- 2025-05-20
- 3 بازدید
- 0 دیدگاه
- اخبار مهم
برای داشتن رابطهای شاد، از این ۶ اشتباه دوری کنید

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از فرارو، روابط عاشقانه در سالهای ابتدایی نیازمند توجه و آگاهیاند تا پایهای مستحکم برای آیندهای پایدار و صمیمی فراهم شود.
زوجهایی که در روابط خود بیشترین شادی را تجربه میکنند، از شش اشتباه رایج در مراحل ابتدایی رابطه پرهیز میکنند؛ این توصیه ریچل گلیک، یک درمانگر با ۳۰ سال سابقه در زمینه زوجدرمانی، است که تأکید میکند حتی کوچکترین تغییرات نیز میتوانند مسیر رابطه را دگرگون کنند. از دید این متخصص، هر اقدامی، حتی اگر جزئی به نظر برسد، در روابط عاطفی اهمیت دارد. وی که طی سه دهه گذشته با زوجهای بیشماری کار کرده، معتقد است بسیاری از الگوهای نادرست و آسیبزننده، از همان مراحل آغازین رابطه شکل میگیرند و بدون آگاهی در طول زمان ادامه مییابند. با این حال، وی خاطرنشان میکند که هر زمانی برای ایجاد تغییر مناسب است و هیچوقت دیر نیست. در ادامه، این درمانگر شش گرایش رفتاری رایج را معرفی میکند که زوجهای خوشحال از همان ابتدا سعی میکنند از آنها اجتناب کنند:
۱. پیشبردن رابطه بدون برنامه یا آموزش
بسیاری از ما روابط خود را صرفاً بر اساس الگوهایی که در کودکی از والدین یا اطرافیان آموختهایم، هدایت میکنیم؛ گاهی هم درست برعکس آن چیزی رفتار میکنیم که دیدهایم. اما برخلاف مسیرهای شغلی یا تربیت فرزند که برای آنها مطالعه و آموزش را ضروری میدانیم، اغلب فراموش میکنیم که برای شریک عاطفی خوب بودن هم باید آموزش دید. مدیریت مؤثر تعارضها، تقویت مهارت شنیدن فعال، توانایی ترمیم زخمهای ارتباطی و حفظ ارتباط عاطفی مستمر، همگی مهارتهایی آموختنی هستند. از اینرو، افراد باید خود را در نقش «کارآموزان روابط» ببینند و از طریق مطالعه، شرکت در جلسات مشاوره یا پیگیری مقالات و منابع معتبر، به آموزش در این زمینه بپردازند.
۲. وابسته کردن شادی و آرامش روانی خود به شریک زندگی
یکی از ستونهای اصلی یک رابطه رضایتبخش، این درک است که شادی و خوشبختی هر فرد در درجه اول مسئولیت خود اوست، نه شریک عاطفیاش. این مفهوم، پایهگذار کتاب این درمانگر با عنوان «ازدواج با معنا: ترمیم رابطه از طریق مسئولیت، رشد، اولویتبخشی و هدفمندی» است که در آن رابطه با خود را مهمترین اصل در ساختن عشقی ماندگار میداند. وقتی فردی روی خودآگاهی و شناخت درونی سرمایهگذاری میکند، مسیر رشد شخصی و زیستن با اصالت را هموار میسازد. این شناخت، فرصتی برای مهربانی با خود، پذیرش ضعفها، ارتقای نقاط قوت و در نهایت، مسئولیتپذیری در قبال سلامت روانی و عاطفی شخص را فراهم میکند.
۳. تلقی تعارض به عنوان نشانهای منفی
یکی از تصورات غلط رایج در میان زوجهای جوان این است که یک رابطه سالم باید همواره بدون تنش و درگیری باشد. همین باور باعث میشود بسیاری از زوجها در مواجهه با مشکلات، از مراجعه به مشاور اجتناب کنند یا نشانههای درگیری را بزرگنمایی کرده و به عنوان نشانه شکست رابطه تلقی کنند. اما واقعیت این است که روابط زنده و پویا، همواره بین وصل و گسست در نوساناند. این چرخه مکرر اتصال و گسست، بستری برای رشد فردی و جمعی فراهم میکند.
این درمانگر به زوجهایی که برای اولین بار به جلسات مشاوره مراجعه میکنند، معمولاً چنین میگوید: «از اینکه اینجا هستید خوشحالم. مشکلات شما نشانه بدی نیست؛ بلکه فرصتی است برای رشد. کلید ماجرا این است که یاد بگیرید چطور به اختلافاتتان به گونهای سازنده نگاه کنید تا بتوانید به هم نزدیکتر شوید.» وی تأکید میکند که اولین گام در این مسیر، طبیعی دانستن چالشها و استقبال از مسائل رابطه است و نه تلاش برای فرار از آنها یا یافتن راهحلهای زودگذر.
۴. تلاش برای تغییر دادن شریک زندگی
زمانی که رفتاری از سوی شریک زندگی برای ما ناخوشایند است، واکنش طبیعی ما تمایل به تغییر دادن اوست. البته مطرح کردن دغدغهها و ناراحتیها در رابطه اهمیت دارد، اما تمرکز بیش از حد بر «چه چیزی اشتباه است» میتواند مضر باشد. در چنین مواقعی، به جای سرزنش یا تلاش برای اصلاح دیگری، ریچل گلیک پیشنهاد میدهد از خود بپرسیم:
«آیا میتوانم در این لحظه صبورتر باشم یا اعتماد به نفس بیشتری داشته باشم؟»
«آیا فرصتی برای رشد شخصی در این تجربه وجود دارد؟»
«آیا من هم رفتار مشابهی انجام میدهم؟»
«آیا انتظار کمال دارم؟»
«آیا به اندازه کافی قدردان شریکی که دارم هستم؟»
این نگاه به درون به جای نگاه به بیرون، میتواند مسیر رابطه را از تقابل به تعامل هدایت کند.
۵. از دست دادن اولویت رابطه
در مراحل ابتدایی رابطه، حفظ شور و اشتیاق آسانتر است؛ اما در طول زمان، اولویتدادن به شریک زندگی ممکن است تحتالشعاع فرزندان، شغل، خانواده همسر یا حتی نگرانی درباره نظرات دیگران قرار گیرد. یکی از چالشهای رایج پس از تشکیل خانواده، کمرنگ شدن توجه به رابطه زوجی است. ریچل گلیک پیشنهاد میدهد زوجها از همان ابتدا به دنبال راههایی باشند تا «اولویتدادن به رابطه» را به یک عادت تبدیل کنند. این کار میتواند از راهکارهای سادهای، چون اختصاص یک شب در هفته به قرار و شبی دیگر به گفتوگوی رشد عاطفی انجام شود؛ شب اول برای تفریح و صمیمیت و شب دوم برای بررسی احساسات و دغدغهها. چنین تمرینهایی به حفظ اتصال و اهمیت رابطه کمک میکند.
۶. کوچکنگری در ابعاد رابطه
هرچند توجه به نیازهای فردی، مراقبت از خود و تقویت روابط نزدیک مهم هستند، اما برای بهرهبرداری کامل از ظرفیتهای یک رابطه، باید نگاه وسیعتری داشت. این متخصص معتقد است که وقتی زوجها با هم برای کمک به دیگران قدم برمیدارند، از حس همدلی و مشارکت مشترکشان انرژی میگیرند و حتی تفاوتها را راحتتر میپذیرند. فعالیتهایی مانند داوطلب شدن، تهیه غذا برای افراد بیمار یا دعوت از دیگران به خانه، مثالهایی از «بزرگاندیشی» در رابطهاند. وی تأکید میکند که نیازی نیست دنیا را یکروزه نجات داد؛ همین که زوجها به مرور بخشهای سخاوتمندانه خود را در قالب اقدامات کوچک تغذیه کنند، پیوند عاطفی عمیقتری را تجربه خواهند کرد. در روابط عاطفی، هیچ تغییر کوچکی بیاهمیت نیست. اجتناب از الگوهای مخرب در همان ابتدا و جایگزینی آنها با رفتارهای آگاهانه، میتواند زمینهساز یک رابطه سالم، پویا و بادوام باشد. رابطهای که در آن هر دو طرف برای رشد شخصی، ارتباط عاطفی و معنا بخشیدن به زندگی مشترک، سرمایهگذاری میکنند.
بیا تو صدا
ارسال دیدگاه