- 2025-12-02
- 4 بازدید
- 0 دیدگاه
- سلامت
روایت تکان دهنده دو بیمار دیگر از رهاشدن بهخاطر نداشتن سکه

محمد علی شهابی روزنامه نگار و کارشناس تامین اجتماعی طی یادداشتی در روزنامه پیام ما نوشت : انتشار نامه مادر یک بیمار و دلخوری از اینکه معاون سابق وزیر بهداشت برای جراحی فرزندش تقاضای پنج سکه بهار آزادی کرده است، موجی از اعتراضها را باعث شد. درنهایت، اعلام شد او از سمت خود استعفا کرده است.
در همین باره توانستم با دو تن از بیماران معاون سابق وزیر گفتوگو کنم. گفتوگو با این دو بیمار که کشاورز و کارگر معدن در غرب و جنوب کشور هستند، دردناک بود. گویا آنها دردهای یکساله خود را نگه داشته بودند تا در این گفتوگوها خالی کنند. آنها گفتند احتمال میدادهاند شکایتها به دوستان این پزشک ارجاع شود و از طرفی، او معاون وزیر است. بنابراین، از ابتدا بیخیال شکایت شدهاند، ولی هرگز این شخص و منشی او را فراموش نمیکنند و نمیبخشند و در هر مرجعی حاضرند درباره این آسیبهای روحی یکساله شهادت دهند.
البته ناراحتی آنها فقط تقاضای سکه نیست که اتفاقاً از این بیماران تقاضای شش سکه شده بود؛ این بیماران با مشکل تنگی مجرا نزد این پزشک رفتهاند، اما او و مطب، ۱۵ ماه تمام آنها را سونداژ کرده و جواب تلفنشان را نداده و وقت جراحی هم برایشان تعیین نکرده و هربار که پیگیر درمان و جراحی شدهاند، منشی به آنها گفته: «مگر نمیدانید دکتر معاون وزیر است و فرصت سر خاراندن ندارد، فعلاً منتظر زنگ ما باشید تا به شما خبر دهیم».
این بیماران بهاندازهای سرگردان جاده و غربت بوده که یکی از آنها هر بار بعد از عفونت مجرا ۵۰۰ کیلومتر شبانه و از طریق جاده خود را به تهران رساندهاند و در مرکز هاشمینژاد تعویض سوند انجام داده و آنتیبیوتیک تزریقی گرفتهاند؛ چون بعد از یکسال مصرف خوراکی سیپروی ۵۰۰، بیمار توانایی ادامه مصرف خوراکی نداشته است. در این شرایط، نه پزشک معالج جواب میداده و نه منشی، نه خبری از ادامه درمان بوده است. در مرکز درمانی به یکی از آنها گفتهاند با توجه به شرایط فعلی، سوند را خارج کنید، اما بیمار همچنان به امید جراحی و طبق توصیه قبلی هر بار سوند را عوض میکرده و نگه میداشته است تا شاید با او تماس بگیرند.
در یک مورد، ۱۵ ماه بعد منشی تماس گرفته و گفته چون کارگر هستید، چهار روز بعد با پنج سکه بیایید تا نامه بستری شما نوشته شود. بیمار به منشی میگوید من یکسال منتظرم و چهار روز زمان کمی است، لااقل ۱۰ روز فرصتم دهید تا ماشین را بفروشم که منشی با عصبانیت تلفن را قطع میکند و میگوید وقتی پول نداری، چرا وقت ما را میگیری! همین الان دو مریض پولدار منتظر هستند. و دیگر هرگز به تلفن آنها پاسخ نداده است.
از یک بیمار پرسیدم به شما اعلام نشده که علت این سوندگذاری طولانی چه بوده است، گفت ما هم نمیدانیم و امیدواریم مشخص شود هدف از این سوندگذاری طولانی و عذابآور چه بوده است. نکته مشترک تمام بیماران مصاحبهشده یک جمله است: «پنج یا شش سکه بیاورید، وگرنه سه تا چهار سال در بیمارستان شهدای تجریش باید در نوبت بمانید».
اکنون سؤال اصلی از نظامپزشکی تهران و بازرسی وزارت بهداشت و شخص وزیر که این فرد را تا معاونت حساس آموزشی ارتقا داده بود، این است که نقش شما بهعنوان ناظران و متولیان این حوزه چیست و چه نهادی باید پاسخگوی این حجم از بیکفایتی و بیاخلاقی در ساختار درمانی کشور باشد؟
صرف برکناری این شخص از معاونت کافی نیست؛ آیا سازوکاری جهت برخورد با این رفتارها و رفتارهای مشابه اندیشیده شده است؟ آیا شرایط اقتصادی کشور و بهانه واقعینبودن تعرفهها اجازه میدهد هرکسی هرجور دلش بخواهد رفتار کند؟
چرا یک شخص همزمان باید هم معاون وزیر باشد، هم فعال بخش خصوصی و هم رئیس بخش دولتی و در آخر و بعد از یکسال بیمار را چون پنج سکه ندارد، رها کند و برود؟ از هر سو دقت شود، مشابه این رفتارها بیسابقه است؛ رفتارهایی که نه اخلاقی است، نه قانونی و نه انسانی.

ارسال دیدگاه