- 2025-06-10
- 1 بازدید
- 0 دیدگاه
- اخبار مهم
داراییهای نامشهود؛ ستون نامرئی، اما مؤثر در اقتصاد و بازار سرمایه ایران

عرفان رحمانی کارشناس بازار سرمایه در یادداشتی نوشت: در سالهای اخیر، وزن و اهمیت داراییهای نامشهود در ارزشگذاری بنگاههای اقتصادی بهطرز چشمگیری افزایش یافته است. داراییهایی همچون برند، نرمافزار، دانش فنی، سرمایه انسانی، داده، حق اختراع، شبکه کاربران و حتی الگوریتمها و وفاداری مشتریان، نقش تعیینکنندهای در شکلگیری دارایی و مزیت رقابتی شرکتها ایفا میکنند.
کافی است در مقیاس جهانی نگاهی به شرکتهایی مانند گوگل، اپل یا دیزنی بیندازیم؛ بخش عمدهای از ارزش و قدرت بازار آنها نه در داراییهای فیزیکی، بلکه در داراییهای نامشهود آنها نهفته است، داراییهایی که توانستهاند این شرکتها را به بازیگران اصلی اقتصاد جهانی تبدیل کنند.
این تحول جهانی، حالا در ایران نیز آثار خود را نشان میدهد. در سالهای اخیر، شاهد رشد کسبوکارهایی بودهایم که مدل درآمدی آنها بر پایه داراییهای نامشهود شکل گرفته است؛ شرکتهایی مانند تپسی، اسنپ، دیجیکالا، کافهبازار، روبیکا، آپارات، نمونههایی از این روند هستند. بخش عمدهای از ارزش این شرکتها در داراییهایی نهفته است که ماهیتی غیرملموس برخوردارند و قابلیت مشاهده و لمس فیزیکی ندارند. برند، داده، پلتفرم، الگوریتم، شبکه کاربران نمونههایی از این جنس داراییها هستند.
با وجود رشد قابل توجه این نوع کسبوکارها، تاکنون بهدرستی از ظرفیتهای بازار سرمایه برای تأمین مالی و توسعه آنها استفاده نشده است. شرکتهای مبتنی بر داراییهای نامشهود، بهویژه در حوزه دیجیتال، هنوز سهم اندکی از بازار سرمایه کشور دارند. این در حالی است که در خارج از چارچوب رسمی بازار سرمایه، چه در بازارهای خصوصی و چه در جذب سرمایههای خطرپذیر، سرمایهگذاران حرفهای و نهادهای مالی تمایل بالایی برای تملک یا مشارکت در این شرکتها از خود نشان دادهاند.
این شکاف میان واقعیتهای نوظهور اقتصاد دیجیتال و ساختارهای سنتی بازار سرمایه، نشان میدهد که بازار سرمایه ایران هنوز نتوانسته بهطور مؤثر با الزامات اقتصاد نامشهود همگام شود. چارچوبهای ارزیابی، پذیرش و ارزشگذاری موجود، عمدتاً متناسب با داراییهای فیزیکی طراحی شدهاند و با ویژگیهای داراییهای غیرملموس مانند برند، داده، الگوریتم یا شبکه کاربران تطابق کافی ندارند. اگرچه با پذیرش نمونههایی مانند تپسی، بازار سرمایه ایران تجربه و شناخت تخصصی خود را نسبت به ارزشگذاری داراییهای نامشهود گسترش داده و گامهای اولیهای در این زمینه برداشته است، اما این تجربهها هنوز در سطحی محدود، موردی و غیرنهادینه باقی ماندهاند. فقدان رویکردهای ساختاریافته و پذیرش گستردهتر شرکتهای مبتنی بر داراییهای نامشهود نشان میدهد که بازار سرمایه همچنان فاصله معناداری با الزامات اقتصاد مبتنی بر نوآوری و فناوری دارد و برای تحقق حضور مؤثر این دسته از شرکتها، نیازمند اصلاحات عمیقتری در نظام ارزیابی و پذیرش است. در نتیجه، شرکتهای نوآور و مبتنی بر داراییهای نامشهود، تاکنون نتوانستهاند آنگونه که باید، از ظرفیتهای بازار سرمایه برای تأمین مالی، ارتقای اعتبار و توسعه پایدار کسبوکار خود استفاده کنند.
با این حال، چالشهایی در مسیر ورود چنین شرکتهایی به بازار سرمایه وجود دارد؛ نبود مدلهای بومیشده برای ارزشگذاری داراییهای نامشهود و محدودیتهای گزارشگری مالی
در ایران هنوز روشهای مدرن ارزشگذاری همچون ارزشگذاری بر پایه کاربران فعال، تحلیل دادهمحور و اکوسیستم دیجیتال بهدرستی در ساختار رسمی بازار نهادینه نشدهاند. نبود دستورالعملها و رویههای استاندارد برای چنین روشهایی، کار ارزیابی منصفانه را برای نهادهای ناظر و تحلیلگران دشوار کرده است. البته، با ورود کسبوکارهای دیجیتالمحور به بازار سرمایه و پذیرش شرکتهایی با ماهیت فناورانه یا تکمحور، بخشی از این چالشها تا حد قابلتوجهی شناسایی و در برخی موارد برطرف شدهاند. این اتفاقها را میتوان بهعنوان گامهایی مثبت و رو به جلو در جهت بهروزرسانی نگاه بازار سرمایه به ارزشآفرینی در اقتصاد دیجیتال تلقی کرد.
در فرآیند پذیرش شرکتهای نوآور و فناورمحور در بازار سرمایه، یکی از مواردی که نیازمند توجه ویژه است، نحوه ارزشگذاری داراییهای نامشهود مانند برند، دانش فنی، و اعتبار تجاری است. این داراییها بخش قابلتوجهی از ارزش واقعی چنین شرکتهایی را تشکیل میدهند. اگرچه در گذشته بهدلیل محدودیتهای استانداردهای حسابداری، این داراییها کمتر در صورتهای مالی بازتاب مییافتند، اما در سالهای اخیر گامهایی برای شناسایی و افشای بهتر آنها برداشته شده است. با این حال، همچنان ضروری است که در زمان ارزیابی سهام، از روشهای دقیق و علمی برای ارزشگذاری داراییهای نامشهود استفاده شود تا بازار و سرمایهگذاران بتوانند در زمان پذیرش شرکتها در بازار سرمایه و پس از آن، دیدی شفاف و واقعبینانه نسبت به ارزش آنها داشته باشند
یکی دیگر از چالشهای شرکتهای مبتنی بر داراییهای نامشهود، تصورات اشتباه درباره ریسک و نقدشوندگی آن است.
بخشی از فعالان سنتی بازار، به دلیل ماهیت ناملموس داراییهای نامشهود، آنها را بهعنوان داراییهایی با ارزش غیرواقعی یا پرریسک تلقی میکنند. در حالی که تجربه جهانی، بهویژه در بازارهای توسعهیافته، نشان میدهد این داراییها محرک اصلی رشد و خلق ارزش در اقتصاد دیجیتال هستند. نکته قابل توجه این است که در ایران نیز، خارج از چارچوب رسمی بازار سرمایه و در حوزه شرکتهایی که تاکنون پذیرش نشدهاند، سرمایهگذاران نهادی و خصوصی تمایل و توانمندی قابلتوجهی برای سرمایهگذاری و خرید سهام این کسبوکارها از خود نشان دادهاند. این موضوع گویای اعتماد بازار به ظرفیتهای واقعی خلق ارزش و پایداری مدل کسبوکار این شرکتهاست.
با این حال برای آنکه شرکتهای نوآور، دانشبنیان و پلتفرمی بتوانند بهطور پایدار و گسترده وارد بازار سرمایه شوند، نیازمند اصلاحات عمیقتری در زیرساختهای کلیدی هستیم؛ از جمله بازنگری در استانداردهای حسابداری، توسعه روشهای دقیق ارزشگذاری داراییهای نامشهود، تربیت نیروی انسانی متخصص، و بهروزرسانی نگاه نهادهای ناظر به اقتصاد دیجیتال.
تنها در سایه چنین تحولاتی است که بازار سرمایه میتواند بهدرستی بازتابدهنده واقعیتهای اقتصاد امروز باشد و سرمایهگذاری در بخشهای پیشرو، از یک ریسک ناشناخته، به یک فرصت استراتژیک تبدیل شود
در صورت تحقق این تحولات، میتوان در سالهای پیشرو انتظار داشت که شرکتهای دانشبنیان، پلتفرمهای دیجیتال و برندهای بومی قدرتمند سهم بیشتری در بازار سرمایه پیدا کنند. در چنین شرایطی، نگاه سنتی مبتنی بر «فقط داراییهای مشهود» جای خود را به رویکردی میدهد که بر تحلیل «ارزش اقتصادی واقعی/ ارزش واقعی کسبوکار» استوار است.
این تغییر نه تنها مسیر ورود شرکتهای مبتنی بر داراییهای نامشهود را به بازار سرمایه هموار میکند، بلکه میتواند بهعنوان یک فرصت راهبردی برای تحول بازار مالی کشور عمل کند؛ فرصتی که در صورت درک و مدیریت صحیح، منابع جدیدی از سرمایه را به سمت نوآوری و رشد اقتصادی هدایت خواهد کرد. در این چارچوب، استراتژی سرمایهگذاران نیز دستخوش تغییر خواهد شد؛ بهگونهای که تحلیل مزیتهای نامشهود، جایگاه برند و ظرفیتهای فناورانه، در تصمیمگیریهای سرمایهگذاری نقش پررنگتری پیدا خواهد کرد.
آینده بازار سرمایه ایران: افزایش سهم اقتصاد دیجیتال در کنار اقتصاد سنتی
شواهد حاکی از آن است که مسیر تحول بازار سرمایه ایران به سمت پذیرش شرکتهای مبتنی بر داراییهای نامشهود در حال شکلگیری است، هرچند کند و پرچالش. برخی نشانههای این تحول شامل پذیرش تدریجی شرکتهای فناورمحور، توسعه روشهای ارزشگذاری داراییهای نامشهود و افزایش توجه نهادهای ناظر به اهمیت اقتصاد دیجیتال است.
با این حال، باید تأکید کرد که در شرایط کنونی، سهم شرکتهای تولیدی و آنهایی که عمدتاً دارای داراییهای مشهود و مدلهای اقتصادی سنتی هستند، در بازار سرمایه ایران همچنان بسیار بیشتر است. این واقعیت نشان میدهد که اقتصاد سنتی در ایران هنوز نقش اصلی را در ساختار بازار سرمایه ایفا میکند و به این زودیها جای خود را به اقتصاد دیجیتال نخواهد داد. بنابراین، مسیر تحول بازار سرمایه به سمت اقتصاد مبتنی بر داراییهای نامشهود، فرآیندی تدریجی و همراستا با حفظ تعادل و پایداری اقتصاد کلان خواهد بود
در افق آینده، بازار سرمایه ایران نمیتواند نسبت به واقعیت نوین اقتصاد یعنی غلبه داراییهای نامشهود بر داراییهای مشهود بیتفاوت بماند. در آینده نزدیک، با رشد اقتصاد دیجیتال، گسترش فعالیت شرکتهای نرمافزاری، خدماتی و پلتفرمی، و نیز توسعه زیرساختهای ارزشگذاری نامشهودها، بازار سرمایه ناچار به پذیرش گستردهتر این نوع شرکتها خواهد شد در صورت ایجاد بسترهای مناسب برای پذیرش و ارزشگذاری درست این نوع داراییها، شاهد ورود موج جدیدی از شرکتهای نوآور، چابک و فناورمحور به بازار خواهیم بود؛ شرکتهایی که نهتنها تنوع بازار را افزایش میدهند، بلکه میتوانند سرمایهگذاری در بورس را برای نسل جدید جذابتر کنند.
ورود شرکتهای فعال در اقتصاد دیجیتال با داراییهای نامشهود قابل توجه به بازار سرمایه، نهتنها یک ضرورت اقتصادی، بلکه فرصتی بزرگ برای نوسازی و افزایش رقابتپذیری بازار سرمایه ایران است.
بیا تو صدا
ارسال دیدگاه