- 2025-07-23
- 2 بازدید
- 0 دیدگاه
- سلامت
کمبود آب که گناه مردم نیست
به گزارش سلامت نیوز به نقل از اطلاعات، ایران این روزها در حال تجربه مشکلات جدی درتامین آب است. خشکسالیهای مکرر همراه با برداشت بیش از حد آبهای سطحی و زیرزمینی از طریق شبکه بزرگی از چاههای عمیق؛ درکنارمصرف بی رویه آب در بخش های کشاورزی، صنعتی وخانگی، وضعیت آب کشور را به سطح بحرانی رسانده است.
از نشانههای این وضعیت ،خشک شدن دریاچهها، رودخانهها و تالابها، کاهش سطح آبهای زیرزمینی، فرونشست زمین، تخریب کیفیت آب، فرسایش خاک، بیابانزایی و طوفان گرد و غبار بیشتر است. تهران، پایتخت و بزرگترین شهرکشور به همراه برخی دیگر از کلانشهرها، به مرکز این بحران تبدیل شده است.
براساس جدیدترین برآورد «مؤسسه منابع جهان» در «اطلس خطرات آبی»، ایران در رده چهارم بعد از قطر و لبنان در نزدیک شدن به «روز آخر» یعنی روزی که منابع آبی در آن ممکن است به پایان برسد، قرار دارد.
این برآورد نشان می دهد «برداشت از منابع آبی» و «موجودی آب در دسترس»، سه حوضه از هفت حوضهٔ تحتتنش جهان در ایران قرار دارند که قم، هریرود و هیرمند است.
به گفته کارشناسان ،منابع آب ایران بهطور جدی از ساختار نامناسب حکمرانی و مدیریت آب رنج میبرد. در بخش آب، تعدد ذینفعان و تنظیم منابع آب بهطور طبیعی با درگیریها و رقابتها همراه است. سازمان حفاظت محیط زیست ایران قدرت محدودی دارد و فاقد ظرفیت مورد انتظار برای اجرای مقررات جلوگیری از آسیبهای محیط زیستی است. همچنین ساختار سلسله مراتبی سیستم مدیریت آب در ایران چالش هایی را برای ناکارآمدی جدی در تبدیل تصمیمات به عمل، ایجاد میکند.
چاههای آب در کشوربه سرعت در حال گسترش هستند و دادهها نشان میدهد که سطح منابع آب زیرزمینی بهطور متوسط تقریباً نیم متر در سال افت میکند.به گونه ای که سازمان حفاظت از محیط زیست سرعت استفاده از منابع آب زیرزمینی در ایران را در قیاس با استاندارد جهانی سه برابر بیشتر تخمین میزند.
فرافکنی ها
باوجود این،اکنون آنچه در ادبیات بیشتر مسئولین مشاهده می شود مقصر شناختن مردم ونقش تام تمام آنان از طریق ” مصرف بی رویه” دربحران کنونی کمبود آب کشور است.آنان به گونه ای سخن می گویند که انگار تمام عوامل موثر در کم آبی جدی کنونی را کنترل کرده ودر طول دهه های گذشته اقدامات موثری در کنترل این بحران انجام داده اند واکنون آنچه بر زمین مانده، کنترل مصرف آب توسط مردم است.
البته صحیح است که مصرف آب در کشور بی رویه است وانکاری دراین خصوص وجود ندارد اما نکته آنجاست که نسبت دادن تمام علل بحران به این موضوع نوعی قلب حقیقت وفرافکنی است.
بررسی های کارشناسی نشان می دهد قاطبه دولت ها در سال های گذشته نسبت به موضوع کمبود آب کم عملی کرده ودقت لازم را درحساسیت به این موضوع نداشته وسیاست گذاری موثری هم نداشته اند.
به عنوان نمونه ،در تابستان ۱۳۹۴، در ششمین برنامه توسعه کشور که توسط دولت یازدهم تدوین و در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید به بحران کمبود آب اشارهای نشده است.
این درحالی بود که در همان زمان کارشناسان بارها هشدار داده بودند که بحران خشکسالی و فرونشست زمین با اتلاف منابع آب زیرزمینی رو به گسترش جدی است به گونه ای که شاید تا ۱۰ سال آینده احتمال تعطیلی مطلق کشاورزی در کشور وجود دارد.
این نمونه نشان می دهد که سیاستهای نادرست، برنامهریزی ضعیف، زیرساختهای قدیمی و روشهای کشاورزی ناکارآمد، کمبود آب در ایران را تشدید کردهاند و توصیف مسئولین درباره مصرف بی رویه آب توسط مردم نقش آنچنانی دراین باره نداشته است.
دراین باره، پروفسور عزتالله رئیسی اردکانی، پدر علم هیدروژئولوژی(آبهای زیرزمینی) ایران درگفتگو باایسنا با نگاهی علمی و تجربی به بحران آب کشور هشدار میدهد که مشکل کمآبی در ایران فراتر از تغییر اقلیم است و ریشه در ضعف مدیریت و عدم پذیرش «خشکسالی فرهنگی» دارد؛ مسألهای که باعث شده جامعه نتواند خود را با واقعیتهای طبیعی وفق دهد و راهحلهای علمی و فناوری موجود را به کار گیرد.
وی با بیان اینکه بیشتر آبخوانهای ایران از ذخایر زیرزمینی تخلیه شدهاند، تصریح می کند: در گذشته، در سالهای خشکسالی از ذخایر ترسالی استفاده میکردیم، اما امروز دیگر این ذخایر وجود ندارند. در حال حاضر، هر سال فقط به بارندگی وابستهایم؛ اگر بارندگی زیاد باشد، کشاورزی رونق میگیرد و اگر نباشد، بحران آغاز میشود.
پروفسوررئیسی اردکانی اضافه می کند: زندگی اجتماعی ما هم تغییر کرده است. دیگر کسی سخن از قحطی به میان نمیآورد. همه انتظار دارند درآمد کشاورزی هر سال مانند سال قبل باشد؛ زیرا تسهیلات بانکی گرفتهاند و باید اقساط بپردازند یا سبک زندگیشان بر پایه ثبات اقتصادی طراحی شده است. در نتیجه، در سالهای خشکسالی فشار روانی و اقتصادی بر مردم چند برابر میشود.
استاد دانشگاه شیراز ادامه می دهد: پدران و مادران ما با خشکسالی آشنا بودند. آنها در سالهای کمآبی، مصرف را کاهش میدادند و محصولات پرآببر نمیکاشتند. اما امروز جامعه ما آمادگی روحی و اقتصادی پذیرش خشکسالی را ندارد.
به گفته وی، تنها راه ممکن برای مدیریت منابع آب و مقابله با بحران خشکسالی، آغاز تغییر از درون جامعه است. این مردم هستند که باید بپذیرند تغییر الگوی مصرف آب یک ضرورت است، نه یک انتخاب. کشاورزان باید آگاهانه تصمیم بگیرند که چه محصولی بکارند، چقدر بکارند و با چه روشی آبیاری کنند.اما دولت ها به این موضوع بی توجهی کرده واساسا برنامه خاصی درباره جلب مشارکت مردم در کاهش بحران آب نداشته اند.
وی با اشاره به گستردگی بحران آب، تصریح می کند: در ادبیات علمی، انواع مختلفی از خشکسالی تعریف شده، مانند خشکسالی هواشناسی، هیدرولوژیکی وغیره. اما یکی از مهمترین انواع خشکسالی، «خشکسالی فرهنگی» است؛ یعنی ما نمیخواهیم بپذیریم که زندگیمان باید با شرایط طبیعی هماهنگ شود.
پروفسور رئیسی اردکانی بااشاره به چالش های مدیریتی دهه های گذشته در مدیریت وچاره اندیشی بحران آب ،می افزاید: متأسفانه، ما ضعفهای مدیریتی خود را پشت واژه «تغییر اقلیم» پنهان میکنیم. در حالی که اثرات تغییر اقلیم در مقایسه با برداشتهای غیرمجاز و بدون برنامه آب، ناچیز است. این اشتباه باعث میشود به جای درمان مشکل، به دنبال توجیه باشیم.
وی تصریح می کند:ما واژههایی مانند «ناترازی» را به کار میبریم، در حالیکه باید بپذیریم مشکل اصلی، «فقدان مدیریت» است. همانطور که در پزشکی، تا زمانی که بیماری بهدرستی تشخیص داده نشود، نمیتوان درمان مؤثر ارائه کرد، در حوزه آب نیز باید واقعیتها را دقیق و علمی شناخت. ما از نظر دانش فنی پیشرفت خوبی داشتهایم، اما در پیادهسازی دانش در مزرعه و پذیرش آن توسط کشاورزان موفق نبودهایم.
این استاد دانشگاه می گوید:در دنیا، میزان تولید دانه خشک بهازای مصرف یک مترمکعب آب ،حدود ۱۲۰۰ کیلوگرم است. اما طبق آماری که تا چند سال پیش در اختیار داشتم، در ایران این عدد حدود ۸۰۰ کیلوگرم بود. یعنی ما از همان میزان آب، ۳۰ تا ۴۰ درصد محصول کمتری تولید میکنیم.
بنابراین، اگر بازده مصرف آب را به سطح جهانی برسانیم، میتوانیم نیاز داخلیمان را تأمین کنیم و حتی واردات گندم را قطع کنیم.همچنین مطالعات من نشان میدهد که اگر بتوانیم فقط ۱۵ تا ۲۰ درصد مصرف آب را کاهش دهیم و همزمان جلوی تبخیر را بگیریم، میتوانیم حتی بخشی از آبهای زیرزمینی مصرفشده را احیا کنیم. این تئوری نیست، بلکه قابل اجراست، به شرط آنکه مردم همراهی کنند.
وی می افزاید:اگر به جای صحبت از بحران، بر افزایش بهرهوری آب تمرکز کنیم، دیگر نیازی نیست نگران واردات غذا ومحصولات کشاورزی باشیم. تا زمانی که از همین منابع موجود به اندازه متوسط جهانی محصول برداشت نمیکنیم، صحبت از بحران، نوعی ناسپاسی است.
ارسال دیدگاه