
ترس از شکست، ترس از رد شدن، ترس از کافی نبودن – ترس شایع ترین جریانی است که در زندگی همه ما وجود دارد و آرزو داریم که روزی زندگی بدون ترس را تجربه کنیم. اما اگر به آن اجازه دهیم، ترس ما را در زندان راحتی و قابل پیش بینی بودن اتفاقات نگه می دارد، که مانع رسیدن ما به خواسته هایمان می شود. زندگی در ترس سبب دو برابر شدن مشکلات می شود، جایی که هیچ ذهنیتی از مسائل بوجود آمده ندارید و می ترسید که به مسیر ادامه دهید.
اما راهی وجود دارد که نشان می دهد چرا ترس سبب ایجاد هدف ارزشمند می شود، به ما کمک می کند تا نا امیدی ها را شکست دهیم و برای زندگی ایده آل خود تلاش کنیم. درست است؛ اگر اجازه بدهید، ترس می تواند ابزاری برای تحقق رویاهایمان شود. فقط باید راه زندگی بدون ترس را کشف کنید یا حتی بهتر، از ترس به عنوان یک محرک نهایی استفاده کنید.
چرا در ترس هایم زندگی می کنم؟
برای داشتن زندگی بدون ترس، باید روانشناسی اصولی آن را بدانید تا بتوانید در مقابله با آن بایستید. ترس و اضطراب در انسان سالم وجود دارد. ترس یک احساس معمولی است که در زمان خطرات فیزیکی و احساسی به شما سیگنال می دهد. این یک پاسخ طبیعی است که به اجداد ما کمک کرده تا زنده بمانند. اما در زندگی امروز، این پاسخ می تواند به صورت مزمن یا فوق حساس باشد. براساس آخرین تحقیقات در هاروارد، 19% جمعیت نوعی از اختلال اضطراب را در یک سال گذشته تجربه کرده اند.
همه چیز از رسانه تا کافئین دلایل اضطراب ما هستند. اما سرزنش کردن هیچوقت باعث حل هیچ مشکلی نشده است. زمان آن رسیده است که مسئولیت زندگی و احساساتتان را بر عهده بگیرید.
چگونه زندگی با ترس را متوقف کنیم؟
با ترس مزمن، اضطراب را تجربه نمی کنید، در آن زندگی می کنید. پاسخ به ترس به یک سبک زندگی ناسازگار تبدیل می شود، همه چیز را تحت تاثیر قرار می دهد. زندگی در ترس شما را در یک چرخه خود ساخته شکست و نا امیدی قرار می دهد.
نکته جالب توجه این است که احساسات اطراف آن معمولاً چنان ناخوشایند هستند که شما را به سمت یافتن راهی دیگر سوق می دهند. راه های زیادی برای زندگی بدون ترس وجود دارد، مانند مدیتیشن های ذهن آگاهی تا تمرینات فیزیکی یا کمک های حرفه ای. زمانی که با ترس های خود روبرو می شوید، قادر خواهید بود تا استراتژی هایی برای مقابله با ترس و رسیدن به آرامش پیدا کنید.
1.منبع اضطراب خود را پیدا کنید

اگر در ترس زندگی می کنید، اضطراب شما به حدی افزایش پیدا کرده است که دارید آن را نشان می دهید. به طور مداوم در مورد نگرانی های تان فکر می کنید بدون آگاهی از دلیل پشت آن ها. برای داشتن زندگی بدون ترس، باید آنچه را که باعث ناراحتی تان می شوند را مشخص کنید.
تکه ای کاغذ بردارید و لیستی از نگرانی های خود را بنویسید. زمانی که به پایان رسید، دور نگرانی های محسوس و قابل لمس دایره بکشید. ترس از آتش گرفتن خانه، گم شدن کودک تان یا از دست دادن کارتان. با نوشتن راه کار هایی برای جلوگیری از این اتفاقات، احساس کنترل بر روی مسائل را به خودتان بدهید. همچنین نگرانی های نامحسوس را بشناسید. ترس از آخرالزمان، برخورد مریخ با زمین یا فروپاشی اقتصادی. خواهید دید که احتمال اتفاق افتادن آن ها بسیار کم است. اما گاهی اوقات می بینید که این مشکلات ریشه های عمیق تری دارند. اگر ترس های شما در این دسته قرار دارند، برای پیدا کردن راه زندگی بدون ترس نیاز است تا نسبت به خود بیشتر شناخت پیدا کنید.
2. بدانید که زندگی برای شما هم اتفاق می افتد
تونی رابین می گوید، زندگی برای شما اتفاق نمی افتد، برای شما اتفاق می افتد. درک درست این مفهوم اولین گام تحقق است. زمانی که سرزنش کردن را متوقف می کنید و بر روی مقصد خود تمرکز می کنید، احتمالات بی پایان برای شما باز می شوند.
دلیل تعیین ریشه اضطراب ها این نیست که بهانه بیشتری برای زندگی در ترس داشته باشید. بلکه کمک می کند تا با قدرت بیشتری در مقابل ترس ها بایستید و نگذارید آن ها شما را کنترل کنند. زمانی که ریشه آن ها را پیدا کردید، می توانید داستان زندگی تان را عوض کنید و همین طور ذهنیت تان را. اولین گام این است که بدانید یک انتخاب دارید. می توانید همچنان عوامل خارجی را مقصر بدانید و بر روی احساسات خود کنترل نداشته باشید یا می توانید کنترل زندگی تان را به دست بگیرید و زندگی بدون ترس را یاد بگیرید.
3. بهانه آوردن ممنوع

همانند سرزنش کردن، بهانه ها هم یک مکانیزم دفاعی در برابر مشکلات هستند. دور کردن امیدها، علاقه مندی ها و رویاها آسان است زمانی که کلی بهانه داریم به عنوان مثال: وقت کافی ندارم، پول یا منابع کافی ندارم، درگیر خانواده ام، سرم خیلی شلوغه و شروع به پنهان شدن پشت این بهانه ها می کنیم به جای اینکه در مقابل شان بایستیم.
زمانی که در ترس زندگی می کنید، بهانه ها آرامش بخش هستند. باعث احساس امنیت می شوند اما ما شما را دقیقا به نقطه ای بر می گردانیم که از آن جا شروع کردید. اخرین باری که یک بهانه در ذهن شما جریان پیدا کرد را به یاد آورید، آیا دقیقا همان جایی از زندگی هستید که می خواهید؟ یا پشت ترس ها پنهان شده اید و راحتی را به مقابله با چالش ها ترجیح می دهید؟ با شناخت بیشتر از قدرت مغز خود در استفاده از بهانه ها، دیگر مسئولیت آن ها را قبول نمی کنید و بیشتر سعی می کنید تا آن ها را نادیده بگیرید.
4. تبدیل “باید” به “حتما“
در ذهن تان، اگر گزینه ای جز موفقیت نیست، اگر رسیدن به خواسته تان تنها هدفی است که حتما باید به آن برسید، پس هیچ چیز دیگر مهم نیست. قربانی کردن دیگر یک سوال نیست. بهانه ها بیرون می روند. شما همه تلاش تان را می کنید تا این اتفاق بیافتد.
حتی گاهی افراد موفق هم این احساس را دارند که در ترس زندگی می کنند. اما آن ها می دانند که اگر بگذارند ترس زندگی شان را کنترل کند، هزینه زیادی را برای نرسیدن به اهداف و خواسته های شان باید بپردازند. آن ها می دانند ترس واقعی زمانی است که برای خواسته های شان تلاش نکنند و از آن ها دست بکشند. شما چگونه با این ذهنیت سازگار می شوید؟
خودتان را در سن 80 سالگی تصور کنید، نزدیک به پایان زندگی. بر روی صندلی خود نشسته اید، زندگی گذشته خود را مرور می کنید. حالا در آن زمان زندگی را طوری تصور کنید که انگار به هیچ کدام از خواسته های تان نرسیده اید. این مسئله چه تاثیری روی روند زندگی شما داشته است؟ پشیمانی های تان چیست؟ آرزو می کردید چه کاری را بیشتر انجام می دادید؟ یا برای چه کاری بیشتر تلاش می کردید؟ آیا ناراحت یا پشیمان هستید؟ در تعجبید، “اگر …؟” در هر حالت، می توانید از ترس برای رسیدن به هدف نهایی خود استفاده کنید.
5. پذیرفتن رشد ذهنی

مردم به دلیل این که تصور می کنند خواسته های شان فراتر از توانایی شان است، از آن ها دست می کشند. به زندگی در ترس ادامه می دهند و در زندگی شان حل می شوند، فکر می کنند که هدف های شان غیرقابل دسترسی هستند و نباید تلاش کنند. اما بیشتر افراد موفق رشد ذهنی را در خود پرورش می دهند. توانایی های شان را ثابت در نظر نمی گیرند بلکه آن ها را معطف می دانند و زمانی که با یک شکست روبرو می شوند، سخت تر تلاش می کنند. استراتژی جدیدی را به کار می گیرند. به دنبال راه حل می گردند. در زمان ایجاد مشکل تسلیم نمی شوند، در مقابل، سخت تر و سخت تر برای خواسته های شان تلاش می کنند.
6. درد باعث آگاهی بیشتر می شود
هیچ آدم موفقی در دنیا وجود ندارد که دچار مشکل نشده باشد. تجربه های دردناک می توانند چیزهایی را که در زندگی می خواهید و نمی خواهید را مشخص کنند. شکست، ناامیدی، بن بست ها همه آن ها نشان می دهند راهی که رفته اید درست نبوده است پس با این سوال مواجه می شوید که: “پس من واقعا چه می خواهم؟” به یاد بیاورید، ما برای سازگاری ساخته شده ایم. پس این قدرت را بپذیرید و از هر تجربه به عنوان ابزاری برای بیشتر یاد گرفتن در باره خودتان و این که چه چیزی باید در زندگی داشته باشید استفاده کنید. زمانی که با یک تجربه دردناک یا احساس ترس روبرو می شوید، تصویر کسی که با سختی روبرو شده و شما آن را تحسین می کنید به یاد بیاورید. آن ها موفقیت الان شان را مدیون تجربه هایی هستند که به واسطه مقابله با ترس ها به دست آورده اند.
7. تمرین خود مراقبتی

تسلط بر احساسات و عوض کردن ذهنیت یک کار روانشناختی است. اما تعجب می کنید اگر بدانید که روانشناختی کاری فیزیکی است. دفعه بعدی که احساس ترس کردید، سعی کنید تا حالت خود را عوض کنید و در حالت “قدرت” بنشینید یا بایستید. این باعث می شود تا بیشتر احساس اعتماد به نفس داشته باشید و کمتر بترسید.
یکی دیگر از عادت های خود مراقبتی بر روی وضعیت شما تاثیر می گذارند. فعالیت های فیزیکی ثابت کرده اند، که اضطراب و افسردگی را کاهش می دهند. بنابراین دفعه بعدی که احساس ترس کردید، بیرون بروید، یوگا تمرین کنید یا دوچرخه سواری کنید. مدیتیشن ذهن آگاهی، ثابت کرده است که با افسردگی و اضطراب مقابله می کند و فشار خون را نیز پایین می آورد. حذف کافئین و الکل از رژیم غذایی تان یکی دیگر از نکته های خود مراقبتی است که برای پایین آوردن اضطراب ضروری هستند. زمانی که خود مراقبتی های فیزیکی و روانشناختی را با هم ترکیب می کنید، زندگی بدون ترس را تجربه خواهید کرد.
8. شکست اجتناب ناپذیر است
بعد از همه این کارها، باید یک حقیقت را بپذیرید: شکست خواهید خورد. این بخشی از فرآیند است. هر فرد موفقی این را به شما خواهد گفت اما شکست به شناخت شما کمک می کند تا راه های اشتباه تان برای حل یک مشکل را تصحیح کنید و هیچ درسی بهتر از رد شدن نیست. اگر از این تجربه ها استفاده و استراتژی های خود را برای رسیدن دوباره به هدف تان تنظیم کنید، مزیتی خواهید داشت که کس دیگری ندارد. با یک ذهنیت درست می توانید داستان تان را تغییر دهید و با زندگی در ترس خداحافظی کنید.
اگر آماده اید زندگی بدون ترس را یاد بگیرید، باید تصمیم بگیرید که رویاهای تان مهم تر از ترس از شکست هستند. همین امروز تصمیم بگیرید تا بر ترس های تان مسلط شوید و شروع به زیستن با لذت و موفقیت بکنید.