- 2025-01-21
- 1 بازدید
- 0 دیدگاه
- بینالملل
ترامپ و افول آمریکا؛ او هم علت است و هم معلول
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم- دونالد ترامپ، رئیسجمهور جدید آمریکا در سخنرانی خود در مراسم تحلیف ریاستجمهوری که روز گذشته (دوشنبه) برگزار شد وعده داد که با آمدن او بر مسند قدرت افول آمریکا به پایان خواهد رسید.
این اظهارنظر از سوی دونالد ترامپ را میتوان صریحترین اعتراف یک مقام در سطح رئیسجمهور به قرار گرفتن ایالات متحده در سراشیبی افول تفسیر کرد.
نکته جالب توجه دیگر در سخنرانی ترامپ این بود که او بر خلاف سخنرانی دور اول ریاستجمهوریاش تقریباً توجه چندانی به مسائل خارجی نکرد و بیشتر وقت سخنانش را به مسائل داخلی اختصاص داد؛ مسئلهای که به خوبی نشان میدهد که مسائلی که او با آنها مواجه است بیشتر داخلی هستند تا خارجی.
بیشتر بخوانید
ترامپ: دوران طلایی آمریکا از حالا آغاز میشود
امپراتوری آشوب ترامپ و توهم «دژ مستحکم آمریکا»
با این حال، آنچه شایسته توجه است این است که خود حضور ترامپ در رأس ساختار سیاسی ایالات متحده اصلیترین نشانه افول آمریکا است و ماندن او در قدرت اثراتی خواهد داشت که روند این افول را تسریع خواهد کرد. به عبارت دیگر، او از یک سو معلول ضعف آمریکا است و از سوی دیگر در نقش علتی برای سرعت بخشیدن به این ضعف ظاهر میشود.
ورود به عصر پساآمریکا در دور اول ترامپ
در دور نخست ریاستجمهوری ترامپ بحثهای زیادی مطرح شد مبنی بر اینکه چرا دنیا وارد عصر پساآمریکا، عصری که ایالات متحده دیگر تنها قدرت بلامنازع دنیا نیست، شده است.
«دیوید نوینس»، کارشناس مسائل سیاسی بعد از پیروزی ترامپ در انتخابات سال 2016 گفت: «ترامپ و طرفدارانش از خیلی جهات نوعی دهنکجی به نخبگانی هستند که مردم گمان میکنند فرهنگ عموم را کنترل میکنند. مردمی که احساس میکنند کنار گذاشته شده و نادیده گرفته شدهاند حالا احساس میکنند قهرمان دارند.»
زد و خورد شدید نژادپرستان سفیدپوست در شارلوتسویل، قتل نژادپرستانه جورج فلوید، شکست آمریکا در مقابله با بیماری همهگیر کرونا و حمله هواداران ترامپ به ساختمان کنگره رویدادهای مهمی بود که در آن زمان به عنوان نشانههایی از افول قدرت آمریکا پدیدار شدند.
دونالد ترامپ علاوه بر این در دور نخست ریاستجمهوریاش آمریکا را از پیمانهای چندجانبه جهانی و سازمانهای بینالمللی خارج کرد، علیه متحدانش در فراسوی آتلانتیک جنگ تجاری به راه انداخت، از محکوم کردن جنایتهای حاکمان خودکامه تا زمانی که شریک تجاری آمریکا بودند خودداری کرد، سیاست «مدارای صفر» علیه مهاجران به کار گرفت و در صحنه داخلی، با سیاستهایی مانند حمایت از شکنجه و سرکوب معترضان، صدور حکم عفو برای متهمان جنایتهای جنگی، دامن زدن به تفرقههای نژادی و سیاسی و حمایت از خشونت پلیس، مشروعیت آمریکا برای دفاع از آرمانهای حقوق بشر و دموکراسی را عریانتر از هر زمان دیگر خدشهدار کرد.
دور دوم ریاست ترامپ و افول آشکار آمریکا
اکنون که او برای دور دوم پای به کاخ سفید میگذرد دنیا نسبت به ریاستجمهوری اول او دچار تغییرات شگرفی شده و افول آمریکا در صحنه جهانی بسیار آشکارتر شده است. همهگیری کرونا، شکست جنگ نیابتی ناتو در اوکراین, نسلکشی در غزه، روابط جهانی را دگرگون کرده و هر توهمی که ممکن بود عدهای در سالهای گذشته درباره مفاهیم پرجذبهای مانند «حقوق بشر»، «قانون بینالملل» و کرامت انسانی داشته باشند را از بین برده است.
چند وقت پیش فرانسیس فوکویاما، استاد علوم سیاسی دانشگاه استنفورد که واضح نظریه جنجالی «پایان تاریخ» است تصریح کرد که در دوران ریاستجمهوری ترامپ تنشهای داخلی در آمریکا باعث افول قدرت این کشور در خارج از مرزها نیز خواهد شد.
او در مصاحبه با فارنافرز گفت: ««مدتی است که من احساس میکنم تنها عاملی که مقیاس واقعی افول آمریکا است تنشهای قطبی در داخل کشور ما است، چون این که اقتصاد شما چقدر خوب است یا ارتش شما چقدر قوی است اهمیت ندارد. اگر شما نتوانید روی نحوه استفاده از این منابع به توافق نرسید مثل این است که اصلاً آنها را در اختیار ندارید. فکر میکنم ما الان در چنین وضعیتی هستیم. این را در مورد اوکراین میبینیم. ما میتوانستیم قاطعانه مقابل روسها ایستادگی کنیم اما جمهوریخواهان زمستان گذشته کل کمکهای نظامی به اوکراین را به مدت 6 ماه قطع کردند.»
پایگاه ووکسنیوز هم چندی پیش نوشته بود به نظر میرسد دور دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ موجب خواهد شد میزان اعتماد عمومی به سیستم حکومت آمریکا که همین الان هم در وضعیت مناسبی نیست بیش از پیش تضعیف شود و جایگاه ایالات متحده در جهان نیز روند نزولی پیشین را ادامه دهد.
بعد از انتخاب شدن ترامپ به عنوان رئیسجمهور در انتخابات 2024 برخی از تحلیلگران، رأی مردم آمریکا به مردی با 34 اتهام قضائی را نشانهای از بیاعتمادی عمیق مردم به حاکمیت ایالات متحده و از جمله، خود ترامپ تحلیل کردند.
در روز انتخابات، شبکه خبری سیانان بر مبنای نظرسنجی از رأیدهندگان در مراکز اخذ رأی گزارش داد که سه چهارم شهروندان آمریکا اوضاع این کشور را مناسب نمیدانند و اعتمادی به نهادهای سیاسی و حاکمیتی در این کشور ندارند.
هنگامی که دونالد ترامپ سال 2016 به کاخ سفید راه پیدا کرد او توانسته بود خودش را به عنوان یک چهره ضد نظام حاکمیتی و ضد تصمیمگیریهای مرسوم اصحاب سیاست و ضد جنگ جا بزند. حضور 4 ساله ترامپ در کاخ سفید اما نشان داد که او بیش از آنکه مخالف جریانهای حاکمیتی باشد فردی از جنس حاکمیت است.
دونالد ترامپ در انتخابات 2024 چه از طریق تبلیغات انتخاباتی و چه به واسطه کارنامه 4 سالهاش انگیزههایش از تلاش برای راهیابی به کاخ سفید را پنهان نکرده است: او در لابلای اظهاراتش نشان داد در دوران 4 ساله جدید قصد دارد نهادهای فدرال را به فرمانبرداران شخص خودش تبدیل کرده و از جمله قوه قضائیه را به مرکزی برای پیشبرد مطامع شخصی و فردیاش تبدیل کند.
پایگاه هیل در آن زمان در یادداشتی نوشته بود اگر بسیاری از رأیدهندگان به ترامپ سال 2016 مطلع نبودند به چه کسی رأی میدهند در انتخابات سال جاری این قضیه صادق نیست. نتیجه انتخابات 2024 نشان داد که اکثریت آمریکاییها گویا مخالفتی با این انگیزههای تخریبگرانه دونالد ترامپ علیه نظام سیاسی و حاکمیتی ایالات متحده ندارند.
آیا ممکن است امید آمریکاییها به تغییر شیوه تفکر حاکمیت آمریکا در سال 2016 اکنون از سر یأس به نوعی انگیزه تخریبگرایانه تغییر داده باشد و به دنبال وارد کردن ضربههای درونی به سیستم باشد؟ پاسخ این سوال را حوادث آتی در جامعه آمریکا مشخص خواهد کرد، اما یک مسئله که تردید کمتری در آن وجود دارد این است که یأس از حاکمیت آمریکا در میان اکثر شهروندان این کشور در اوج خود قرار دارد و رأی به دونالد ترامپ احتمالا سمپتومی از این یأس است.
ارسال دیدگاه