• 2025-10-16
  • 1 بازدید
  • 0 دیدگاه
  • سلامت

تفاوت‌های طبقاتی و نژادی عامل تایید کننده میزان هوش؟

به گزارش سلامت نیوز به نقل از جام جم، موری و ریچارد هرنستاین، نویسنده‌ کتاب بحث‌برانگیز «منحنی زنگی» در سال…

به گزارش سلامت نیوز به نقل از جام جم، موری و ریچارد هرنستاین، نویسنده‌ کتاب بحث‌برانگیز «منحنی زنگی» در سال ۱۹۹۴، معتقد بودند تا سال ۲۰۲۵ «تصویر بیشتر روشن خواهد شد». اما من می‌گفتم چنین نخواهد شد. حالا، در سال ۲۰۲۵، زمان مشخص‌شدن نتیجه رسیده است و باید بگویم که من برنده‌ام!

منحنی زنگی و دیدگاه بحث‌برانگیز درباره هوش

در منحنی زنگی، موری و هرنستاین استدلال کردند که هوش، همان چیزی که با نمره‌ آی‌کیو سنجیده می‌شود، عامل تعیین‌کننده موفقیت در جوامع مدرن است. آنها مدعی بودند ژن‌ها سهم عمده‌ای در هوش دارند و افراد باهوش، با انتخاب یکدیگر برای ازدواج و فرزندآوری، طبقه‌ای از «نخبگان شناختی» می‌سازند.
بخش جنجالی‌تر کتاب اما این بود که نویسندگان احتمال دادند تفاوت‌های طبقاتی و نژادی در جامعه می‌تواند ریشه در تفاوت‌های ژنتیکی هوش داشته باشد. همین دیدگاه باعث شد کتاب به یکی از بحث‌برانگیزترین آثار قرن تبدیل شود.


شرط هوش؛ امید به کشف رمز ژنتیکی آی‌کیو

موری در گفت‌وگویی پادکستی گفته بود: «ما به‌زودی هوش را از نظر ژنتیکی درک خواهیم کرد. تصویر بیشتر تا سال ۲۰۲۵ کامل می‌شود.» او پیشنهاد داد که در پایان هفت سال، من در یک سخنرانی با عنوان «چه کسی درست‌تر می‌گفت؟» دیدگاه‌هایم را توضیح دهم. اکنون به‌جای آن سخنرانی، این نوشته پاسخ به آن ادعاهاست: ما هنوز از درک ژنتیکی هوش بسیار دوریم. نه سازوکارهای مغزی‌اش را می‌دانیم و نه تأثیر مستقیم ژن‌ها را.حتی در پیش‌بینی هوش از روی DNA هم موفقیت چندانی نداریم.

از مطالعات دوقلو تا پروژه‌ ژنوم انسان

در دهه‌های پیش، دانشمندان تفاوت‌های هوشی میان دوقلوهای یکسان و غیریکسان را بررسی کردند. نتایج نشان می‌داد دوقلوهای یکسان معمولا آی‌کیوی شبیه‌تری دارند، بنابراین هوش تا حدی «ارثی» است. اما مفهوم «ارثی» به معنای انتقال مستقیم ژن‌ها از والدین به فرزند نیست. این فقط یک همبستگی آماری است، نه اثبات یک سازوکار زیستی. بااین‌حال، هرنستاین و موری آن را نشانه‌ای قوی از انتقال ژنتیکی هوش تلقی کردند.پس از آن، با پروژه ژنوم انسان در اوایل دهه ۲۰۰۰، امید زیادی ایجاد شد. دانشمندان گمان می‌کردند حالا که DNA کامل انسان را دارند، به‌زودی می‌فهمند چه ژن‌هایی تعیین‌کننده هوش هستند. اما این امید خیلی زود رنگ‌باخت. تلاش‌ها برای یافتن «ژن‌های هوش» بارها شکست خورد. هیچ ژن مشخصی که موجب افزایش آی‌کیو شود کشف نشده است. بله، برخی ژن‌ها باعث ناتوانی‌های ذهنی شدید مانند بیماری تی‌سکس یا هانتینگتون می‌شوند، اما هیچ ژنی وجود ندارد که باعث باهوش‌تر شدن فرد شود.


امید تازه: مطالعه‌ ارتباط‌های گستردهی ژنومی

در دهه‌ ۲۰۱۰، روش جدیدی به نام مطالعات انجمنی در سراسر ژنوم (GWAS) محبوب شد. این روش کل ژنوم انسان را برای یافتن تفاوت‌های جزئی DNA، به نام SNP‌ها بررسی می‌کرد تا ببیند کدام تغییرات با ویژگی‌هایی مانند هوش همبسته‌اند. با افزایش تعداد نمونه‌ها و کاهش هزینه‌ها، پژوهشگران صدها SNP را یافتند که هرکدام تأثیری بسیار کوچک اما معنادار آماری بر آی‌کیو دارند.ابتدا تصور می‌شد مجموع این تفاوت‌ها بتواند نقشه‌ای روشن از ژنتیک هوش ارائه دهد، اما این امید نیز به‌تدریج فروکش کرد.


همبستگی‌ها، بی‌معنا و بدون علت

یافته‌های GWAS نشان داد تأثیر این تفاوت‌های ژنی، درمجموع، بسیار کمتر از آن چیزی است که از مطالعات دوقلو انتظار می‌رفت، شاید فقط یک‌سوم آن. مهم‌تر از آن، این ارتباط‌ها علی نیستند. به بیان دیگر، اگر برخیSNPها با آی‌کیو بالاتر همراهند، لزوما به این معنا نیست که آنها باعث هوش بیشتر می‌شوند. برای مثال، اگر افراد ثروتمند به دلایل اقتصادی خاصی نوعی SNP مشترک داشته باشند و درعین‌حال فرزندان‌شان در مدارس بهتر تحصیل کنند، آن SNP به‌طور غیرمستقیم با آی‌کیو بالا مرتبط می‌شود، بدون آن‌که علتش باشد.در مطالعاتی که دوقلوها یا خواهر و برادرهای یک خانواده را مقایسه می‌کنند، یعنی جایی که زمینه‌ خانوادگی و اجتماعی ثابت است، این اثر ژنتیکی حتی کوچک‌تر می‌شود. به‌عبارتی، وقتی محیط را کنترل می‌کنیم، نقش ژن‌ها در آی‌کیو تقریبا محو می‌شود.


آنچه امروز می‌دانیم: پیچیدگی، نه قطعیت

در سال ۲۰۲۵، هنوز نمی‌دانیم چه سازوکارهای زیستی یا ژنتیکی هوش را تعیین می‌کنند. هرچه دانش ما درباره DNA بالاتر می‌رود، تصویر نیز پیچیده‌تر و کم‌قطعیت‌تر می‌شود. ژن‌ها، محیط، تغذیه، تحصیلات، ثروت و حتی تصادف‌های زندگی، همگی در شکل‌گیری توانایی شناختی نقش دارند و از هم جدا نیستند. موری اما همچنان معتقد است که حق با اوست. در پاسخ به ایمیلی از من نوشت: «البته فکر می‌کنم من برنده‌ام و به‌زودی توضیح خواهم داد چرا.»
او استدلال می‌کند بحثی به این گستردگی با یک مقاله‌ چندهزار کلمه‌ای جمع نمی‌شود و نیازمند یک گزارش فنی مفصل است. اما مسأله روشن است: هیچ توضیح ژنتیکی قانع‌کننده‌ای برای هوش وجود ندارد.


قیاسی ساده: ثروت هم ارثی است!

برای فهم بهتر، تصور کنید ویژگی دیگری مانند «وضع مالی» را بررسی کنیم. درآمد نیز مانند آی‌کیو، در مطالعات دوقلوها «ارثی» است؛ یعنی در خانواده‌های مشابه، افراد تمایل دارند سطح مالی مشابهی داشته باشند، اما هیچ‌کس نمی‌گوید حساب بانکی شما در ژن‌های‌تان نوشته شده است.ثروت نیز مانند هوش، به ترکیبی از استعداد، فرصت، آموزش و محیط بستگی دارد. ژن‌ها شاید زمینه‌ای فراهم کنند، اما تعیین‌کننده نیستند.


میل به قطعیت و مشکل علم‌گرایی افراطی

موری به دنبال توضیحی ژنتیکی است که نقش آی‌کیو را در سرنوشت انسان‌ها قطعی کند؛ همان ایده‌ مرکزی کتاب منحنی زنگی، اما علم امروز نشان می‌دهد چنین قطعیتی وجود ندارد. ژن‌ها می‌توانند استعداد بالقوه‌ای ایجاد کنند، ولی این استعداد تنها در شرایط محیطی مناسب رشد می‌کند. یک کودک در خانواده‌ای با منابع آموزشی محدود، حتی اگر از نظر ژنتیکی مستعد باشد، ممکن است هرگز فرصت شکوفایی نداشته باشد.


هوش، حاصل تعامل ژن و جهان

آیا می‌توان با قطعیت گفت که علم هرگز فرمول ژنتیکی هوش را نخواهد یافت؟ نه. اما درحال‌حاضر، شواهد علمی روشن است: ما هنوز از آن نقطه بسیار دوریم. هوش، مانند ثروت یا سلامت، در شبکه‌ای از عوامل زیستی، اجتماعی و فرهنگی شکل می‌گیرد. ژن‌ها بخشی از داستانند، اما نه فصل آخر آن. بنابراین، پس از هفت سال، پاسخ شرط روشن است: نه، ما هنوز «نمی‌دانیم در ژن‌ها چه می‌گذرد» و شاید هیچ‌گاه ندانیم.

منبع خبر