- 2025-06-15
- 2 بازدید
- 0 دیدگاه
- سلامت
نسخهای برای درمان اضطراب جمعی

به گزارش سلامت نیوز به نقل از آرمان ملی،در جامعه امروز و بهخصوص در کشور ما، با توجه به حجم بالای اخبار منفی و شایعاتی که مدام به این اخبار دامن میزنند، در حالت عادی هم فشار عصبی و اضطراب عمومی جامعه شاید بیشتر از حد معمول باشد.
مواجهه مداوم با این اخبار و اطلاعات، در کنار اتفاقهایی که در واقعیت میبینیم و چیزی فراتر از شرایط عادی و شبیه زندگی روزمره و هرروز ما نبوده است، هر فرد عادی را میتواند دچار بحران اضطراب و ناتوانی در فعالیتهای عادی کند. این درحالی است که واکنش و تاب آوری افراد مختلف در این شرایط غیرمترقبه، متفاوت است.
در همین راستا، امیرمحمد شهسوارانی، روانشناس و جامعهشناس گفت: یکی از بحرانهایی که در زندگی بشری رخ میدهدکه در حوزههای روانشناسی و جامعه شناسی به آن تروما میگویند، بحث اخبار استرس زا و شرایط غیرعادی و حوادث ناگوار و تبعات آن است. این مساله به عنوان یک آسیب مطرح میشود، یکی از مسائل عمده، آسیبهای روانی ناشی از اخبارو شرایط ناگوار و حوادث پیرامون آن است. به طور معمول افراد یکی از مسائل و درگیریهایی که در شرایط غیرعادی، مانند آنچه پیرامون وقوع یک جنگ روی میدهد، دارند، آسیبهای روانی ناشی از آن است که اینها را در دسته بندی اختلالات استرس پس از آسیب یا پس آسیبیptsd دسته بندی میکنند.
اختلالات پس از آسیب
او با اشاره به اختلالات پس از آسیب، گفت: یک سری اختلالاتی هستند که به علل استرس زای روانی برای فرد ایجاد میشوند و به نوعی اینها واکنشهای پس از واکنش حاد به استرس محسوب میشود. استرسی به فرد وارد میشود، فراتر از توان ذهنی، عصبی، شناختی و جسمانیاش، هم بعد جسمانی و هم بعد عصبی مغزش را دارد و هم بعد تصور و تجربههای پیشین و هم بعد شناختی، منظورم ساز و کارهای پردازش مغز فرد برای حلاجی است. به این معنا که از نظر بیولوژیک بدنش نمیتواند این استرس را تحمل کند. یعنی اینکه بدنش، دستگاه قلب و عروق و تنفساش، نمیتواند با این شرایط کنار بیاید و بنابراین فرد دچار نوسانات و فشار شدید میشود، در عین حال تعداد تنفساش افزایش پیدامی کند و عمقش کم میشود، که منجر به قلیایی شدن خون میشود و در این شرایط فرد دچار حالتهای حملات وحشت زدگی یا پنیک میشود. بنابراین برایش این شرایط ترسناک میشود.
آستانههای درد در افراد مختلف متفاوت است
شهسوارانی درباره دلیلی که این واکنشهای جسمانی به افراد وارد میشود، افزود: دلیلاش این است که این فشار خارج از توان و تحمل فرد است، که این هم در افراد مختلف متفاوت است. آستانههای درد در افراد مختلف متفاوت است، به طوری که ممکن است به فردی حرف ناخوشایندی بزنید و بزند زیرگریه، ولی در مورد فرد دیگری ممکن است حتی برخورد خشونت آمیزی داشته باشید و او واکنشی نشان ندهد. اینها همه بخشی از تواناییهای بدنی است. اما از نظر عصبی هم مشخص شده است که آستانههای درد افراد مختلف متفاوت است و اینکه فرد تا کجا میتواند این درد را تحمل کند و صدایش درنیاید هم متفاوت است.
این روانشناس در ادامه گفت: درکشور ما شاید خیلی از افراد سال 67 را که آخرین بمباران بود را به یاد ندارند. نزدیک 36 سال گذشته است و جمعیت تا 39 سال ما، با توجه به اینکه معمولا خاطرات ذهنی از دو سال و نیم و سه سال به بعد در مغز باقی میمانند، تا آن سال خاطرات باقی ماندگی ندارند و اگر فردی ادعا میکند که خاطرات قبل از دو ونیم سالگیاش را به یاد میآورد، تخیل و پردازش خودش است، درکنار داستانهایی که والدینش یا اطرافیان برایش تعریف کردند. افراد تا 38سالهای که در کشور ما هستند، تصوری از جنگ ندارند.
او درباره اثرات بعد شناختی این اخبار استرسزا نیز گفت: بعد شناختی یعنی اینکه فرد نمیتواند علت و معلولها را پردازش کند. بیش از 70 الی 80 درصد مردم این توانایی را ندارند و اینها مسائلی است که باید آموزش داده شود. همان گونه که در کشورهای دیگر آموزش داده میشود. از زمانی هم که بحران جنگ اوکراین و روسیه پیش آمده است، در اروپا به صورت مستمر در مدارس به افراد آموزش داده میشوند که در شرایط اضطراری چگونه برخورد کنند. درحالی که در کشور ما چون این آموزشها صورت نگرفته است، فرد بایک موقعیتی مواجهه میشود که زندگی و شرایط عادیاش تهدید میشود.
لزوم کنترل و پیش بینی شرایط
این جامعهشناس با بیان اینکه با چه راههایی میتوان این استرسها را کاهش داد، گفت: باید دو سیستم کنترل و پیش بینی را اعمال کند. سیستم کنترل یعنی اینکه من میتوانم پیامدهای اتفاقی که افتاد را کنترل کنم و جهت را برگردانم به سمتی که خودم و عزیزانم را حفظ کنم. حتی از طرف سازمان ملل هم تاکید شده است که افراد دورههای دفاع شخصی را ببینند، تا بتوانند فشارها و استرسهای روانی ناشی از تهدیدات و حوادث مخرب و شرایط بحران زا را کاهش دهند. همچنین وقتی پیش بینی میکنیم، یعنی تاحدودی از نظر زمانی میدانیم که درآینده چه اتفاقی خواهد افتاد. هرچه فرد این دو بخش را بیشتر در نظر داشته باشد، فرد از نظر روانی سلامتی بیشتری دارد و احتمال فروپاشی روانیاش کمتر است
او با اشاره به افرادی که ممکن است هیچ پیش بینی و کنترلی بر شرایط نداشته باشند افزود: این افراد ممکن است واکنش انکاری و پرخاشگری داشته باشند و در این شرایط دست به اقدامات غیرمترقبه یا خشونتهای ناگهانی بزنند.
استرسهای بیش از حد توان
شهسوارانی درباره واکنشهای فرد در برابر استرسهای شدید نیز گفت: استرسهای بیش از حدتوان، به طوری که فرد را اصطلاحا مثل شمع آب میکند، وقتی فرد به هر دلیلی دچار این استرس بیش از حد شد، دو دسته واکنش دارد، یک دسته واکنشهای حد یا سریع است و یک دسته واکنشهای مزمن یا درازمدت است. این واکنشهای ناگهانی مانند اینکه فردی خشکش میزند یا به اصطلاح فریز میشود و یا به نوعی وامانده میشود و به نوعی بیواکنش است. از یک زمانی بین 5روز تا 20روز بعد از عوامل استرس زا فرد به حالت شوکی دچار میشود که شروع میکند به واکنشهای شدیدی مانند اینکه فریاد ناگهانی بکشد یا عصبی شود یا گریه کند و با کوچکترین صدایی بترسد. برخی افراد هم هستند که استرسهایشان طولانیتر میشود و مثلا تا یک ماه این فشارها را تحمل میکند و بعد از آن تازه واکنشهای شدیدی نشان میدهد.
تبعات حجم بالای اخبار و شایعات
این روانشناس همچنین با اشاره به حجم بالای اخبار و تاثیر آن بر افزایش استرس نیز گفت: بخش عمدهای از آسیبها به دلیل بمباران اطلاعاتی فرد است که اصطلاحا به آن میگوییم، نِورُوز اطلاعاتی، که فرد به حدی بهش اطلاعات جدید وارد میشود که نمیداند باید چه کندو این ترکیب میشود با وضعیت تهدید بقا که اتوماتیک یک واکنشهایی ایجاد میکند که از جمله افزایش سطح ترشحات برخی هورمونهاست. این بعد از گذشت 6ماه سبب آسیبهای مختلفی در بدنش از جمله کبد، میشود که از آن تحت عنوان استرس و فرسودگی نام میبرند. در این میان یک شایعاتی هم ایجاد میشود که خود سبب افزایش استرس و افزایش حس ناکارآمدی در فرد میشود. حس ناتوانی که من نمیتوانم پیش بینی و کنترل کنم و به حالتی از درماندگی و استیصال میرسد.
بیا تو صدا
ارسال دیدگاه