هفت نکته مهم سریال «ازازیل» که آن را از سریال‌های اخیر پلتفرم‌ها متفاوت می‌کند | این بازی تازه آغاز شده

با انتشار چهار قسمت از سریال «ازازیل» به کارگردانی حسن فتحی در پلتفرم نماوا حالا دیگر توانسته‌ایم تا حد زیادی…
هفت نکته مهم سریال «ازازیل» که آن را از سریال‌های اخیر پلتفرم‌ها متفاوت می‌کند | این بازی تازه آغاز شده

با انتشار چهار قسمت از سریال «ازازیل» به کارگردانی حسن فتحی در پلتفرم نماوا حالا دیگر توانسته‌ایم تا حد زیادی با حال‌وهوای آن آشنا شویم. «ازازیل» نسبت به سریال‌های اخیر پلتفرم‌های شبکه نمایش خانگی تفاوت‌های زیادی دارد و مخاطبانش را با فضایی جدید مواجه می‌کند. به جرئت می‌توان گفت فتحی در این سریال ساختارشکنی کرده و قدم در مسیری گذاشته که پیش‌تر نمونه‌اش را میان در آثارش ندیده بودیم.

به گزارش فیلم‌نیوز، به بهانه انتشار چهار قسمت ابتدایی سریال «ازازیل»، نگاهی داریم به تفاوت‌های آن با سریال‌هایی که این اواخر در شبکه نمایش خانگی شاهدشان بوده‌ایم.

شیوه روایت داستان | سریال با خرده‌روایت‌هایی مختلف شروع می‌شود. گرچه این خرده‌روایت‌ها در قسمت اول تا حدودی گیج‌کننده به نظر می‌رسند و ارتباطشان باهم مشخص نیست، اما بهرحال از همان ابتدا خودمان را برای تماشای اثری معمایی آماده کرده بودیم. این خرده‌روایت‌ها رفته‌رفته جای خودشان را در داستان پیدا می‌کنند و در دو سه قسمت بعدی مثل قطعات پازل به‌درستی کنار هم قرار می‌گیرند تا یک کل منسجم معنادار را تشکیل دهند. دوراقع مخاطبان درست بعد از قسمت چهارم متوجه ارتباط میان آنها و همچنین ربط‌شان به پیرنگ اصلی می‌شوند. در تمام این خرده‌روایت‌ها، پنجره، عروسک و فضایی وهم‌آلود مشترکند و ماجراها یک‌جورهایی به سرگرد شریفی، شوکا، مانی و پرویز که سرایدار خانه است مرتبط‌اند. از ابتدا می‌دانستیم با اثری معمایی روبه‌روییم و فتحی سعی کرده است این معما را در شیوه روایت داستان هم لحاظ کند.

فضاسازی | در قسمت اول بخش مهمی از ماجراها در یک برج مسکونی روایت می‌شوند؛ برجی که هم نشان از رفاه ساکنینش دارد و هم اتفاق‌های عجیب‌وغریبی در آن رخ می‌دهد. محل قرار گرفتن واحدها و ارتباطی که باهم دارند در جهت پیش‌برد داستان است. از سوی دیگر به پنجره خانه‌ی روبه‌رویی که متعلق به اتاق دختری کرولال است توجه زیادی نشان داده می‌شود. یکی از نکات مهم در فضاسازی، توجه به حالات روی شخصیت‌هاست. مثلا اتاق کار مانی کاملا با روح و روان آشفته‌اش همخوانی دارد و یک جورهایی مکمل شخصیت او به حساب می‌آید.

سریال «ازازیل» با رسیدن به قسمت چهارم حالا برای مخاطب باورپذیرتر شده است.«ازازیل» شیوه متفاوتی در روایت داستان دارد.

کاراکترها | یکی از مهمترین ویژگی‌های سریال به تنوع شخصیت‌ها برمی‌گردد. ماجرا با سه شخصیت اصلی پیش می‌رود. شوکا که پزشک زنان است و گویا از هجده سالگی به همراه مردی چند سال بزگ‌تر از خودش فرار کرده و بعدتر توانسته به جایگاه مهمی در زندگی‌اش برسد. او در دوره بارداری از روی ترس فرزندش را از دست داده و دیگر نتوانسته بچه‌دار شود. با اینکه اطلاعات زیادی درباره‌اش داریم اما بعضی رفتارهایش مرموز به نظر می‌رسد. بخصوص اینکه در سکانس پایانی قسمت چهارم با ماجرایی درباره او روبه‌رو می‌شویم که این مرموز بودن بیشتر هم می‌شود. شخصیت مانی نقاشی است که انگار هیچ‌چیز در دنیا به اندازه نقاشی برایش اهمیت ندارد. شیرین‌مغز به نظر می‌رسد اما کاملا مشخص است رازهایی برای خودش دارد. درست است که بعضی رازها را فاش کرده اما هنوز نمی‌توانیم مطمئن باشیم چیزهای بیشتری را پنهان نکرده باشد. سرگرد شریفی هم ویژگی‌های منحصربفردی دارد. مدام به فکر فرو می‌رود و نمی‌دانیم از چه مسئله‌ای رنج می‌کشد.

سریال «ازازیل» با رسیدن به قسمت چهارم حالا برای مخاطب باورپذیرتر شده است.«مانی» با بازی «بابک حمیدیان» یکی از شخصیت‌های جالب «ازازیل» است.

راز و وهم و خیال | آنچه باعث شده «ازازیل» بیشتر از سریال‌های چند وقت اخیر پلتفرم‌ها به چشم بیاید، وهم‌انگیز بودن آن است. سرراست روایت نمی‌شود و کاری می‌کند ذهنمان مدام به چالش کشیده شود. هریک از شخصیت‌ها جدای از آنچه در زیست روزمره نشان می‌دهند، تخیلات و ترس‌هایی دارند و نمی‌توانند زندگی نرمال‌شان را پیش ببرند. گهگاه صداهایی می‌شنوند یا با وقایعی عجیب روبه‌رو می‌شوند و راه چاره‌ای برای آن ندارند. بعضی از این مسائل تا الان برایمان روشن شده اما هنوز رازهایی عجیب درباره هریک از شخصیت‌ها وجود دارد که باید در ادامه شاهد فاش شدن‌شان باشیم.

سریال «ازازیل» با رسیدن به قسمت چهارم حالا برای مخاطب باورپذیرتر شده است.پیمان معادی در سریال «ازازیل» یک پلیس متفاوت را بازی کرده است.

پلیس متفاوت | سرگرد شریفی یکی از متفاوت‌ترین کارآگاه‌هایی است که در سریال‌های مختلف شاهد بوده‌ایم. علاوه بر رفتاری که بخصوص با بچه‌ها دارد، موزیسین است. روی سن قرار می‌گیرد، پیانو می‌زند و شمایلی کاملا جدید از یک پلیس پیش رویمان می‌گذارد. او هم مدام تصاویری وهم‌برانگیز است. وسط کار یا حتی نواختن پیانو چهره‌ زنی با صورتی خونین مقابلش قرار می‌گیرد و تمرکزش را به‌هم می‌ریزد. در قسمت چهارم، از سوی زنی بیمار به رازی درباره همسر سابقش برمی‌خورد که تا حدی ماجرا برایمان روشن می‌شود.

کارکرد کودکان | در سریال با دو کودک مواجهیم. یکی در قسمت ابتدایی با دیدن زنی وحشتناک که عروسکی خیمه‌شب‌بازی در دست دارد بی‌نهایت می‌ترسد و شاهد مرگ پدربزرگ است و دیگری دختربچه‌ای کرولال است که از پشت پنجره شاهد وقایع خانه روبه‌روست. کودک اول چهره زنی که باعث مرگ پدربزرگش شده را شناسایی می‌کند و دختر دوم انگار از پدرش می‌ترسد که حرفی درباره آنچه شاهدش بوده بزند. مواجهه سرگرد شریفی با هریک از این دختربچه‌ها جالب است. برای دختربچه اول شیرکاکائو و کیک می‌خرد تا نظرش را جلب کند و از دختر دوم یکی از آدمک‌های لگویی‌اش را می‌گیرد و از این طریق با او رفیق می‌شود. باید دید این شخصیت‌های کودک در ادامه چه کارکرد دیگری در سریال دارند.

سریال «ازازیل» با رسیدن به قسمت چهارم حالا برای مخاطب باورپذیرتر شده است.عروسک‌ها در ازازیل نقش مهمی در پیشبرد داستان دارند.

عروسک‌ها | نکته مهم دیگر تاکید روی عروسک‌هایی است که قیافه‌هایی عجیب دارند و در ظاهر توسط سرایدار خانه ساخته می‌شود اما حضورشان در جاهای مختلف وهم‌انگیز است. سرایدار می‌گوید آنها را می‌سازد تا بفروشد و خرجش را دربیاورد اما بارها و بارها می‌بینیم که این عروسک‌ها در جهت ترساندن اعضای این ساختمان استفاده می‌شوند و نمی‌دانم عامل این ترس خود سرایدار است یا فردی دیگر. این عروسک‌ها به عنوان موتیفی برای ایجاد ترس استفاده می‌شوند و در جاهایی حضور دارند که فکر کسی به آن نمی‌رسد. روی زمین آسانسور، پشت پنجره اتاق یک دختربچه، داخل وان حمام خانه شوکا و … ردونشانی از این عروسک‌ها دیده می‌شود و یک‌جورهایی راز اصلی این سریال است.

«ازازیل» به کارگردانی حسن فتحی با بازی پری‌ناز ایزدیار، پیمان معادی، بابک حمیدیان، محمد بحرانی، محمود پاک‌نیت، احترام برومند و … امضایی جدید از حسن فتحی است؛ کارگردانی که بیشتر او را به واسطه سریال‌های تاریخی و درامی که در کارنامه دارد می‌شناسیم. این سریال جمعه‌ها در پلتفرم نماوا منتشر می‌شود.

منبع خبر