- 2025-01-21
- 1 بازدید
- 0 دیدگاه
- سلامت
جنایت هولناک در بوکان/ کودک 7 ساله قربانی تعرض و کودک آزاری شد
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه جام جم، در حالی که شایعات مختلفی در مورد علت مرگ نیان مطرح بود و گفته میشد او به دلیل تعرض جنسی و شکنجه جسمی به قتل رسیده، رئیسکل دادگستری آذربایجان غربی از بازداشت متهم اصلی کودکآزاری و تعرض به طفل بوکانی خبر داد و گفت در بازپرسیهای دقیق و فنی به عمل آمده توسط بازپرس ویژه این پرونده معلوم شده پدر خانواده با خانمی روابط ناسالم برقرار کرده و برادر این خانم با سوءاستفاده از این روابط وارد آن خانه شده و کودک را مورد تعرض قرار داده و برای جلوگیری از افشای موضوع، کودک را مورد ضرب و جرح شدید قرار داده که منتهی به فوت کودک در بیمارستان شده است. عتباتی با بیان اینکه متهم مزبور اتهام وارده مبنی بر تعرض به کودک را پذیرفته است، گفت: دستور رسیدگی سریع، دقیق و صحیح صادر شده است.
بامادر نیان تماسگرفتیم و از اوخواستیم در مورد قتل دخترش توضیح دهد.مادر بابغضی درگلو، اینطور توضیح داد: «چندسالی میشد که ازدواجکرده بودیم وشوهرم بسیارعصبی بود.اواعتیاد نداشت،اما با دوستانش وقت زیادی میگذراند. عادتش بود و من قبل ازدواج از آن اطلاع نداشتم. سر این موضوع با هم اختلاف داشتیم و دست بزن داشت. بعد از مدتی به جای دیگری نقل مکان کردیم. بعد از مدتی شوهرم گفت چرا طلاق نمیگیری. آن موقع نیان هشت ماهه بود و چهار سال از زندگیمان میگذشت. خودم با فرشبافی خرجم را در میآوردم یا ناپدری و مادرم کمکم میکردند. ناپدریام خیلی هوایم را داشت و به شوهرم میگفت آزارم ندهد، اما او توجه نمیکرد. او هرروز میگفت هرچقدر بخواهی مهریه میدهم، بیا توافقی جدا شویم. قبول نکردم چون بچه داشتم. مدتی بعد مرا به خانه پدرم برد و مهریهام را به اجرا گذاشتم. مدتی بعد دنبالم آمد.یک ماه رفتارش خوب بود و او تمام اموالش را فروخت و وارد کار معامله شد. پس از گذشت مدتی، اخلاقش عوض شد. دوباره بحث طلاق را پیشکشید و حتی ابلاغیه رسمی هم آمد. در دادگاه شوهرمگفت من هیچ بدی از او ندیدم، اما دیگر نمیخواهم زندگی کنم. یک شب دعوایمان شد. مرا سوار ماشین کرد و انداخت جلوی خانه پدرم و نیان را هم با خودش برد. ناپدریام به پایش افتاد و گفت نه طلا میخواهیم نه مهریه. فقط بچه را از مادرش نگیر، اما توجه نکرد.»
به گفته مادر نیان، شوهرش اجازه نمیداد اودخترش را ببیند. برای همین شکایت کرد. پدر بعد از فهمیدن موضوع شکایت به ناپدری همسرش گفت اگر شکایتش را پس نگیرد، به او اتهام کودکآزاری و دیگر اتهامات را خواهد زد.«او اتهام کودکآزاری زد. همه پیامها را دارم که به شوهرم التماس میکردم اجازه دهد کودکم را ببینم. حتی شناسنامه نیان را هم به پدرش دادم که او را در مهدکودک ثبتنام کند تا کودکم از آموزش عقب نیفتد. گفتم دخترم حالش خوب باشد، خودم مهم نیستم. پارسال که دخترم به مهد میرفت، او را از دور میدیدم، اما خودم را نشان نمیدادم.» بعد از مدتی مادر متوجه شد شوهرش با زنی ارتباط دارد. آنطور که مادر نیان به ما میگوید، او هیچ شناختی از آن زن نداشته و نیان سه سال و نیم با او زندگی میکرد و نمیدانست چه اتفاقی در خانه میافتد. به گفته مادر، پس از بسته شدن پرونده کودکآزاری، مادر از دادگاه برای دیدن فرزندش حکم رسمی گرفت، اما پدر اجازه نمیداد و حتی وقتی به کلانتری رفت، تماسهای مامورانکلانتری را هم جواب نمیداد:« به دادگاه گفتم. آنها هم گفتند جای بچهات را پیدا کن. دوبار تلفنی با دخترم حرف زدم.» مادر سه سال ونیم از وضع دخترش بیخبر بود تا اینکه شب پنجشنبه هفته گذشته از بیمارستان بوکان با او تماس گرفتند:«آن شب وقتی حال نیان بد شد، شوهرم اول او را به مطب پزشک برد، اما پزشک وقتی وضعیت مشکوکش را دید گفت دخترم را به بیمارستان ببرد. شوهرم همراه آن زن و مادرش دخترم را به بیمارستان بردند و بعد فرار کردند. نیم ساعت بعد وقتی دوباره به بیمارستان برگشت، پزشکان پس از معاینه و دیدن شرایط مشکوک و تعرض جنسی مانع از رفتن شوهرم شدند. شوهرم هم گوشیاش را سمت نامادری انداخت. نمیدانم درآن گوشی چه بود. فیلم بود یا عکس ازدخترم. وقتی به بیمارستان رفتم دیدم تمام تن وبدن دخترم زخمی است.روی گونهاش جای دندان و ابرویش شکسته بود وزیر گلویش را سوزانده بودند. دکترها گفتند از معدهاش ۲۸ قرص خارج کردند و هر دو کلیهاش از بین رفته است. بدن بچهام ورم کرده بود. شدت جراحات به حدی بود که دخترم دوام نیاورد و بعدازظهر روز جمعه با تنی رنجور و زخمی از دنیا رفت.»
مادر در پاسخ به ادعای برخی در خصوص دوستی با مردی دیگر و طلاق از همسرش میگوید: «اگر دنبال مرد دیگری بودم، آیا سه سال ونیم در خانه پدرم میماندم؟ خب یکطرفه کار طلاق را تمام میکردم. همه اینها بهتان و دروغ است. فقط میخواستم کودکم کنار خودم باشد. خواهان قصاص هستم و میخواهم همانطور که کودک زجر کشید، عاملان این جنایت هم عذاب بکشند.»مادربزرگ نیان هم در پاسخ به اتهام تعرض جنسی به دامادش که توسط برخی در فضای مجازی مطرح شد، میگوید:« نه این کار پدرش نبود.» رحیم کاکهممی، مربی شنای نیان هم میگوید: « پدر نیان شاگرد خودم بود و دخترش را برای یاد دادن شنا نزد من آورده بود. او از مشکلات زندگیاش گفت و اینکه قصد جدایی و ازدواج مجدد دارد. نیان آنقدر سن نداشت که برایم درددل کند، اما در آن چند ماهی که شنا یاد او میدادم، همیشه در چشمهای نیان غم میدیدم و کمی حالت پرخاشگری هم داشت. اتهاماتیکه برخی متوجه پدر و مادر نیان کردهاند، اخلاقی نیست و نباید بدون دانستن حقیقت قضاوت کرد. »
ارسال دیدگاه