• 2025-10-25
  • 1 بازدید
  • 0 دیدگاه
  • سلامت

غلبه “توسعه‌گرایی خام” بر علم محیط ‌زیست و تجارب جهانی

به گزارش سلامت نیوز کیوان ضرغامی پژوهشگر محیط زیست درباره اظهارنظر اخیر وزیر میراث فرهنگی و آزادبودن اجرای طرح های…

به گزارش سلامت نیوز کیوان ضرغامی پژوهشگر محیط زیست درباره اظهارنظر اخیر وزیر میراث فرهنگی و آزادبودن اجرای طرح های گردشگری در بستر رودخانه ها نوشت:« وقتی وزیر میراث فرهنگی به‌جای پاسداری از میراث طبیعی و تاریخی، چراغ سبز به تخریب می دهد، ما با یک جابه‌جایی خطرناک کارکردها مواجهیم؛ وزارتخانه‌ای که باید سد باشد، خود به بیل مکانیکی تبدیل می‌شود. این نوع تصمیمات، بخشی از “تراژدی حکمرانی آب” است؛ همان جایی که “پیمانکاران ذی‌نفع” و “توسعه‌گرایی خام” بر علم محیط‌ زیست، تجربه جهانی و ملاحظات اکولوژیک غلبه می‌کنند.» متن این یادداشت در ادامه از نظرتان می گذرد.

آن‌چه “وزیر میراث فرهنگی” به‌عنوان مجوز”ایجاد تأسیسات در مجاورت رودخانه‌ها و سدها”اعلام کرده است، صرفاً یک اظهارنظر اداری نیست؛ بلکه نشانه‌ای از همان “اراده به‌مثابه قانون” یعنی آن‌جا که میل فردیِ صاحب‌منصب جایگزین خرد جمعی، تخصص، قانون و آینده‌نگری می‌شود.

در این نگاه، قدرت، به‌جای آن‌که خادم منافع عمومی باشد، خود را “مرجع تشخیص نفع” می‌پندارد و همین، ریشه بسیاری از “سیاست‌گذاری‌های وارونه” در کشور است.

وقتی وزیر میراث فرهنگی به‌جای پاسداری از میراث طبیعی و تاریخی، چراغ سبز به تخریب بدهد، ما با یک جابه‌جایی خطرناک کارکردها مواجهیم؛ وزارتخانه‌ای که باید سد باشد، خود به بیل مکانیکی تبدیل می‌شود. این نوع تصمیمات بخشی از ” تراژدی حکمرانی آب” است؛ همان جایی که “پیمانکاران ذی‌نفع” و “توسعه‌گرایی خام” بر علم محیط‌زیست، تجربه جهانی وملاحظات اکولوژیک غلبه می‌کنند.

ساخت‌وسازدرحریم رودخانه، نه یک اقدام توسعه‌ای، بلکه نسخه‌ای تکراری از جسارت علیه طبیعت است؛ طبیعتی که نه اهل بخشش است و نه با رانت‌نامه‌ها معامله می‌کند. سیلاب‌ها، فرسایش، از بین‌رفتن بسترهای تاریخیِ رودخانه و تهدید جان مردم، پیامدهای محتومِ چنین تصمیماتی است.

وقتی تصمیم‌سازان،”نخبگان” را کنار می‌گذارند و علم را مزاحم معاملات تلقی می‌کنند، نتیجه آن می‌شود که “تورمِ پروژه” جای “تعقلِ سیاست” را می‌گیرد. مشکل ما “قدرت معطوف به حقیقت نیست؛ بلکه قدرت معطوف به حفظ خود است” و اینجا دقیقاً همان‌جاست : عقلانیت قربانی می‌شود تا چند قراردادعمرانی دیگر به‌جریان بیفتد.

ریشه‌شناسی این تصمیم‌ها نشان می‌دهد که مسئله فقط یک وزیر یا یک دستور نیست؛ بلکه فرهنگی است که “مصاحبه‌های وارونه” را جای “مسئولیت ‌پذیری” نشانده است.

وقتی قانون باید “سد” باشد اما به “راه آب” تبدیل می‌شود، وقتی حریم رودخانه باید “حریم”بماند؛ اما به “ملک شخصی و تجاری” تبدیل می‌شود ما با نوعی بحران اخلاقی و معرفتی مواجهیم.

ایران سرزمین رودخانه‌هایی است که تمدن ساخته‌اند؛ اما اکنون قرار است بر همان ریشه‌های تمدنی، برج و سفره‌خانه و ویلا روییده شود. نقد اساسی این است که وزیر به‌جای آن‌که حافظ میراث باشد، خود تهدید میراث می‌شود. و این، دیگر فقط یک اشتباه نیست؛ یک جهت‌گیری خطرناک است که اگرباصدای بلند نقد نشود، تبدیل به “قاعده” خواهد شد و نه استثنا.

در برابر چنین روندی، باید گفت:« رودخانه میراث است، نه فرصت بهره‌برداری شخصی»

طبیعت باقانون طبیعت اداره می‌شود، نه با امضاهای وزارتی. اگر این هشدارها شنیده نشوند، تاریخ ما حتما ًخواهد نوشت که چگونه “اراده‌های کوچک اما متکبر” سرنوشتِ طبیعی یک سرزمین را به بحران کشاندند.

منبع خبر