درخواست تعطیلات اجباری بانک مرکزی به بهانه کریسمس، اما به علت کنترل نرخ ارز

طی ۱۴ سال گذشته، بیش از صد طرح سرکوب، انسداد، لغو مجوز و نابودی کسب‌وکارها توسط بانک مرکزی، به بهانه…
درخواست تعطیلات اجباری بانک مرکزی به بهانه کریسمس، اما به علت کنترل نرخ ارز

طی ۱۴ سال گذشته، بیش از صد طرح سرکوب، انسداد، لغو مجوز و نابودی کسب‌وکارها توسط بانک مرکزی، به بهانه کنترل نرخ ارز اجرا شده است. اما نتیجه عملی این سیاست‌ها، کاهش ۹۰ درصدی ارزش ریال بوده است. این‌که چرا با وجود این همه شکست، همچنان بر ادامه سیاست‌های ناکارآمد پافشاری می‌شود، تنها دو دلیل می‌تواند داشته باشد: یا این اقدامات مغرضانه است یا از روی ناآگاهی.

اگر مغرضانه است، باید تأکید کرد که تمام این اقدامات، برخلاف منافع عمومی و در تضاد با رشد اقتصاد دیجیتال است. اما اگر ناآگاهانه باشد، صلاحیت مدیران این نهاد برای پیشبرد مقررات و فرآیندها زیر سوال می‌رود. چنین مدیرانی در واقع به مجموعه خود، کشور، و جامعه خیانت می‌کنند.

مشکل اصلی زمانی شدت می‌گیرد که تصمیمات این نهاد فقط بر آن سازمان تأثیر نمی‌گذارد، بلکه کسب‌وکارها و زندگی روزمره مردم را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد. بنابراین، در فرآیند جذب و انتصاب مدیران، علاوه بر معیارهای کمی مانند مدرک تحصیلی و تجربه، باید تست‌های روانشناسی نیز انجام شود تا از رفتارهای غرض‌ورزانه جلوگیری شود.

چنین کینه‌ورزی مستقیمی علیه چند صنعت، نمی‌تواند ناآگاهانه باشد. به نظر می‌رسد بانک مرکزی برای جبران ناتوانی در مدیریت بازار ارز، به سراغ طرح‌های مختلف اما بی‌اثر می‌رود.

با توجه به اینکه سیاست‌های قلع‌وقمع تا کنون نتیجه‌ای جز شکست نداشته و همواره نتیجه معکوس به بار آورده است، پیشنهاد می‌کنم مدیران بانک مرکزی به تعطیلات اجباری کریسمس اعزام شوند. شاید این تعطیلات اجباری و واگذاری بازار به حالت خودکار (اتوپایلت) بتواند نتیجه‌ای بهتر داشته باشد و حتی صرفه‌جویی مالی چشمگیری برای کشور به همراه بیاورد.

لازم نیست چرخ‌دنده‌ای که نامیزان می‌چرخد و به سایر بخش‌های سیستم آسیب می‌رساند، تا ابد در ساختار باقی بماند.

منبع خبر