز و پسر جوان بازداشت شد. او در تحقیقات گفت: «وقتی المیرا گفت نمی‌خواهد با من ازدواج کند خیلی ناراحت شدم. روز حادثه به سراغش رفتم و از او خواستم تا باهم صحبت کنیم. وقتی فهمیدم تصمیمش برای جدایی قطعی است عصبانی شدم و او را کتک زدم.

اما آدم‌ربایی در کار نبوده چرا که المیرا به خواست خودش سوار ماشین شد.

وقتی هم متوجه شدم حالش بد است او را به مرکز درمانی رساندم و خودروام را پارک کرده و داخل مرکز درمانی شدم اما از المیرا خبری نبود.

با توجه به اظهارات دختر جوان، متهم به دستور بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی پایتخت بازداشت شد و تحقیقات ادامه دارد.

منبع خبر