سقفی را نمی‌توان برای دلار پیش‌بینی کرد

نگاه تحلیلگر/ گفت‌وگوی «نامه‌نیوز» با ابوذر ندیمی

تحلیلگر مسائل اقتصادی گفت: مهم نیست پیش بینی کنیم قیمت دلار در نهایت چند می شود، آنچه اهمیت دارد این است که بدانیم همه عوامل پدیدآورنده این وضعیت در بازار ارز با هم در ارتباط هستند.

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

نامه نیوز – با افزایش مداخلات بازارساز و اتمام تسویه‌های مالی پایان سال میلادی، از صبح روز یکشنبه 9 دی ماه شاهد فروکش کردن قیمت‌ها در بازار ارز هستیم؛ قیمت دلار که تا ۸۲هزار تومان بالا رفته بود، دوباره به کمتر از ۸۰هزار تومان برگشت اما دلیل این اتفاق چه بود؟ آیا دلار در حال خالی کردن حباب قیمتی است و به مرور نقطه تعادل خود را پیدا خواهد کرد یا آنکه به رغم تلاش بانک مرکزی، با آغاز ریاست جمهوری ترامپ یکی پس از دیگری رکوردهای جدیدی را ثبت خواهد کرد؟

ابوذر ندیمی در گفت‌وگو با نامه نیوز درباره جهشی شدن دوباره قیمت دلار گفت: این اتفاقی طبیعی برآمده از سیاست های اقتصادی، پولی و مالی کشور است. وقتی ایران سالانه چندصدمیلیارد دلار درآمد ارزی در حوزه صادراتی داشت و امروز آن درآمد به 30 تا 40 میلیارد دلار کاهش یافته، معنا و مفهومش آن است که دولت توان عرضه ارز را متناسب با تقاضاهای وارداتی کالاهای صنعتی، واسطه ای، سرمایه ای و مصرفی ندارد.

وی افزود: متأسفانه در این اوضاع بخش عمده ای از ناکارآمدی های مدیریت دولتی-حاکمیتی به نظام اقتصادی کشور تحمیل می شود. بخشی از عوامل رشد قیمت ارز نیز ریشه در مسائل خارجی دارد چون بازارهای صادراتی ما محدود شده اند، ضمن آنکه چشم انداز آینده درباره رخدادهای محتمل قابل پیش بینی نیست و همین علت سرمایه گذاری در اقتصاد ایران را سخت می کند.

این فعال اقتصادی با اشاره به چالش های دولت برای تأمین درآمد ارزی یادآور شد: در کنار این واقعیت، نحوه هزینه اعتبارات صندوق توسعه ملی از اهداف خودش منحرف شده است. فرض آن بود که با تبدیل صندوق ذخیره ارزی به صندوق توسعه ملی، فضا برای رشد بخش خصوصی و تعاونی فرآهم خواهد شد اما در عمل نحوه برداشت از اعتبارات ارزی این صندوق براساس یک مکانیزم یواشکی انجام می شود. به عبارت دیگر صندوق توسعه ملی عملا به یک قلک برای جبران کسری های دولت-حاکمیت متأثر از ناکارآمدی های مدیریتی اش تبدیل شده است.

وی درباره سقف قیمتی دلار و تأثیر آن بر نظام اقتصادی کشور بیان کرد: اقتصاد ما در روزمرگی به سر می برد و نمی تواند برای 10 سال آینده خود مسیر حرکتی تعریف کند؛ چنین اقتصادی اصلا قابل اتکا نیست. هر چقدر اوضاع در اقتصاد با ثبات تر و فرصت تنفس بیشتر باشد، پیش بینی آینده بهتر انجام خواهد شد.

وی ادامه داد: برای ارزیابی وضعیت اقتصاد کشور باید وضعیت اقتصادی طبقه متوسط را دید. طبقه متوسط میل به سرمایه گذاری ندارد، از اوضاع خود راضی نیست، در سرمایه گذاری هایی هم که انجام داده عایدی های رضایت بخشی را به دست نیاورده است. از سوی دیگر امروز کشور با ناترازی های مختلفی همچون انرژی، مسکن، تولید و غیره دست و پنجه نرم می کند که معنای آن «بی ثباتی اقتصادی» می شود.

این نماینده ادوار مجلس اظهار کرد: وقتی نتوانیم سبد ارزی مورد نیاز را در سطح خانوار، صنعت، کشاورزی، آموزش، خدمات، فناوری و تجارت پیش بینی کنیم، نتیجه آن خوابیدن عرصه های 7 گانه یادشده مخصوصا صنعت به دلیل عدم برآورد نیازها خواهد بود. وقتی نتوانیم به عرضه و تقاضای ارز تعادل ببخشیم، قیمت دلار 90 هزار تومان که هیچ، رقم های بالاتری را تجربه خواهد کرد.

ندیمی افزود: برای تعادل بخشی به عرضه و تقاضای ارز باید درآمد ارزی داشته باشیم اما سئوال این است که می خواهیم چه محصولی را صادر کنیم؟ تمام میادین مشترک نفت و گاز ما تقریبا از دست رفته اند. از طرف دیگر مولفه هایی همچون بدهی های سنگین دولت، پیش خور کردن منابع آینده از طریق انتشار اوراق قرضه، بلاتکیلفی پروژه های نیمه تمام و زیان‌ده بودن شرکت های دولتی-حاکمیتی مویدی است بر وضعیت نامطلوبی که اقتصاد ما در آن به سر می برد بنابراین مهم نیست پیش بینی کنیم قیمت دلار در نهایت چند می شود، آنچه اهمیت دارد این است که بدانیم همه عوامل پدیدآورنده این وضعیت در بازار ارز با هم در ارتباط هستند.

منبع خبر