مصرف منظم کانابیس به فعالیت تنظیم کننده حرکت مغز آسیب می‌زند

مطالعه‌ای جدید در حوزه تصویربرداری مغزی نشان داده است که مصرف کنندگان منظم کانابیس فعالیت خودبه‌خودی کمتری را در ناحیه‌ای…
مصرف منظم کانابیس به فعالیت تنظیم کننده حرکت مغز آسیب می‌زند

مطالعه‌ای جدید در حوزه تصویربرداری مغزی نشان داده است که مصرف کنندگان منظم کانابیس فعالیت خودبه‌خودی کمتری را در ناحیه‌ای کلیدی از مغز، که مسئول کنترل حرکتی است تجربه می‌کنند. در حالی که عملکرد آن‌ها در انجام وظایف شناختی تفاوت معناداری با افراد غیرمصرف‌کننده نداشت، کاهش فعالیت مغزی با شدت بیشتر علائم اختلال مصرف کانابیس و نیز واکنش‌های سریع‌تر در حین انجام یک آزمون ذهنی ارتباط داشته است. این نتایج در ژورنال معتبر Journal of Psychopharmacology منتشر شده‌اند.

کانابیس، که با نام ماری‌جوانا نیز شناخته می‌شود، ماده‌ای روان‌گردان برگرفته از گیاه کانابیس است که هم در مصارف درمانی و هم تفننی کاربرد دارد. با تغییر قوانین مرتبط با این ماده در نقاط مختلف جهان، دسترسی عمومی به آن نیز افزایش یافته است. ترکیبات فعال موجود در کانابیس مانند THC با سیستم اندوکانابینوئید مغز تعامل و آثار مختلفی را ایجاد می‌کنند؛ از جمله احساس آرامش، تغییر در ادراک، اختلال در توجه و هماهنگی حرکتی.

بررسی اثرات عصبی مصرف منظم کانابیس

گرچه برخی افراد از فواید درمانی کانابیس بهره‌مند می‌شوند، شواهد نشان می‌دهد که مصرف مداوم آن می‌تواند منجر به تغییرات شناختی و عصبی شود. تیم پژوهشی این مطالعه تمرکز خود را بر بررسی تأثیرات مصرف کانابیس بر فعالیت مغزی نواحی مرتبط با کنترل حرکتی قرار داده‌اند. حوزه‌ای که نسبت به توجه و حافظه کمتر مورد بررسی قرار گرفته است.

مطالعات پیشین نشان داده‌اند که مصرف مکرر کانابیس می‌تواند عملکرد مغز را در هنگام انجام وظایفی که به حافظه، توجه یا تصمیم‌گیری مرتبط هستند دچار تغییر کند. با این حال، پژوهش‌های کمی دربارهٔ تأثیر این ماده بر سیستم‌های مغزی کنترل‌کنندهٔ حرکات ارادی انجام شده است. این خلأ از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، زیرا کنترل حرکتی بر هماهنگی دقیق فعالیت‌های مغزی متکی است، و اختلال در این سیستم‌ها ممکن است پیامدهای گسترده‌تری در عملکرد افراد در زندگی روزمره داشته باشد.

پژوهشگران برای بررسی اینکه آیا مصرف منظم کانابیس الگوهای فعالیت مغزی را در نواحی حرکتی هنگام اجرای یک آزمون رایج کنترل شناختی تغییر می‌دهد یا خیر، مطالعه‌ای طراحی کردند. همچنین بررسی شد که آیا این تغییرات با دفعات و شدت مصرف کانابیس ارتباط دارد یا نه.

طراحی و نمونهٔ مطالعه: از اوماها با امواج مغزی

این مطالعه بر روی 67 فرد بزرگسال از منطقهٔ اوماها در ایالت نبراسکای آمریکا انجام شد. سی‌و‌چهار نفر از شرکت‌کنندگان اعلام کردند که در شش ماه گذشته حداقل دوبار در هفته از کانابیس استفاده کرده‌اند، در حالی که 33 نفر دیگر هیچ گونه مصرف اخیر کانابیس نداشتند. هر دو گروه از نظر سن، جنسیت و سایر عوامل جمعیت‌شناختی به‌صورت همتا‌سازی شده انتخاب شدند.

تمامی شرکت‌کنندگان یک مصاحبهٔ ساختارمند دربارهٔ سابقهٔ مصرف مواد انجام دادند و پرسشنامه‌هایی استاندارد، از جمله ابزاری برای ارزیابی علائم اختلال مصرف کانابیس، را تکمیل کردند. برای اندازه‌گیری فعالیت مغزی، پژوهشگران از تکنیکی غیرتهاجمی به نام مغناطوآنسفالوگرافی (MEG) استفاده کردند که با دقت زمانی بالا، میدان‌های مغناطیسی تولیدشده توسط فعالیت‌های عصبی را شناسایی می‌کند.

در جریان جلسه مغناطوآنسفالوگرافی (MEG)، شرکت‌کنندگان نسخه‌ای از آزمون فلانکر اریکسن را انجام دادند. در این آزمون، افراد باید جهت فلش مرکزی را شناسایی کنند، در حالی که فلش‌های اطراف (به‌اصطلاح «فلانکرها») ممکن است با هدف هماهنگ یا در تضاد باشند. این آزمون به‌طور گسترده برای سنجش توجه و کنترل شناختی مورد استفاده قرار می‌گیرد، اما از آن‌جا که شرکت‌کنندگان باید با دستان خود پاسخ سریع حرکتی بدهند، امکان بررسی فعالیت نواحی مرتبط با کنترل حرکتی در مغز نیز فراهم می‌شود.

پژوهشگران تمرکز خود را بر فعالیت نوسانی در باندهای فرکانسی بتا و گاما قرار دادند؛ الگوهایی از امواج مغزی که نقش مهمی در برنامه‌ریزی و اجرای حرکات ایفا می‌کنند.

نتایج نشان داد که تمامی شرکت‌کنندگان، صرف‌نظر از مصرف کانابیس، الگوهای معمول فعالیت مغزی مرتبط با حرکت را نشان دادند. به‌طور خاص، کاهش در فعالیت بتا (که به آن «ناهم‌زمانی بتا» گفته می‌شود) و افزایش در فعالیت گاما (هم‌زمانی گاما) در زمان انجام حرکت دستی مشاهده شد. این پاسخ‌ها در ناحیه قشر حرکتی اولیه‌ی چپ مغز، که کنترل حرکات سمت راست بدن را برعهده دارد، شدیدتر بودند. نکته مهم این‌که آزمون توانست شبکه‌های حرکتی مورد انتظار را در هر دو گروه -مصرف‌کننده و غیرمصرف‌کننده کانابیس- فعال کند و این نشان می‌دهد عملکرد پایه‌ای این سیستم‌ها همچنان سالم است.

تفاوت‌های فعالیت مغزی در زمان استراحت آزمون

با این حال، وقتی پژوهشگران به فعالیت خودبه‌خودی مغز پرداختند -که در دوره استراحت پیش از شروع هر آزمون اندازه‌گیری شد- اختلاف چشم‌گیری میان گروه‌ها یافت شد. در مصرف‌کنندگان کانابیس، فعالیت گامای خودبه‌خودی در قشر حرکتی اولیه چپ مغز به‌طور قابل‌توجهی کمتر از گروه غیرمصرف‌کننده بود. این تفاوت در باند فرکانسی بتا مشاهده نشد، که نشان می‌دهد این اثر خاص گاما است. همچنین، هرچه علائم اختلال مصرف کانابیس در افراد شدیدتر بود، فعالیت گامای خودبه‌خودی در این ناحیه از مغز هم کمتر بود.

مطالعه نشان داد که فعالیت گامای خودبه‌خودی با عملکرد افراد در آزمون نیز ارتباط دارد. در کل، شرکت‌کنندگانی که قدرت گامای پایین‌تری داشتند، معمولاً سریع‌تر در آزمون فلانکر پاسخ می‌دادند. این رابطه در مصرف‌کنندگان کانابیس بارزتر بود. تحلیل‌های بیشتر حاکی از آن است که فعالیت گامای خودبه‌خودی ممکن است بخشی از ارتباط میان علائم اختلال مصرف کانابیس و زمان واکنش را توضیح دهد و مسیر احتمالی تأثیر تغییرات عملکرد مغز بر رفتار را آشکار کند.

جالب آن‌که با وجود تفاوت در فعالیت خودبه‌خودی مغز میان گروه‌ها، تفاوت معناداری در عملکرد کلی دو گروه در آزمون فلانکر مشاهده نشد. هر دو گروه در مراحل آزمون که شامل فلش‌های متضاد بود، واکنش‌های کندتری نشان دادند. الگویی رایج که به‌عنوان «اثر فلانکر» شناخته می‌شود. همچنین سطح دقت پاسخ‌دهی در هر دو گروه مشابه بود. این یافته‌ها نشان می‌دهد که تغییرات فعالیت مغزی در مصرف‌کنندگان کانابیس به تفاوت‌های آشکار در عملکرد آزمون منجر نشده است. نویسندگان مقاله بر این باورند که افراد مصرف‌کننده ممکن است با نوعی جبران‌سازی عصبی، تغییرات زیربنایی مغز را پوشش داده و عملکرد طبیعی خود را حفظ کرده باشند.

این نتایج به پیچیدگی رابطه میان مصرف منظم کانابیس، عملکرد مغز و رفتار اشاره دارد. کاهش مشاهده‌شده در فعالیت گامای خودبه‌خودی در قشر حرکتی با یافته‌های مطالعات پیشین که کاهش مشابهی را در نواحی دیگر مغز مانند نواحی پردازش حسی گزارش کرده‌اند هم‌راستا است. باور بر این است که فرکانس گاما نقش مهمی در هماهنگی فعالیت میان مدارهای عصبی دارد، و سرکوب آن ممکن است بیانگر تغییرات وسیع‌تری در ارتباطات عصبی باشد.

آیا مصرف منظم کانابیس عملکرد مغز را مختل می‌کند؟

یکی از احتمالات این است که کانابیس عملکرد سلول‌های مهارکننده مغزی که مسئول تولید ریتم‌های گاما هستند را مختل می‌کند. این سلول‌ها وابسته به انتقال‌دهنده عصبی GABA هستند، و برخی شواهد نشان می‌دهند که THC می‌تواند در سیگنال‌دهی GABAergic اختلال ایجاد کند.

پژوهشگران در این مطالعه به محدودیت‌هایی نیز اشاره کرده‌اند. با وجود این‌که از شرکت‌کنندگان خواسته شده بود در روز آزمون از کانابیس استفاده نکنند، زمان دقیق آخرین مصرف آن‌ها ثبت نشده است. تفاوت در میزان قدرت کانابیس، روش مصرف و مدت‌زمان مصرف نیز می‌تواند بر فعالیت مغز اثرگذار باشد، اما این عوامل به‌طور کامل کنترل نشده‌اند. علاوه بر این، آزمون مورد استفاده در این پژوهش نسبتاً ساده بود و شاید به اندازه کافی چالش‌برانگیز نبود که تفاوت‌های ظریف در عملکرد را آشکار کند. پژوهش‌های آینده با استفاده از وظایف پیچیده‌تر شناختی، نمونه‌های بزرگ‌تر و اندازه‌گیری مستقیم مواد شیمیایی مغز می‌توانند به شفاف‌سازی بیشتر آثار مشاهده‌شده و دلایل آن‌ها کمک کنند.

با وجود این محدودیت‌ها، مطالعه‌ی مذکور به مجموعه‌ای از شواهد فزاینده که نشان می‌دهند مصرف منظم کانابیس با تغییراتی در عملکرد مغز ارتباط دارد می‌افزاید. هرچند این تغییرات در این پژوهش منجر به افت عملکرد نشدند، اما سرکوب فعالیت گامای خودبه‌خودی ممکن است نشان‌دهنده الگویی گسترده‌تر از دگرگونی‌های عصبی مرتبط با مصرف سنگین کانابیس باشد.

این مطالعه با عنوان “Regular cannabis use modulates gamma activity in brain regions serving motor control” توسط تیمی از پژوهشگران شامل لورن کی. وبرت، میکی شنتل، جیسون اِی. جان، آنا تی. کوتان، هانا جی. اوکل‌بری، لوسی کی. هورن، مگان ای. سندال، امیرسالار منصوری و تونی دبلیو. ویلسون انجام شده است.

منبع خبر

بیا تو صدا