- 2025-07-08
- 3 بازدید
- 0 دیدگاه
- اخبار مهم
مروری بر هفت فیلم بهیادماندنی کارنامه سیروس الوند به بهانه اکران «آنجا همان ساعت»| خوشا پیدا شدن در عشق

فیلم سینمایی «آنجا همان ساعت» پس از هفت سال، بالاخره در نوبت اکران عمومی قرار گرفت! این خبر یک خطی میتوانست درباره فیلمهای متعددی مخابره شود و همه چیز را هم موکول به شرایط بحرانزده چرخه اکران متأثر از کرونا و دیگر حوادث سیاسی و اجتماعی کنیم اما آنچه این فیلم را واجد اهمیت و توجه ویژه میکند امضای «سیروس الوند» پای آن است. کارگردانی که بیش از 5 دهه از ورودش به میدان سینمای ایران میگذرد و سهم ویژهای در خاطرات چند نسل از لذت تماشای فیلم در سینما داشته است. به بهانه اکران فیلم جدید این فیلمساز، بخشی از خاطرات خود از کارنامهاش را مرور کردهایم.
به گزارش فیلمنیوز، «سیروس الوند، کامران قدکچیان، علیرضا داوودنژاد و مهدی فخیمزاده در واقع نسل دومی محسوب میشوند که مابین سینمای روشنفکری و فیلمهای بازاری، فیلمهای سرپایی ساختند و از آنجایی که در دل بحرانهای سینمای ایران در دهه 50 فیلمسازی را آغاز کردند، عوامل بحران در سینما را به خوبی میشناختند. آنها در سال 62 به مدیریت فرهنگی کشور کمک کردند تا سینمای جدید ایران را راه بیندازند… سیروس الوند و سایر فیلمسازان این نسل تا قبل از دهه 90، چهار دهه در سینمای ایران فیلم ساختند و سینمای ایران را سرپا نگه داشتند؛ اگر بخواهیم معنی سینما را پیدا کنیم، در همین سیروس الوند میتوانیم پیدا کنیم.» این جملات از فریدون جیرانی است؛ یکی از سرشناسترین پژوهشگران و تحلیلگران تاریخ سینمای ایران که اینگونه در آیین بزرگداشت سیروس الوند، از رفیق سالهای دور خود گفت و تأثیرش بر مسیر سینمای ایران را تحلیل کرد.
به گفته جیرانی نسل الوند پس از حوادث سال 88 و در دهه 90 کمتر فیلم ساختند و وقتی به کارنامه سیروس الوند مراجعه میکنیم سهم او هم از این دهه تنها دو فیلم بوده است. یکی «این سیب هم برای تو» که در سال 93 ساخته شد و دیگری همین فیلم «آنجا همان ساعت» که محصول سال 97 است و این روزها پس از هفت سال انتظار بالاخره فرصت اکران عمومی به دست آورده است. این فیلم با بازی بازیگرانی همچون با بازی پرویز پرستویی، ماهور الوند و شهرام حقیقتدوست همچون 21 فیلم دیگر کارنامه الوند در مقام کارگردان، رنگ و بویی اجتماعی دارد و بر بحران ناخواستهای که زندگی یک زوج را تهدید میکند، متمرکز است.به همین بهانه و در استقبال از درج مجدد نام این کارگردان بر سردر سینماهای کشور، مروری کوتاه بر هفت فیلم شاخص از پنجدهه فیلمسازی او داشتهایم.
فریاد زیر آب | 1356
کیومرث ملکمطیعی و داریوش اقبالی در نمایی از فیلم «فریاد زیر آب»
سیروس الوند که از ابتدای دهه 50 و بهواسطه استعدادی که در فیلمنامهنویسی داشت، فعالیت حرفهای خود در سینما را با نگارش فیلمنامه آغاز کرده بود، در سال 53 با فیلمی بهنام «سنجر» اولین تجربه کارگردانی را در کارنامه خود ثبت کرد که فیلم توقیف شد و فرصت اکران عمومی به دست نیاورد. به همین دلیل او چند سال دیگر صبر کرد تا اولین فیلم رسمی و دیدهشدهاش در مقام کارگردان «فریاد زیر آب» باشد.
درباره داستان؛ داستان «فریاد زیر آب» روایتی عاشقانه از دلبستگی جوانی قهر کرده از خانه و پناهبرده به خیابان، به دختری است که قربانی دست و بازیچه یک سرمایهدار شده است. عزت نام این جوان است که با پدرش به مشکل خورده و حالا به یک تعمیرگاه ماشین پناه برده و خرده خلافهایی هم میکند. او دل در گروی آذر دارد اما برای رسیدن به او ابتدا باید او را از سلطه شخصی به نام نصیر نجات دهد. او هر چند موفق میشود، اما برسر این قمار عاشقانه، جان میدهد.
درباره ستارهها؛ خاطره فیلم «فریاد زیر آب» در حافظه بسیاری از فیلمبازها، با ترانهای به همین نام، با صدای داریوش اقبالی گره خورده است. خوانندهای خاطرهساز که در سالهای پیش از انقلاب گویی وسوسه بازیگری هم داشت و در این فیلم سیروس الوند ایفاگر نقش اصلی یعنی «عزت» بود. شهره صولتی، فرزانه تأئیدی و ناصر ملکمطیعی هم از دیگر بازیگران این فیلم بودند. عنات بخشی هم نقشآفرینی ماندگاری در نقش «نصیر» در این فیلم داشت.
آوار | 1364
مجید مظفری و فرامرز قریبیان در نمایی از فیلم «آوار»
الوند در همان سالهای اولیه ورود رسمیاش به کارگردانی، پرکار بود و در طول دو سال، سهفیلم را کارگردانی کرد. او در دهه 60 هم در کنار ادامه مسیر فیلمنامهنویسی برای کارگردانان دیگر، ابتدا «ریشه در خون» را ساخت و بعد سراغ همین فیلم «آوار» رفت. فیلمی که در سالهای جنگ، حالوهوایی کاملا متفاوت داشت و ایده محوریاش را از وقوع یک زلزله و موقعیت متزلزل یک خانواده وام میگرفت.
درباره داستان؛ محمودخان، پیرمرد ثروتمند است که برای تقسیم میراث خود، فرزندانش را به روستای محل زندگیاش فرامیخواند. درست در روز موعود که او مشغول وصیت به فرزندان است، از دنیا میرود و همزمان وقوع زلزلهای باعث میشود که برادران و عروسها در زیر آوار خانه پدری محبوس شوند. همین موقعیت و تلاش افراد خانواده برای نجات خود در کنار کشمکشهای خانوادگی، منجر به شناخت متفاوت آنها از یکدیگر میشود.
درباره ستارهها؛ فیلم «آوار» در زمان ساخت از حضور بازیگران مطرح سینما بهره گرفته بود. زندهیاد جمشید مشایخی ایفاگر نقش محوری یعنی پدر ثروتمند بود و در کنار او بازیگران شاخص دیگری همچون فرامرز قریبیان، مجید مظفری، جهانگیر الماسی و زندهیادان محمد مطیع و هادی اسلامی ایفای نقش میکردند. نکته مهم اینکه به جای همه کاراکترهای اصلی هم ستارههای دوبله آن سالها از منوچهر اسماعیلی و جلال مقامی گرفته تا احمد رسولزاده، خسرو خسروشاهی، حسین عرفانی و سعید مظفری گویندگی میکردند.
یک بار برای همیشه | 1371
خسرو شکیبایی و فاطمه معتمدآریا در نمایی از فیلم «یکبار برای همیشه»
در اواخر دهه 40 جلال مقدم با برداشتی آزاد از رمان «تراژدی آمریکایی»، فیلمی به نام «پنجره» ساخت که نسخهای ایرانی از این داستان آمریکایی بود. سیروس الوند بهفاصله دو دهه بعد، فیلم «یک بار برای همیشه» را با نگاهی به همین فیلم کارگردانی کرد که بیش از ساخته مقدم موردتحسین قرار گرفت و در تاریخ سینمای ایران ماندگار شد. فیلمی که سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی جشنواره فجر را هم برای الوند به همراه داشت.
درباره داستان؛ سفر به ژاپن به امید موقعیت شغلی بهتر یکی از ایدههایی بود که در آستانه دهه هفتاد، ایرانیان بسیاری را به خود مشغول کرده بود و اتفاقا انعکاس ویژهای هم در داستانها و فیلمهای آن مقطع از تاریخ معاصر داشت. داستان فیلم «یکبار برای همیشه» هم با انگیزه یک نقاش ساختمان برای مهاجرت کاری به ژاپن آغاز میشود. محمود نباتی برای این سفر تصمیم به جدایی از همسرش زهرا میگیرد اما اطلاع از بارداری زهرا، مانع از صدور حکم طلاق میشود. هر چند آنها تصمیم به سقط این فرزند میگیرند اما اجرای این تصمیم به این راحتیها نیست و همین فرزند، زندگی مشترک این زوج را نجات میدهد.
درباره ستارهها؛ اگر بخواهیم از ستارههای سینمای ایران در سالهای ابتدایی دهه هفتاد نام ببریم حتما زندهیاد خسرو شکیبایی و فاطمه معتمدآریا جایی در صدر این فهرست خواهند داشت. دو بازیگری که ایفای نقش زوج اصلی داستان «یکبار برای همیشه» یعنی محمود و زهرا را برعهده داشتند. جهانگیر فروهر و مرتضی احمدی هم از بازیگران پیشکسوت سینمای ایران بودند که در این فیلم ایفای نقش داشتند.
چهره | 1374
ابوالفضل پورعرب و امرالله صابری در نمایی از فیلم «چهره»
سیروس الوند بهفاصله دو سال بعد از «یکبار برای همیشه» که از نگاه منتقدان از بهترین ساختههای سینمایی او در سالهای بعد از انقلاب بود، سراغ فیلم «چهره» رفت. فیلمی که علاوهبر کارگردانی همزمان نگارش فیلمنامه و تهیهکنندگیاش را هم خود برعهده داشت و در چهاردهمین جشنواره فیلم فجر، برای عاطفه رضوی و گوهر خیراندیش در بخش بهترین بازیگر نقش اول و نقش مکمل، نامزدی سیمرغ بلورین را به همراه آورد.
درباره داستان؛ جوانی بهنام فریدون بهنام که ظاهری موجه دارد و بعد از 12 سال از آمریکا به ایران آمده و بهواسطه حضور در مهمانی خانوادگی دوستش مجید، با دختری به نام ثریا مودت آشنا میشود. بعد از خواستگاری و ازدواج، فریدون پیشنهاد یک سرمایهگذاری کلان برای ساخت یک مجتمع مسکونی را به خانواده مودت میدهد و آنها به اعتبار رابطه خانوادگی به او اعتماد میکنند. بهنام با تمام پولهای جمعآوری شد ناپدید میشود و بعد از مدتی وقتی بهصورت مخفیانه با ثریا تماس میگیرد تا با هم از کشور خارج شوند، با مخالفت و ممانعت ثریا مواجه میشود.
درباره ستارهها؛ ابوالفضل پورعرب که در آخرین سال دهه 60 با درخشش در فیلم «عروس» تبدیل به یکی از ستارههای محبوب فیلمسازان برای ایفای نقش جواناول فیلمها شده بود، در نیمه نخست دهه 70 بهشدت پرکار بود و در سال 73 با نقش اصلی فیلم «چهره» اولین همکاری با سیروس الوند را تجربه کرد. عاطفه رضوی، سعید پورصمیمی، گوهر خیراندیش و سیروس ابراهیمزاده هم از دیگر بازیگران نقشهای اصلی در این فیلم بودند که از میان آنها نقشآفرینی عاطفه رضوی و گوهر خیراندیش، بیشتر به چشم آمد و تحسین شد.
دستهای آلوده | 1378
امین حیایی و ابوالفضل پورعرب در نمایی از فیلم «دستهای آلوده»
الوند که در دهه هفتاد کارگردانی پرکار بود و بهطور میانگین سالی یک فیلم را کارگردانی میکرد، بهفاصله چهار سال بعد از «چهره» یکی از موفقترین فیلمهایش را کارگردانی کرد که تا به امروز از محبوبترین و خاطرهانگیزترین ساختههای این کارگردان محسوب میشود. فیلم «دستهایآلوده» در سال 79 روی پرده سینما رفت و در کنار فیلم «شوکران» تبدیل به پرفروشترین و پرمخاطبترین فیلم آن سال شد.
درباره داستان؛ چهار جوان تصمیم میگیرد برای تحقق رویاهای خود، دست به یک سرقت بزرگ بزنند. ایده اولیه از سیامک و دیبا است و نادر و رویا هم با آنها همراه میشوند. طراحی آنها برای سرقت از مراسم عروسی یک خانواده بهشدت متمول و پولدار است. سرقت با موفقیت انجام میشود اما تلاش مشترک سیامک و نامزدش یعنی نسرین برای فروش جواهرات، پای خلافکاران بزرگتری را به ماجرا باز میکند و سرانجام این رویاپردازی جمعی به یک تراژدی ختم میشود.
درباره ستارهها؛ ابوالفضل پورعرب که چهار سال پیش با فیلم «چهره» اولین همکاری با سیروس الوند را تجربه کرده بود، این بار هم بهترین گزینه برای ایفای نقش اصلی در فیلم تازه این کارگردان یعنی سیامک بود، بهخصوص که برای نقش مقابل او یعنی دیبا هم هدیه تهرانی بهعنوان محبوبترین بازیگر زن آن سالهای سینمای ایران انتخاب شده بود. امین حیایی در این فیلم ایفاگر نقش نادر بود و نقش نسرین بهعنوان نامزد سیامک را هم زندهیاد عسل بدیعی ایفا میکرد.
برگ برنده | 1382
فریبرز عربنیا در نمایی از فیلم «برگ برنده»
سیروس الوند برای پانزدهمین فیلم بلند سینمایی خود در مقام کارگردان، فیلمنامهای از برادر مستعد خود، خشایار الوند را انتخاب کرد و با همراهی رسول صدرعاملی در مقام تهیهکننده فیلم «برگ برنده» به تولید رسید. فیلمی که همچون چند فیلم موفق الوند در سالهای پیشتر، داستانی مرتبط با بحران مالی و وسوسه مهاجرت داشت. زندهیاد خشایار الوند که پیشتر در نگارش فیلمنامه «مزاحم» با برادرش همکاری کرده بود، با این فیلم دومین همکاری برادرانه را در کارنامه خود ثبت کرد.
درباره داستان؛ یک کلاهبرداری بزرگ مالی، آرمان سیرتی که مدیر یک آژانس مسافرتی را به فکر خروج از کشور میاندازد اما تصادف ناگهانی او با یک دختر گلفروش برنامههایش را به هم میریزد. دختر دچار فراموشی شده و تا زمانی که رضایت ندهد، آرمان اجازه خروج از کشور را ندارد. در مسیر یافتن هویت دختر گلفروش که نامش برکت است، مشخص میشود که او فردی سابقهدار در زمینه تصادفهای ساختگی است و همدستی به نام کمال هم دارد. کشمکش مالی میان آرمان و کمال، شرایط تازهای را بهوجود میآورد که سرانجام به دلبستگی آرمان به برکت میانجامد.
درباره ستارهها؛ باران کوثری که بعد از یک دهه نقشآفرینی در فیلمهای شاخص مادرش، رخشان بنیاعتماد، دهه 80 را با ایفای نقش در فیلم «رقص در غبار» به کارگردانی اصغر فرهادی آغاز کرده بود، با «برگ برنده» اولین همکاری با سیروس الوند را هم تجربه کرد و ایفای نقش«برکت» را برعهده گرفت. فریبرز عربنیا هم با نقش آرمان، بازیگر اصلی این پروژه بود. آتیلا پسیانی، مهرانه مهینترابی، سعید پیردوست و محسن قاضیمرادی هم از دیگر بازیگران شناختهشده در این فیلم سینمایی بودند.
رستگاری در 8 و 20 دقیه | 1383
مهتاب کرامتی در نمایی از فیلم «رستگاری در هشت و بیست و دقیقه»
سیروس الوند که به استناد فیلمنامهها و فیلمهای خود، همواره سینماگری دغدغهمند در حوزه بازنمای معضلات اجتماعی بهشمار میرفت، در سال 83 یکی از فیلمهای جسورانه کارنامه خود را کارگردانی کرد. «رستگاری در 8 و 20 دقیقه» یکی از اولین فیلمهای سینمای ایران در نقد تعصب کور محسوب میشود که بهواسطه همین صراحت در طرح یک سوژه ملتهب، با واکنشها و حاشیههایی هم مواجه شد.
درباره داستان؛ کلیدواژه اصلی روایت این فیلم «تعصب کور» است؛ در محلهای سنتی در جنوب تهران، پای زنی ناشناس به خانهای باز میشود و همین تنهایی زمینهساز شکل گرفتن حرف و حدیثهایی پشت سر او میشود. یک گروه تندروی مذهبی با هدایت فردی متعصب بهنام فواد، تصمیم دارند همه مظاهر فساد را شخصا از بین ببرند و حالا این زن تبدیل به سوژهای برای آنها میشود تا بهزعم خود حکم خدا را دربارهاش پیاده کنند. طاها جوانی ساده است که تحتتأثیر فواد، پایش به این جریان باز میشود.
درباره ستارهها؛ شهاب حسینی که در آستانه دهه 80 با درخشش در «پلیس جوان» به چهرهای محبوب در میان مخاطبان تبدیل شده بود، در میانه همین دهه سالهای پرکاری در سینما را تجربه میکرد که در اولین همکاری با سیروس الوند، ایفاگر نقش کلیدی «رستگاری در 8 و 20 دقیقه» یعنی «فواد» شد. دو بازیگر دیگر نقشهای اصلی فیلم هم یکی بهرام رادان بود و دیگری مهتاب کرامتی که هر دو در آن سالها از بازیگران محبوب سینما محسوب میشدند.
بیا تو صدا
ارسال دیدگاه