• 2025-06-08
  • 1 بازدید
  • 0 دیدگاه
  • سلامت

آمار نگران‌کننده از تالاب‌های کشور

به گزارش سلامت نیوز به نقل از همشهری، در سال‌های اخیر، وضعیت تالاب‌های ایران با شتابی نگران‌کننده به‌سوی بحران پیش…
آمار نگران‌کننده از تالاب‌های کشور

به گزارش سلامت نیوز به نقل از همشهری، در سال‌های اخیر، وضعیت تالاب‌های ایران با شتابی نگران‌کننده به‌سوی بحران پیش رفته است.

تازه‌ترین گزارش سازمان حفاظت محیط‌زیست نشان می‌دهد که ۶۶درصد از عرصه‌های تالابی کشور به کانون‌های انتشار ریزگرد تبدیل شده‌اند؛ رقمی که در 5 سال گذشته حدود ۴۵درصد بود؛ این نرخ افزایش ۵۰درصدی که به‌روشنی ناکامی در مدیریت و حفاظت از تالاب‌ها و ناتوانی در مهار روند تخریب را نمایان می‌سازد.

اکثر تالاب‌های کشور، از نوار ساحلی شمال تا فلات مرکزی و همچنین تالاب‌های ساحلی جنوب کشور با مجموعه‌ای از تهدیدات مزمن و ساختاری مواجهند: کاهش یا قطع حقابه، ورود آلاینده‌ها، توسعه‌های عمرانی ناهماهنگ، بهره‌برداری‌های بی‌رویه از منابع طبیعی، شکار و صید غیرقانونی، تصرف و تغییر کاربری اراضی و ورود گونه‌های غیربومی. تالاب‌هایی چون انزلی، ارومیه، بختگان، گاوخونی، جازموریان، پریشان، زریبار، حرای میناب، میانکاله، شادگان و هورالعظیم، نمونه‌هایی بارز از این بحران‌ها هستند.

اما بحران تالاب‌ها، تنها بحران طبیعت نیست. این بحران به‌شکلی مستقیم با سلامت، امنیت غذایی، معیشت جوامع محلی و حتی امنیت ملی گره خورده است. از هامون تا ارومیه و از هورالعظیم تا میانکاله، هر تالابی که امروز نفس‌زنان به حیات نیم‌بند خود ادامه می‌دهد، نشانه‌ای است از شکاف‌های عمیق در حکمرانی منابع آب، ناهماهنگی در برنامه‌های توسعه، دیپلماسی ضعیف و بی‌توجهی مزمن به هشدارهای اقلیمی.

کاهش تاب‌آوری بوم‌شناختی تالاب‌ها به‌طور مستقیم تاب‌آوری اقتصادی و اجتماعی مناطق پیرامونی را نیز تضعیف می‌کند. با وجود هشدارهای مکرر کارشناسان و وجود داده‌ها و گزارش‌های مستند، هنوز در رویکردهای مدیریتی تغییر قابل توجهی دیده نمی‌شود؛ بلکه گاهی شاهد تشدید همان روندهای نادرست گذشته هستیم.  واقعیت این است که اگرچه شرایط اقلیمی کشور دشوارتر شده، اما سیاستگذاری‌ها و تصمیم‌گیری‌های ما با این واقعیت‌ها همگام نبوده‌اند.

کاهش بارندگی و افزایش دما، بخشی از ماجرا هستند، اما به‌تنهایی توجیهی برای وضعیت نابسامان تالاب‌ها نیستند. آنچه بیش از هر چیز فقدانش احساس می‌شود، اتخاذ رویکردهایی سازگار با تغییرات اقلیمی در سیاستگذاری و توسعه است؛  توسعه‌ای که همچنان بی‌توجه به ملاحظات زیست‌محیطی طراحی می‌شود و در عمل، طرح‌های نمایشی، برنامه‌های بی‌سرانجام و تفاهمنامه‌های کم‌اثر، جایگزین اقدامات واقعی و ساختاری شده‌اند. زمان آن رسیده است که گفت‌وگو درباره تالاب‌ها، فقط در مناسبت‌های رسمی یا پروژه‌های نمایشی خلاصه نشود.

باید چشم‌اندازی واقع‌گرایانه برای نجات و پایداری تالاب‌های کشور ترسیم کرد؛ چشم‌اندازی که در آن، تخصیص حقابه، احیای زیست‌بوم‌ها، توقف پروژه‌های مخرب و مشارکت واقعی جوامع محلی در تصمیم‌سازی‌ها، جایگاه اصلی داشته باشند. بدون اصلاح ساختار حکمرانی آب و تقویت ظرفیت‌های سازگاری با تغییرات اقلیمی، آینده تالاب‌های ایران همچنان تیره و شکننده خواهد بود.

اکنون زمان عبور از مدیریت نمادین و حرکت به‌سوی حکمرانی مؤثر، پاسخگو و انطباق‌پذیر با واقعیت‌های جدید اقلیمی است.‌

منبع خبر

بیا تو صدا